بررسی علل مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال در استان سیستان و بلوچستان
بررسی علل مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال در استان سیستان و بلوچستاندر پژوهشی که در سال 90 انجام شده(1)، استان سیستان و بلوچستان بیشترین میزان مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال را داشته است. یکی از پزشکان کلینیک اطفال بیمارستان خاتم الانبیا در شهر زاهدان، بیشتر مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال در این استان را ناشی از عللی می داند که با اندکی سرمایه گذاری و توسعه و برنامه ریزی در حوزه بهداشت، درمان و فرهنگ به راحتی قابل پیشگیری هستند و می گوید: «بیشترین میزان مرگ ومیر در دوران نوزادی مربوط به 28 روز اول تولد است و مهم ترین علل آن عوارض ناشی از ولادت زودرس و آسیفکسی (اختلال در اکسیژن رسانی بافتی در دوران جنینی و در بدو تولد نوزاد) است.»
به گزارش ندای زاهدان متاسفانه اکثر خانواده ها بعد از گرفتن تصمیم قطعی ازدواج برای انجام آزمایش های ژنتیکی مراجعه می کنند. توفان های شن مستمر و افزایش ریزگردهای ناشی از خشک شدن تالاب هامون، سبب شیوع مرگ ومیر کودکان بر اثر اختلالات تنفسی شده است.
26 مرگ در هر هزار تولد. این عدد، میزان مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال در ایران است که در جدیدترین آمار سازمان جهانی بهداشت اعلام شده است. بنا بر این گزارش، ایران در بین 8 کشور خاورمیانه، بعد از قطر با 8 مورد و کویت با 11 مورد، در رتبه سوم کمترین میزان مرگ ومیر قرار گرفته است. آمار صد سال گذشته نشان می دهد، مرگ ومیر کودکان در ایران از 300 هزار مورد در سال 1300 به 7/27 در هزار مورد در سال 1385 کاهش یافته است. با وجود این کاهش چشمگیر، یکی از آسیب های عمده جمعیتی کشور در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای خاورمیانه، سطح بالای مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال است.
حرف تازه یی نیست که کودکان آینده سازان کشور هستند. از این رو امید به زندگی آنها از شاخص های مهم توسعه محسوب می شود.
در پژوهشی که در سال 90 انجام شده(1)، استان سیستان و بلوچستان بیشترین میزان مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال را داشته است.
یکی از پزشکان کلینیک اطفال بیمارستان خاتم الانبیا در شهر زاهدان، بیشتر مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال در این استان را ناشی از عللی می داند که با اندکی سرمایه گذاری و توسعه و برنامه ریزی در حوزه بهداشت، درمان و فرهنگ به راحتی قابل پیشگیری هستند و می گوید: «بیشترین میزان مرگ ومیر در دوران نوزادی مربوط به 28 روز اول تولد است و مهم ترین علل آن عوارض ناشی از ولادت زودرس و آسیفکسی (اختلال در اکسیژن رسانی بافتی در دوران جنینی و در بدو تولد نوزاد) است.» این پزشک متخصص، ذات الریه، اسهال، عفونت های دستگاه گوارشی، سوءتغذیه و عدم دسترسی به آب سالم را از عوامل شایع مرگ ومیر کودکان بعد از دوران نوزادی می داند.
بهداشت کودکان در سایه درآمد والدین
تحقیقات نشان می دهد میزان درآمد خانواده با مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال ارتباط مستقیمی دارد. بنابر یافته های آماری یک پژوهش در سال 90(2)، کمترین میزان هزینه کرد سالانه برای آموزش و مواد غیرخوراکی، به استان سیستان و بلوچستان تعلق دارد در حالی که میزان مرگ و میر در سیستان و بلوچستان حدود دو برابر میانگین مرگ و میر در کشور است. جالب اینکه این استان بیشترین درصد جمعیتی زیر پنج سال کشور را به خود اختصاص داده است. میل به زادوولد و عدم توجه به کیفیت زندگی کودکان، معضلی است که در مناطق حاشیه یی شهرهای این استان و روستاها به وفور به چشم می خورد.
پزشکان به موارد بسیار زیاد ترخیص کودک از بیمارستان قبل از بهبودی کامل، به دلیل عدم توانایی مالی والدین در پرداخت هزینه ها اشاره می کنند. در مطالعه یی که در دانشگاه زابل صورت گرفته است(3) اصرار والدین به ترخیص کودک، پیش از بهبود کامل به علت مشکلات اقتصادی، از عوامل مهم عدم بهبود و مرگ کودک است.
خوشبختانه با اجرای طرح بیمه سلامت، از تعداد این موارد کاسته شده است. اما نکته مهم تر فقری است که توجه به سلامت و بهداشت کودکان را در این خانواده های عمدتا پر جمعیت، در اولویت های انتهایی قرار داده است.
کودکان، زمینگیر ازدواج های آسمانی
اسمش ناف برید است. سنتی همه گیر در استان سیستان و بلوچستان. دختران و پسرانی که بریده شدن ناف شان، یعنی اتصال سرنوشت شان به یکدیگر. عقدشان در آسمان ها بسته می شود تا کودکان شان، جمعیت طایفه شان را افزایش دهند. غافل از اینکه بسیاری از این ازدواج های تودرتوی فامیلی، تولدهایی را در پی دارند که هزینه های فراوانی را به دولت و خانواده وارد می کند. فرزندان حاصل از این ازدواج ها، قربانیانی هستند که یا در همان سال های اولیه تولد جان خود را از دست می دهند یا تا پایان عمر درد و رنج معلولیت های جسمی و ذهنی فراوانی را تحمل می کنند.
بیش از 40 درصد ازدواج های صورت گرفته در استان سیستان و بلوچستان، ازدواج های فامیلی است. بیماری های متابولیک و نا هنجاری های مادرزادی شایع ترین بیماری های ژنتیک در استان هستند و منشا مرگ ومیر بسیاری از کودکان.
چنان که در مراسمی هم که به مناسبت جشن یک سالگی اولین مرکز مشاوره ژنتیک شرق کشور در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان برگزار شد، طباطبایی: معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بیماری های ژنتیکی را سومین عامل مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال اعلام کرد. ایجاد تغییر در فرهنگ ازدواج فامیلی به سادگی امکان پذیر نیست، اما راه موثر برای کاهش این بیماری ها، انجام مشاوره های قبل از ازدواج است. یکی از پزشکان آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان علی اصغر زاهدان می گوید: «متاسفانه اکثر خانواده ها بعد از گرفتن تصمیم قطعی ازدواج برای انجام آزمایش های ژنتیکی مراجعه می کنند و تقریبا در همه موارد توصیه پزشکان نتیجه یی در ازدواج آنها ندارد.»
بیماری های ژنتیکی راه درمان ندارند، اما اجازه سقط جنین به تشخیص پزشک و در اوایل بارداری صادر می شود. اما اکثر زنان بارداری که به توصیه پزشک زنان به مرکز ژنتیک مراجعه می کنند، زمانی تصمیم به مشاوره می گیرند که کار از کار گذشته است.
این پزشک می گوید: «تنها قشر خاصی از مردم استان برای مشاوره ژنتیکی اقدام می کنند، طیفی که نسبت به این بیماری ها آگاهی دارند و تا حدودی توانایی پرداخت هزینه های آزمایشات ژنتیکی را دارند.»از میان بیماری های ژنتیکی، انجام آزمایش ها، درمان و تامین داروی بیماری های تالاسمی و PKU رایگان است. اما برای تشخیص بسیاری از بیماری های نادر ژنتیکی، قبل از بارداری، باید آزمایشات گران قیمتی انجام شود. این آزمایش ها در آزمایشگاه های خاص و تنها در برخی کشورهای دنیا صورت می گیرد و اکثر خانواده ها هم از پس هزینه های انجام آزمایش و ارسال نمونه به کشور مزبور، بر نمی آیند.
فرهنگ، روی دیگر سکه درمان
از زنی که از روستایی در بلوچستان برای پیگیری درمان سه فرزند تالاسمی خود به زاهدان آمده و برای چهارمین فرزند هم باردار است، می پرسم: «نمی ترسی فرزند چهارمت هم بیمار باشد؟» او که ماه های آخر بارداری اش را سپری می کند، می گوید: «خدا اگر درد بدهد، درمانش را هم خودش می دهد.» پزشک او را از حاملگی مجدد منع کرده است. می گویم: «پس توصیه پزشک چه می شود؟» جواب می دهد: « این کار خداست. خدا خواسته است. فرزند نعمت است. هر چه قسمت باشد.» به اذعان پزشکان، نقش این تفکرات در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان بسیار پررنگ و منشا وارد شدن هزینه های درمانی بسیار به دولت و خانواده است. معضل فرهنگی دیگر، درمان خانگی است. متاسفانه بسیاری از خانواده ها در آخرین مرحله کودکان خود را برای درمان به پزشک می برند. یکی از پزشکان متخصص اطفال بیمارستان خاتم الانبیا می گوید: «در خیلی از موارد، داروهایی گیاهی به کودکان خورانده می شود که هیچ اطلاعی از عوارض آنها و تاثیرشان وجود ندارد. درمان های خانگی و مراجعه به طبیبان روستایی و حتی رمالان و کف بینان از مواردی است که سبب می شود بیماری هایی که در مراحل اولیه قابل درمان هستند به مراحل خطرناک رسیده و سبب مرگ کودک شوند.»
محققان دانشگاه زابل بیشترین علل عدم بهبود کودکان شهر زابل را، حساس نبودن والدین به علایم بیماری و مراجعه نکردن به موقع به مراکز درمانی می دانند. به نظر می رسد این بازی ناآگاهانه با جان کودکان، راهی به جز آموزش و اطلاع رسانی همگانی، به خصوص در مناطق روستایی ندارد.
این پزشک به بی احتیاطی والدین اشاره می کند و از رواج مسمومیت کودکان با متادون مثالی می زند. پدران و مادران از این ماده برای ترک اعتیاد استفاده می کنند اما به علت استفاده از آنها در شیشه هایی غیراستاندارد، کودکان سهوا آن را می نوشند، که در بعضی موارد سبب مرگ کودک می شود. این پزشک می گوید در هفته چندین مورد مسمومیت با متادون به او مراجعه می شود.
کودکان روستایی در معرض بیشترین آسیب
سیستان و بلوچستان از کمبود پزشک رنج می برد. به گفته مسوولان، این کمبود در مناطق روستایی بیشتر است. مسیرهای طولانی بین روستاها و مراکز شهری، سبب شده است که درمان این کودکان با مشکلاتی مواجه شود. مشکلات فرهنگی و اقتصادی نیز در روستاها شدیدتر است. رییس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، به نبود پزشک در 40 مرکز درمانی استان اشاره می کند. دکتر منصور شکیبا کمبود نیروی انسانی به ویژه پزشک متخصص را مهم ترین معضل حوزه بهداشت در استان سیستان و بلوچستان می داند. در سال های اخیر طرح هایی مانند افزایش حقوق پزشکان متخصص برای ماندگار شدن در این استان و افزایش سهمیه دانشجویان بومی در رشته های پزشکی اجرا شده است که برای قضاوت در مورد تاثیر آنها باید منتظر سال های آینده بود.
کودکان: قربانی خشکی هامون
محققان دانشگاه زابل در یک بررسی بین گروهی از کودکان یک تا پنج ساله شهرستان زابل (4)، دومین علت فوت کودکان را بیماری های تنفسی اعلام کرده اند. توفان های شن مستمر و افزایش ریزگردهای ناشی از خشک شدن تالاب هامون، سبب شیوع مرگ ومیر کودکان بر اثر اختلالات تنفسی شده است. این آمار اهمیت توجه به مسائل محیط زیستی در ادامه حیات منطقه را دوچندان می کند. چند ماهی از جاری شدن آب در برخی قسمت های تالاب هامون می گذرد. امید است با ادامه این روند بسیاری از آسیب های بهداشتی ناشی از خشکسالی کاهش یافته و در درازمدت از میان برود.
داستان یک مبارزه کودکانه
مهتاب، پرستار بخش NICU (بخش بستری نوزادان بدحال) بود. هر روز با نوزادانی سروکار داشت که از اولین ساعت های تولد با مشکلات تنفسی، نارسی و بیماری های ژنتیکی دست و پنجه نرم می کردند. اما مهتاب شاید هیچگاه فکرش را نمی کرد که روز ششم آذرماه 87، فرزندش ساعتی بعد از تولد، به یکی از اتاق های همین بخش منتقل شود. نوزاد یک روزه او قادر به نفس کشیدن نبود و وقتی احیای تنفسی چندین باره به او کمکی نکرد، تنفس با دستگاه آغاز شد. در طول 21 روزی که فرزند مهتاب در بیمارستان زاهدان بستری بود، روزانه برای جبران خونریزی های ریوی، چندین واحد خون به او تزریق می شد. پزشکان از درمان او قطع امید کرده بودند. امیدی به زندگی بدون دستگاه نبود. حتی کسانی بودند که می گفتند ادامه زندگی برای این کودک، دردناک تر از نبودنش است. اما مهتاب و همسرش نوزادشان را که حالایکتا نام گرفته بود، به تهران منتقل کردند. پزشکان بیمارستان مفید تهران، بیماری او را نرمی شدید حنجره تشخیص دادند. نوعی نادر از نرمی حنجره، که پیش از این هم در یکی از کودکان خانواده مهتاب و همسرش که دخترعمو و پسرعمو هستند، دیده شده و به مرگ کودک منجر شده بود. یکتایی که روزهای تولدش به ماه نرسیده بود در تهران تحت چندین عمل جراحی باز قرار گرفت. لوله یی به نام تراک در حنجره برای رفع مشکل تنفس و لوله یی در شکمش برای رفع مشکل تغذیه گذاشته شد. پزشکان متخصص تنها راه درمان احتمالی یکتا را مرور زمان تشخیص داده اند. شاید به مرور نرمی حنجره او برطرف شود. از روزهایی که پزشکان از یکتا قطع امید کرده بودند شش سال می گذرد. در این مدت برخی پزشکان به این خانواده کوچک امید بهبود می دادند و برخی عمر کودک را بیشتر از پنج سال نمی دانستند. اما تلاش ها و امیدهای این پدر و مادر و رسیدگی های مداوم آنها باعث شده، یکتا تا حدود زیادی بر این بیماری نادر غلبه کند و تا حدود زیادی، به شادابی و توانمندی یک کودک عادی به زندگی ادامه دهد. شش سال گذشته و یکتا دیگر لوله یی در شکم ندارد و می تواند مستقل از دستگاه، از راه دهان تغذیه کند. لوله تراک حنجره او هنوز سر جای خود است تا در صورتی که یکتا قادر به بلع غذا نباشد، مادرش با دستگاه نای او را تخلیه کند. یکتای شش ساله هنوز امید به بهبودی دارد و امیدوار است سال آینده بدون داشتن لوله یی روی حنجره به مدرسه برود. او آنقدر قوی به نظر می رسد که در نگاه اول نمی توان به داستان تلخ بیماری اش پی برد.
هر کودکی که به دنیا می آید، نیازمند حمایت همه جانبه خانواده، جامعه و دولت است. هر تولد، مسوولیتی را برای بخش های مختلف جامعه ایجاد می کند. شاید همانقدر که کمیت زادوولد مورد توجه مسوولان است، کیفیت ولادت ها و رشد صحیح و همه جانبه کودکان نیز باید مدنظر قرار گیرد تا صفت «آینده سازی» شامل تمام کودکان ایران شود.
” گزارش از زهرا روستا”
پانوشت:
1و 2 – بررسی اکولوژیک ارتباط بین درآمد روستاهای کشور و شاخص های سلامت، فصلنامه پایش، سال یازدهم، شماره اول، زمستان 90
3 و 4 – علل مرگ و میر کودکان 1-59 ماه شهرستان زابل، پژوهش پرستاری، شماره 17، تابستان 8