به مناسبت ششمین سالگرد اعدام یعقوب مهرنهاد
سران رژیم آدمکش، تروریست پرور و تاریک اندیش ج ا ایران، که عزّت یافتن زندگی مردم ایران را در سرسپردگی آنان با تّز و نظریه ولایت فقیه می سنجند، و هیچگونه تنقید سیاسی و مذهبی، فکر، اندیشه و اراده مستقلی را بر نمی تابند و ذاتأ از وجود جوانان، مردان و زنان روشنفکر آزاد
فقر و محرومیت اقتصادی، تبعیض سیاسی و آموزشی، سرکوب فرهنگی و زبانی، دستگیری و شکنجه، اعدام و بلوچ ستیزی پنهان و آشکار دولتی، تنها دستاوردهای حکومتی هستند طی 98 سال از سوی رژیم های تمامیت خواه مستبد و دولتهای تاریک اندیش و حکمرانانِ دکاندار دین و مقاطعه کاران مذهبی مسلک ایران، نصیب مردم بلوچ گردیده اند و بس.
از میان بیشمار جنایاتی که در حق مردمان بلوچ در ایران و تحت سیطره قوانین ناانسانی صورت گرفتند، یکی شان جفای اعدام دردناک “یعقوب مهرنهاد” و همفکرانش، بدست فرمانروایان حکومت جهل و جنون- به اصطلاح- جمهوری اسلامی، است.
او یک دانشجوی جوان با استعداد، وبلاگ نویس و روزنامه نگار، همکار و مدیر روزنامه مردم سالاری در استان سیستان و بلوچستان، همچنین بنیانگذار و دبیرکل انجمن دانشجویی “صدای جوانان عدالت” در شهرستان زاهدان بود.
قلم سلاح او، مدارا کردن صبر او، تلاش و فعالیت برای همزیستی مسالمت آمیز بهتر میان ملیتهای ایرانی در کنار یکدیگر و با همدیگر، متانت و شوق او، رسیدن قوم بلوچ به حقوق شهروندی خودشان و رفع تبغیض های مختلفء سیاسی و اقتصادی از سر مردم استان، مهار فقر و محرومیت زدایی، خواست قلبی (دلی تران) و آرزوی او.
مطرح نمودن معضلات سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و مذهبی، امنیتی و ناهنجاری های اجتماعی ای که عامل اصلی بوجود آمدن بخش بسیاری از آنها در بلوچستان به دلیل سیاستهای اشتباه و نالایقانه خود رژیم هستند، و تلاش برای رفع و همچنین به گفتمان عمومی کشاندن این نکات مذکور، ایمان و زندگی وی بود.
سران رژیم آدمکش، تروریست پرور و تاریک اندیش ج ا ایران، که عزّت یافتن زندگی مردم ایران را در سرسپردگی آنان با تّز و نظریه ولایت فقیه می سنجند، و هیچگونه تنقید سیاسی و مذهبی، فکر، اندیشه و اراده مستقلی را بر نمی تابند و ذاتأ از وجود جوانان، مردان و زنان روشنفکر آزاد و مستقل ترس و واهمه دارند.
بدلیل برخوردار بودن آن زنده یاد از نبوغ ذهنی خدادادی و بکارگیری این استعداد در راستای رسیدن به برابری حقوق همه شهروندان ایران، بخصوص حقوق شهروندی مردم بلوچ، و به دلیل توجه و احترام خاصی که او در نزد شخصیت های مذهبی، فعالین فرهنگی و اجتماعی داشت، و نیز برای جوانان بلوچ آگاه به مسئله، معضّلات و مقوله حقوق شهروندی یک پیشگام و الگو بود،.رژیم آخوندهای متحّجر و واپسگرا بدینجهت او را در بلوچستان برای خود به مثابه یک خطر آتی می دید.
حکومت با ساختن اتهامات بی اساس، مغرضانه و دور از حقیقت علیه وی، او را {به جرم بیگناهی! و نپیمودن راه رژیمی و حکومتی ولایتء ذلالت و رذالت} دستگیر و بعد از یکسال زندان و زیر شکنجه قراردادن و بدون داشتن حق وکیل مدافع، در 14 مردادماه 1387 (4.اوت 2008) به همراه یکی از دوستانش زنده یاد عبدالناصر طاهری صدر عضو “انجمن جوانان صدای عدالت” از طریق دار حلق آویز و اعدام کرد (به قتل رساند).
با توجه به رویکردهای گذشته رژیم در قبال مردم بلوچ و همچنین اخیرأ با مطرح کردن پروژه تقسیم استان سیستان و بلوچستان به سه استان، ماهیت بلوچ ستیزی رژیم هر چه بیشتر، حتی برای آن عده از بلوچهایی که با سیاست، سیاست بازی و سیاستگزاری کاری، ربط و رابطه ای ندارند، آشکارتر شده است.
اعدام وی و دوستانش حاکی از این واقعیت است، که رژیم بلوچ ستیز، زورخواه و زورگو، از همه نوع فعالیتء سیاسی و فرهنگی بلوچها حتی از طریق مدنی نیز وحشت دارد، و هر گونه مطالبه بر حق ملّت بلوچ را با سرکوب و دستگیری، زندان و شکنجه، گلوله و اعدام پاسخ میدهد.
یعقوب مهرنهاد آن مهر و عشقی را که برای سربلندی و زندگی با عزّت مردم بلوچ در نهاد پاکش موج می زد، با قربانی کردن جانش در دفتر تاریخ بلوچ و بلوچستان آنرا جاودانه خاطر گذاشت، اما برای رژیم خون آشام خامنه ای در میان بلوچها جز لعن و نفرت ابدی، کینه و رفتن هر چه بیشتر بلوچها بسوی مبارزه قهرآمیز، چیز دیگری بهمراه نداشته است.
یاد و خاطرش گرامی و راهش پر رهرو باد
ح.د.سدیچ