احزاب کردستان ایران در کدام سوی تحولات منطقه ایستادهاند؟ علیاصغر فریدی
به اعتقاد عمار گلی باید بخشی از این روند را در “تقابل استراتژی حزب کارگران کردستان با گفتمان ناسیونالیسم کردی” جستجو کرد که هم اکنون بارزانی رهبری آن را برعهده دارد: «بنابراین سیاست این احزاب حتی اگر به صورتی مستقیم نیز با قطببندیهای موجود در خاورمیانه ارتباط نداشته باشند در این چارچوب تعریف میشود.»
احزاب کرد در بخشهای مختلف کردستان، اگرچه همیشه با هم در رقابت بودهو گهگاهی هم از رقابت فراتر رفتهاند، اما در بسیاری از موارد به یکدیگر کمک کرده و در کنار هم جنگیدهاند. بخشی از افکار عمومی کردها، از احزاب کردستان ایران به ویژه دو حزب عمده یعنی کومله و دمکرات توقع داشت که با انتشار بیانیهای کشتار مردم عادی در شهرهای کردنشین ترکیه را محکوم کنند.
در روزهای اخیر وضعیت در برخی از شهرهای کردستان ترکیه به شدت متشنج بوده و برخی از مناطق شهری با ورود ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه به میدان جنگ تبدیل شدهاند. بنا به گزارشها، تاکنون بیش از ١٠٠ نفر کشته شدهاند که ۴۰ نفرشان کودک و نوجوان هستند.
هیمن سیدی، تحلیلگر مسائل سیاسی کردستان در گفتوگو با بخش کردی صدای آمریکا با انتقاد از سکوت جریانات، احزاب و شخصیتهای کرد، موضعگیری در مقابل این حملات را یک وظیفه ملی دانسته، اما بهزاد خوشحالی، نویسنده و پژوهشگر مسائل سیاسی کردستان در این زمینه به رادیو زمانه میگوید: «احزاب سیاسی دمکرات و کوملە در رویکرد و نگرش خود نسبت به آنچه در منطقه روی میدهد، نگاه واقعگرایانه و سیاست رئالیستی دارند و در تحلیلها و اعلام مواضع خود، به گونهای رفتار میکنند که ضمن رعایت مناسبات دیپلماتیک در همهحوزهها و پرهیز از رویکردهای شعاری، به واکاوی واقعیات و پردازش آنها در ظرف سیاسی خود بپردازند.»
بهزاد خوشحالی به رادیو زمانه میگوید: «کوملە و دمکرات، بر این باور صحه میگذارند که خطای آنچه در ترکیه میگذرد تنها متوجه حکومت مرکزی نیست و طرف دیگر نیز با اتخاذ یک سیاست رادیکال، بهانهای برای ایجاد بحران و سرکوب به دست داده است.»
این نویسنده و پژوهشگر مسائل سیاسی کردستان احتمال دیگری را نیز در نظر میگیرد: «ممکن است در رویدادهای اخیر مناطق کردنشین در ترکیه، نیروهایی فرامرزی، اهداف دیگری را جستجو میکنند که منجر به هزینههای فزایندهی بحران موجود شده است.»
گفته میشود که سکوت احزاب کردستان ایران در قبال حملات ارتش ترکیه به مناطق کردنشین دیاربکر، به دلیل مخالفت آنها با پکک یا مناسباتی است که با حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی) دارند.
بهزاد خوشحالی معتقد است که اختلاف سلیقه، اختلاف در برنامه و مهمتر از همه عنصر “رقابت”، امری کاملا طبیعی و قابل پذیرش است اما مخالفت با پکک نمیتواند دلیلی برای امر باشد: «بسیار بعید است دمکرات و کومله به دلیل آنچه روابط با حزب دمکرات کردستان (PDK) نامیده میشود از اعلام موضع نسبت به رویدادهای ترکیه خودداری کنند.»
اما هادی محمدی، نویسنده کرد، موضوع را ناشی از این میداند که احزاب کردستان ایران به “سرنوشت محتوم” و “مرگ سیاسی” تن دادهاند: «این احزاب سالهاست کە دیگر احزابی انقلابی و پیشرو نبودە و نیستند و بیشتر مردم کردستان هم امیدی بە آنها ندارند.» او انتقاد میکند که این احزاب به جز کومله، حتی نمیتوانند بیانیهای در حمایت از مردم کردستان ترکیه صادر کنند: «اگر همقطار پارتی و اردوغان نیستید، از این شورش عظیم مردمی حمایت کنید.»
بهزاد خوشحالی اما اعتقاد دارد که احزاب کومله و دمکرات هریک شخصیت، مشروعیت و استقلال حزبی خود را دارند و “چنانچه ضرورتی برای صدور بیانیه و اعلام موضع باشد، حتما اقدام خواهند کرد.”
هادی محمدی در مقایسهحزب کارگران کردستان با احزاب کردستان ایران میگوید: «پکک اگر قبلا بیشتر یک حزب توتالیتر بود، این قابلیت را داشت کە پوست بیندازد و خود را بەروز کند. پکک این قدر اتوریتە داشت و دارد کە چپ ترکیە و حزب دمکراتیک خلقها را بە زیر چتر خود بیاورد. این توانایی را داشت و دارد کە در روژاوا وحشیترین دشمن را شکست دهد. احزاب سنتی شرق کردستان چکار کردەاند؟ آیا توانستەاند از ساختار لنینیستی حزبی گسست کنند؟ یا بر اثر همین ساختار بیمار و دگماتیزم حزبی و ایدئولوژیک بیشتر و بیشتر تکە پارە شدەاند؟»
عمار گلی، روزنامهنگار کردمیگوید بهتر است دلایل عدم موضعگیری احزاب عمده کردستان ایران در قبال رویدادهای اخیر در مناطق کردنشین ترکیه را از رهبران این احزاب جویا شد. او در مقام یک ناظر اعتقاد دارد که جریانهای سیاسی شرق کردستان (کردستان ایران) به جبههبندی منطقهای با محوریت حزب دمکرات کردستان ورود کردهاند: «سیاستهای فعلی این دو حزب بر پاشنه در همراهی با جبههای میچرخد که به نوعی در منطقه رقیب جمهوری اسلامی به حساب میآید.»
بهزاد خوشحالی بر این باور است که احزاب کومله و دمکرات میتوانند هر دو طرف مخاصمه را به پیگیری روند آشتی در ترکیه و بازگشت به میز مذاکره و برقراری آتشبس فرا بخوانند: «البته پاسخ نهایی را باید از زبان رسمی این احزاب شنید.»
عمار گلی عقیده دارد که استراتژی فعلی احزاب کردی، همان سیاست پیش از توافق اتمی است:«با این تفاوت که در حال حاضر کاراکترهای مخالف ایران در منطقه به کشورهایی چون عربستان، ترکیه و دیگر کشورهای خلیج فارس محدود شده است. کاراکترهایی که خود در بحران پس از توافق اتمی ایران بسر میبرند. احزاب کردستان ایران بدون توجه به کاراکترهای موجود در این جبهه بندی و رویکرد آنان نسبت به مساله کرد و تنها به صرف مخالفت آنها با جمهوری اسلامی با سیاستهای این جبهه همراهی میکنند.»
هادی محمدی بر این نظر است که احزاب کردستان ایران از نظر مالی و اقتصادی مستقل نیستند و حزب دمکرات کردستان عراق و حکومت اقلیم کردستان، بیشتر مخارج آنها را تامین میکنند: «طبیعتا این شرایط، استقلال سیاسی آنها را از بین میبرد و دچار بیکنشی و بیموضعی میکند.» به نظر او، احزاب کردستان ایران از جامعه خود جدا شدهاند: «حزب تا وقتی میتواند پیشرو، انقلابی و کارا باشد، کە رابطە تنگاتنگ با بستر اجتماعی خود داشتە باشد. این احزاب مدتهاست کە بە نیروی رهاییبخش مردمشان باور ندارند و بیشتر منتظر حملە آمریکا هستند.»
عمار گلی به رادیو زمانه میگوید: «این احزاب همچون حزب دموکرات کردستان عراق منتقد سیاستهای پکک در کردستان سوریه هستند؛ انتقادهایی مشابه و با خاستگاهی مشترک. از سوی دیگر به حضور نظامی این حزب در اقلیم کردستان و خصوصا شنگال انتقاد میکنند. در مواجهه با بحرانهای اقلیم کردستان هرچند موضع رسمی اتخاذ نمیکنند، اما در گفتگو با رسانههای خبری جبهه مقابل حزب دموکرات کردستان را ملامت میکنند.»
این روزنامهنگار کرد اشاره میکند که شاید در حال حاضر هرگونه انتقاد به ترکیه در کردستان، به این تعبیر شود که موقعیت حزب دمکرات کردستان در جبهه بندی منطقهای تضعیف میشود: «سکوت این احزاب در قبال ورود نیروهای ترکیه تحت عناوینی چون عدم مداخله در امور اقلیم، انتقاد از رقبای بارزانی در اقلیم و همزمان انتقاد شدید و مداوم نسبت به روند رویدادهای سیاسی در غرب کردستان و در نهایت حمله مداوم رسانهای اعضا و هواداران این احزاب به حزب کارگران کردستان موید این مدعا است.»
به اعتقاد عمار گلی باید بخشی از این روند را در “تقابل استراتژی حزب کارگران کردستان با گفتمان ناسیونالیسم کردی” جستجو کرد که هم اکنون بارزانی رهبری آن را برعهده دارد: «بنابراین سیاست این احزاب حتی اگر به صورتی مستقیم نیز با قطببندیهای موجود در خاورمیانه ارتباط نداشته باشند در این چارچوب تعریف میشود.»
در این میان سازمان دیدبان حقوق بشر، سازمان حقوقبشر کردستان و بخشی از جامعه مدنی کردستان ایران حملات ارتش ترکیه به مناطق کردنشین را محکوم کردهاند. همچنین گروهی ۳۵ نفری از کنشگران صلح، پیاده از شهر بودروم واقع در غرب ترکیه به سمت دیاربکر در شرق این کشور به راه افتادهاند تا توجه رسانهها و افکار عمومی را به اوضاع کردستان ترکیه جلب کنند.
پس از حمایت صلاحالدین دمیرتاش رهبر حزب دمکراتیک خلقها از خودمختاری مناطق کردنشین ترکیه، رجبطیب اردوغان او را به خیانت متهم کرد. دادستانی آنکارا نیز دمیرتاش را به نقض قانون اساسی آن کشور متهم ساخت. در صورتی که مصونیت سیاسی دمیرتاش لغو و او بازداشت شود، بروز ناآرامی در دیگر مناطق کردنشین ترکیه اجتناب ناپذیر خواهد بود.