آیا تغییرات اقلیمی سیستان و بلوچستان را غیرقابل سکونت خواهد کرد؟
گزارش نشنالجئوگرافیک از تاثیر تغییرات آب و هوایی بر اقلیم ایران آسیبپذیری زندگی مردم سیستان و بلوچستان، رکود شدید اقتصادی و شدت گرفتن تنش آبی و طوفانهای موسمی را در این منطقه بررسی میکند. طبق این گزارش در چشمانداز روبهرو مهاجرت مردم از این منطقه و نابودی اقتصاد زراعتی سیستان و بلوچستان به نفع قاچاق مواد مخدر افزایش پیدا خواهد کرد.
همچنین سوء مدیریت آب و بدگمانی مقامات ایران نسبت به کارشناسان و دانشمندان حوزه محیط زیست به عنوان دلایل تشدیدکننده وضعیت نابهنجار محیط زیست ایران مطرح شدهاند که منابع آبی و حیات وحش کشور را در معرض نابودی قرار دادهاند. این گزارش همچنین با تکیه بر مطالعات انجامشده پیشبینی میکند بهدلیل بالارفتن دما در بخشهایی از ایران و کمبود اقدامات مناسب و سریع، خشکسالی مناطقی از ایران را غیرقابل سکونت خواهد کرد.
سیستان و بلوچستان: در این گوشه از خاورمیانه، تغییرات آب و هوا و طوفانهای از پا درآورنده گرد و خاک، زندگی را راکد کرده است.
در جنوب شرق ایران، تابستانها همیشه با گرمای شدید و غیرمعمول همراه بودهاند. آنجا دمای هوا غالبا از ۱۰۰درجه فارنهایت/۴۳,۳ سانتیگراد میگذرد و در فصل گرما هیچ نشانهای از وقوع بارش باران نیست. وقتی ماه مه/اردیبهشت هُرم «باد ۱۲۰ روزه» زمینهای مسطح نیمهخشک سیستان را زیر تازیانه خود میگیرد، تمامی منطقه برای ماههای متوالی زیر سدی از شن و گرد و خاک و زوزههای تندباد میرود.
به نیروهای آمریکایی مستقر در مرزهای افغانستان که درهمسایگی این منطقه قرار دارد، در کتابچه راهنمای پزشکی ارتش یا «راهنمای یک سرباز برای سالم ماندن در افغانستان و پاکستان» هشدار داده شده است که مشخصا زمانی که این تندبادها بلند میشوند، احتیاط کنند: «بادهای شدید میتوانند میخهای چادرها و اشیائی که به جایی بند نیستند را تبدیل به گلوله رهاشده کنند (که شاید بهخاطر وزش گرد و خاک و شن قابل دیدن نباشد)». گاهی در میان سوت نفسگیر باد صحبت کردن و صدای همدیگر را شنیدن بدون فریاد زدن ممکن نیست.
همه این موارد به پیشتر و قبل از رو به وخامت گذاشتن شرایط آب و هوایی مربوط میشود. استان سیستان و بلوچستان که بخش بزرگی از مناطقی را در بر میگیرد که بیش از همه متاثر از تغییرات اقلیمی بودند، در سالهای اخیر در موجی از بلایای محیط زیستی گرفتار شده است. یک دوره خشکسالی طولانی و بالاتر رفتن دما به سرعت شروع به ازبین بردن دریاچه و تالاب تاریخی هامون و تبخیر سطح نازک آب باقی مانده کرد. بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر مربع از این تالاب برای آبیاری و حاصلخیزی استفاده میشد که هر دوی این موارد در این اراضی نایاب بودند.
اما اکنون فصل طوفان گرد و خاک طولانیتر شده و گاهی آسمان را در نیمی از سال میپوشاند که در نتیجه طیفی از مشکلات تنفسی را در مردم ایجاد میکند. سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۶ زاهدان، مرکز این استان را آلودهترین شهر زمین اعلام کرد. با ناممکن شدن کشاورزی و تبدیل شدن زندگی روزانه به یک تقلا برای حیات، ساکنین و مقامات این استان نسبت به خطرغیرقابل سکونت شدن منطقه ابراز نگرانی میکنند.
ناصر مقدسی مشاور ارشد سازمان محیط زیست در امور بینالملل و نماینده ایران در کنفرانس اقلیمی COP 24 در کاتویچ لهستان گفت: «از یک طرف افغانستان چندین سد را در بالادست دریاچه و تالابها ساخته است و در طرف دیگر منطقه با خشکسالی دائم روبهروست. به همین دلایل اکنون «نقطه داغ»ی در این ناحیه که زمانی ناحیه اصلی کشت و زراعت به شمار میرفت ایجاد کرده و برای بسیاری از مردم مشکلات بزرگی بوجود آورده است».
بیشتر بخوانید: نفس سیستان و بلوچستان تنگ است: خشکی، گرسنگی، غبار و بیماری سل
تهدیدهای گسترده در کشور
در دشتهایی که پیشترگوزنها و یوزها بهدنبال غذا میگشتند، اکنون ماشینهای آتشنشانی آماده ایستادهاند تا با آتشسوزیهایی گاه به گاه در چشمانداز بهشدت خشک منطقه رخ میدهد، مقابله کنند. براساس گزارشهای رسانههای محلی، سیستان و بلوچستان در زمستان گذشته تنها ۲۹ میلیلیتر بارش باران داشته است که از یکسوم مقدار نیاز منطقه نیز کمتر است.
کمر محیط زیست ایران درکل زیر بار فشارهای تغییرات اقلیمی و مدیریت ضعیف آب خم شده است و در گوشه کنار کشور زوال آبهای طبیعی مانند دریاچه ارومیه که قبلا بزرگترین دریاچه کشور بهشمار میرفت و دریاچه بختگان که قبلا دومین دریاچه بزرگ کشور بود بر شانههای محیط زیست ایران سنگینی میکند.
در اصفهان نیز زایندهرود مانند گذشته جریان ندارد و پل معروف خاجو را بدون آب گذاشته است. تصور میشود رویدادهای مرتبط با تغییرات اقلیمی در اعتراضات ضد حکومتی دیماه ۹۶، که در آنها دست کم ۲۰ نفر کشته شدند، نیز نقش مهمی را بازی کردهاند. در ژوئن ۲۰۱۷ دمای اهواز در استان خوزستان و در کنار خلیج فارس به ۵۳.۷ سانتیگراد رسید و یکی از بالاترین دماها برای این شهر ثبت شد.
کارشناسان هشدار میدهند بسیار محتمل است که این وضعیت در آینده بدتر شود. براساس یکی از تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۱۵ توسط موسسه فنآوری دانشگاه ماساچوست آمریکا (MIT) بیشتر منطقه خلیج ممکن است در آینده نزدیک بهدلیل دمای بالا برای انسانها غیر قابل سکونت شود.
فروپاشی منطقهای؟
اما در سیستان و بلوچستان تا همینجا بسیاری از پیشبینیهای هولناک نمود پیدا کردهاند. دوری وانزوای این استان نسبت به مرکز کشور و اقتصادی که به زارعت متکی بوده، باعث شده است که این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی نتواند خود را با شرایط فعلی مطابقت بدهد.
ساکنان دسته دسته مهاجرت کرده اند. طبق اعلام یکی از نمایندگان این استان در مجلس، تا یک پنجم جمعیت ۲,۵ میلیونی استان نیز بهزودی کوچ خواهند کرد. قاچاق مواد مخدر و اعتیاد بسط پیدا کرده است و همزمان بسیاری از کشاورزانی که بیکار شدهاند، بهناچار درگیر تجارت مواد میشوند و گروهی دیگر از آنها بهدام مصرف آن میافتند.
براساس اعلام سازمان ملل سالانه مقدار هنگفتی از مواد مخدر به ارزش تقریبی ۲۸ میلیارد دلار که بخش زیادی از آن هروئین است از افغانستان وارد مرزهای ایران میشود. قسمتی از این محمولهها زمان بلندشدن طوفان گرد و خاک، با منجنیق و دور از دسترس نگهبانان از افغانستان بهداخل مرزهای ایران پرتاب میشود. براساس گزارشها، همراه با شدتگرفتن فقر، نرخ ازدواج کودکان نیز افزایش داشته است و دختران کمسن و سال اکثرا به خاطر جهزیهشان وادار به ازدواج شدهاند. مقامات ایران مکررا اعلام میکنند که به خطرها آگاه هستند. مقدسی میگوید: «میدانیم که نمیتوانیم در زمینهای مناطق خشک کشاورزی داشته باشیم. احتیاج داریم که در اقتصاد مردمی که به طبیعت وابسته هستند گوناگونی ایجاد کنیم»..
او میگوید دولت کشت محصولاتی مانند برنج که به شدت به آبیاری احتیاج دارند را نهی میکند و خدمات پزشکی را در مناطقی مانند زابل که با طوفان گرد و خاک سنگین روبه رو هستند گسترش داده است. اما همچنان سومدیریت منابعی آبی در بدنه دستگاههای دولتی وجود دارد که طبق نظر کارشناسان بحران آب را در ایران به خشکسالی اجتماعی- اقتصادی بدل کرده است.
همزمان با بروز بحرانهای محیط زیستی، حکومت ایران دست کم ده نفر از کارشناسان محیط زیست کشور را به زندان انداخته است که یکی از آنها اوایل سال ۲۰۱۸ در زندان و در شرایط مشکوکی جان سپرد. چهار نفر از این افراد با اتهاماتی روبهرو هستند که معمولا در ایران برای آنها حکم اعدام صادر میشود. همه این کارشناسان به جاسوسی متهم هستند و بخشی از آن به این دلیل است که از تجهیزات ویژه مانند دوربینهای تلهای برای ضبط تصاویر یوزهای کمیاب ایرانی استفاده میکردهاند.
از زمان این دستگیریها بسیاری از فعالیتهای مرتبط با محیط زیست اعم از همکاری با مجامع علمی بینالمللی تا کار میدانی در منطقه و بسیاری از پژوهشهای محیط زیستی متوقف شدهاند. سازمانهای غیردولتی دچار بدگمانی شدهاند. کاوه مدنی دانشمند، پژوهشگر و کارشناس آب که چندین ماه در سمت معاون سازمان حفاظت محیط زیست ایران فعالیت میکرد و همزمان با شروع دستگیریها از ایران خارج شد میگوید: «خودت را سانسور میکنی، فعالیتهایت را محدود میکنی و فکر میکنی که برای هرکاری احتیاج به مجوز داری. این وضعیت برای دانشمندان هم گیجکننده است. چه اطلاعاتی در دسترساند یا باید در دسترس عموم باشند؟ به این فکر میافتی که ممکن است برای ارتباط گرفتن با شرکای پژوهشی خودت در آمریکا به دردسر بیفتی.»
با درنظر گرفتن این چالشها، سوال اصلی کارشناسان این است که شاید اکنون اقداماتی که برای سازگاری با وضعیت فعلی در سیستان و بلوچستان بهکار گرفته میشوند بسیار کمتر از نیاز واقعی این ناحیهاند و ممکن است برای این اقدامات دیگر دیر شده باشد.