ممانعت ثبت احوال بلوچستان از صدور شناسنامه با اسامی بلوچی
عدالت نیوز:ممانعت ثبت احوال از ثبت اسامی بلوچی که نشانی از هویت ملت بلوچ است امری تازه وامروزی نیست،بلکه سیاستی نهادینه شده از سوی حکومت بر علیه نابودی هویت قومی و فرهنگی،زبانی و تاریخی بلوچهاست. هر ارگان و اداره ای با توجه به نوع فعالیت هایی که دارد طبق دستور العمل نهادینه شده در دستگاه حکومت مرکزی ،دستور العمل هایی که بصورت قوانین نانوشته اما نسخه های قابل عمل و اجراست وظیفه تبعیض ،طرد و به حاشیه راندن ،نابودی بنیه تاریخی و هویتی بلوچها را دارد.
همانطور که نیروهای نظامی موظف هستند روزانه به بهانه های مختلف بلوچها را مورد هدف تیراندازی قرار دهند. اصل و بندهای قانون اساسی در بندهای 15 و غیره فقط جنبه عوام فریبانه ای در قانون اساسی دارند و هر گز بدین معنا نبوده که دارای بار حقوقی و عملیاتی داشته باشند. اداره ثبت احوال نیز فراخور سیاست و فراخوان برنامه هویت زدایی که برگرفته از ممانعت از ثبت اسامی بلوچی و تغییر اسامی و فامیلی است نیز نقش بسزایی در این عمل هویت زدایی را در پیش گرفته است.
بگونه ای که این نهاد برای ثبت اسامی در بلوچستان یک دستور العمل بر خلاف قوانین کشور و حقوق مندرجه در قانون اساسی دست زده و بروشوری و یا همان کاتالوگی از اسامی مورد نظرش را در ثبت احوال در مقابل جویندگان شناسنانه گذاشته تا از طریق این بروشور انتخاب اسم نمایند که معمولا در این کاتالوگ حتی یک اسم بلوچی وجود ندارد.
در تازه ترین گزارش از این جنایت ثبت احوال چابهار از ثبت اسم بلوچی دخترانه ای بنام هانگلی ممانعت بعمل آورده است.هانگلی نامی اسطوره ای در بلوچستان می باشد.مانند اسامی همچون چاگر گوهرام همل کمبر هانی جیهند و ….
در این رابطه یک تن از شهروندان بلوچ بنام آقای شیرانی جهت دریافت شناسنامه به ثبت احوال منطقه چابهار مراجعه و زمانی که اسم هانگلی را جهت دریافت شاسنامه در فرم مربوطه ثبت می کند با مخالفت اداره ثبت احوال روبرو می شود و اعلام میدارند که چنین اسمی قابل قبول نیست و دستگاه اپراتور اداره این اسم را قبول نمی کند و شما باید از روی لیست پیشنهادی (اجباری) که وجود دارد انتخاب اسم نمایید.هانگلی نوه تازه به دینا امده آقای رضا شیرانی یک تن از فعالین مدنی بلوچستان می باشد. بهرحال تلاش این شهروند بلوچ بدون نتیجه تاکنون بی نتیجه مانده است.
و در اقدامی به سایت اداره کل ثبت احوال مراجعه و لیست مربوطه را انتخاب و ارسال می نماید ،اما با گذشت بیش از سه روز هنوز پاسخی از سوی این سایت دریافت ننموده است.در حال که اخرین زمان پاسخگویی در این سایت 24 ساعت می باشد. ناگفته نماند که بعلت فقدان آگاهی مردم و شرایط سخت امنیتی و تهدیدات نهادهای قضایی ونظامی نوعی از عدم پیگیری در مسائل را در بلوچستان رقم زده است.شاید برای خوانندگان عزیز این یک نوع مظلوم نمایی باشد اما واقعیت این قوانین نانوشته و اما عملی با شدیدترین صورت ممکن امری عادی در بلوچستان است و فشارو تبعیض و جنایت دولتی تمامی زوایای زندگی در بلوچستان را در برگفته است.
ممنوعیت تدریس و تکلم به زبان مادری در مدارس بلوچستان،ممنوعیت هر گونه آزادیی بیان،ممنوعیت انتخاب اسم،تبعیض در استخدامات دولتی و ممانعت از انجام مراسم و مناسک دینی و فرهنگی از جملهء عمده ظلمها می باشد.و در کنار آن حذف فیزیکی مردم بلوچ با انگها و اتهامات مختلف از سیاست دولت مرکزی برای نابودی در بلوچستان است.
هجمه بار فشارها از دو جنبه مذهبی و ملی در بلوچستان از سوی حکومت باعث نارضایتی و منجر به دفاع و تقابل نظامی کشیده شده است و فقدان هر گونه مبارزه مدنی و سیاسی راه را برای مبارزات نظامی باز نموده است. در نیمه اول سال 94 نیز چنین جریانی رسانه ای گشت که اداره ثبت احوال چابهار از ثبت اسم کمبر برای متقاضی شناسنامه آقای ناصر هوت ممانعت بعمل آورده بود.با پشتکار و تلاش فراوان آقای ناصر هوت نهایتا موفق شد دستگاه استانداری استان را نیز به حرف در بیاورد و استاندار بلوچستان اقای هاشمی طی بخش نامه ای اداره ثبت احوال را از چنین رویه ای بازداشته و اعلام نمودند شهروندان بلوچ اختیار دارند تا هر اسمی را که برگرفته از هویت آنهاست انتخاب و ثبت نمایند.
اما در عمل همانگونه که گفتیم می شود گفت اگر در اصول دین تقیه نه دهم دین است در امور سیاسی و کشورداری نیز چون تقیه گران نه دهمی حاکم هستند امور کشوری نیز با همین تقیه و دو رنگی و دوز وکلک اداره می شود.
و تمامی اسناد و منابع حقوقی مندرجه در قانون اساسی و شرح ان می تواند مصداق تقیه و فریب باشد،در غیر این صورت یک بند حداقل می توانست جنبه عملی به خود داشته باشد که متاسفانه در طول سی و هفت سال چنین چیزی عملا وجود ندارد.
ملت بلوچ دارای تاریخ و هویتی دیرینه در جغرافیای منطقه دارد،و اساسا چیزی که این هویت تاریخی و بنیادی را تا به امروز حفظ نموده است لباس،زبان،اسم و فرهنگ خاص و بنام این ملت بوده است.هر یک ازشاخصه های زبان.لباس وفرهنگ از شناسه های زنده یک ملت هستند.
اما در طول دهه های اخیرجریانی که یکسان سازی زبانی وهویتی را در پیش گرفته سعی در نابودی هویت و زبان و فرهنگ سایر ملیت ها را در جغرافیای ایران دارد .و این می تواند یک جنو ساید فرهنگی تلقی شود.اگر جنوساید انسانی باعث قتل عام ملتی بصورت فیزیکی محسوب می شود بنابراین نابودی هویت فرهنگی و زبانی ملتی توسط هویت و ملتی دیگر می تواند مصداق بارز جنوساید فرهنگی محسوب شود.
تمامی قراین و عملکرده های حکومت مرکزی بیانگر این جنایت است ،سیاست همگون و همگان سازی فرهنگی و زبانی یا یک زبان و یک فرهنگ برای تمام ایران بارز یک جنایت است و چنین چیزی پذیرفتنی نیست بلکه این تهاجم به تقابل تبدیل خواهد شد.سیاست تبدیل ایران چند ملیتی برنامه تمامیت خواهانی است که همیشه در راس حکومت قرار داشته و با این برنامه هرگز نمی توانندو یا بهرت است بگوییم نتوانستند عدالت اجتماعی را رعایت و بجای اتحاد افتراق را بوجود آورده اند.
این برنامه همگان سازی فرهنگی و زبانی و پذیرش یک زبان و فرهنگ برای ایران سیاست رضاشاهی برای جلوگیری از فروپاشی ایران بود ،رضا شاه با تمام قوا سنگ تمام برای نابودی هویت ملی سایر ملیت ها و اقوام در چارچوب جغرافیای ایران گذاشت و لقب آتاتورک ایران را بخود نسبت داد. اما زمان نشان داده است که این یک سیاست شکست خورده است و ملیت های کرد ترک بلوچ عرب و ترکمن و سایر اقوام موجود در ایران چنین ظلمی را نپذیرفته و سیاست اتحاد برای ایران دقیقا برنامه ای برای افتراق و تقابل ودفاع انجامیده و در صورت ادامه این طرح نمی توان به اینده ایران خوشبین بود.
محمود بلوچ