تحصیل حق فرزندان بلوچستان می باشد اما نه در جاده های مرگ
همیشه در طول سال تحصیلی در بلوچستان بدلیل کمبود امکانات آموزشی برای دانش آموزان بلوچ شاهد حوداث ناگواری هستیم که منجر به ترک تحصیل و در مواردی مجروح شدن و مرگ دانش آموزان بلوج می شود.
«دورترین خانه دنیا به مدرسه را دارند. چهار دانش آموز در صندوق عقب، ۶ نفر در صندلی پشت، سه نفر جلو و راننده؛ میشود ۱۴ نفر در یک ماشین. ماشینی که سرویس مدرسه است و حداقل هفت کیلومتر در راه هستند.»
چند سالی است که در روستاهای مناطق محروم بلوچستان معلمی میکند. اولین بار که نامش تیتر رسانه ها شد، وقتی بود که با حقوق ناچیز معلمی برای دانش آموزان محرومی که به سختی به مدرسه میآمدند، صبحانه آماده میکرد. دانش آموزانی که در بهترین حالت باید ماشین های شخصی کرایه کنند و مسیرهای طولانی را از خانه به مدرسه بروند. «آموزش و پرورش دو، سه مینیبوس در اختیار مدرسهها گذاشته اما این تعداد جوابگوی منطقه نیست. ماشینهای شخصی هم هستند اما خیلی از خانواده ها توانایی پرداخت هزینهها را ندارند. مشکل از آموزش و پرورش هم نیست؛ وقتی بودجه نداشته باشند نمیشود کاری کرد.» از دانش آموزانی میگوید که هر روز ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر را پیاده به مدرسه میروند و برمیگردند.
«جادهها کمعرض است و پسرها از حاشیه جاده ها پیاده به مدرسه می روند. دخترها هم اکثرا بهخاطر مسافت زیاد و مشکلاتی که برای سرویس مدرسه دارند، ترک تحصیل کردهاند.» دخترانی که قربانی مسیر طولانی مدرسه شدهاند و برای آرامکردن خودشان، ترکتحصیل را قسمت تلقی میکنند.
«زمانی که دانش آموز بودم، خانه دوستمان سر راه مدرسه بود. هر روز صبح از جلوی خانه آنها رد میشدیم و میگفتیم خوش به حالت که خانهتان به مدرسه نزدیک است؛ البته الان که میبینم آنقدرها هم نزدیک نبود ولی ما با پاهای کوچکمان کلی راه میآمدیم تا به خانه آنها برسیم؛ پس از نظر ما خیلی نزدیک بود و به همین ترتیب، هر کسی خانهاش نزدیکتر به مدرسه بود، «خوش به حالت» بیشتری گیرش میآمد.» از شاگردانش گفته و حالا رسیده به دوران دانش آموزی اش؛ دانش آموزانی که شاید هیچگاه راوی «خوش به حالت» نباشند.
حوادث مربوط به سرویس های معلمان و دانش آموزان همواره در طول سال تحصیلی تکرار میشود. سال گذشته نیز از ابتدای سال تحصیلی تاکنون در چند مورد شاهد حادثه برای سرویس حامل معلمان و دانشآموزان بودیم. علاوه بر این، حوادث بسیاری از دانش آموزان در مناطق دورافتاده بهخاطر بعد مسافت و عدم دسترسی به مدرسه، ترک تحصیل میکنند. مدت هاست دانشآموزان مناطق بلوچستان بهدلیل فاصله زیاد مدرسه با روستای محل زندگی مجبورند این مسیر را با پای پیاده یا سرویسهای ناامن و فاقد حداقل استانداردهای مطمئنه طی کنند. درواقع، در بودجه سالانه کشور، اعتباری برای تأمین سرویس دانشآموزان روستایی در نظر گرفته میشود اما در اغلب سالها، این اعتبار بهدلیل کسری بودجه آموزش و پرورش تخصیص نمییابد و دانشآموزان مجبورند مسافت طولانی مسیر مدرسه را پیاده طی کرده یا از خودروهای ناامن برای رفتن به مدرسه استفاده کنند.
** جانِ معلم و دانش آموزان، بازیچه سرویس های مدارس
این حوادث فقط جان دانش آموزان را نمیگیرد و گریبانگیر معلمان مناو روستای بلوچستان نیز هست؛ معلمانی که محل زندگی و مدرسه آنها کیلومترها از هم فاصله دارند و برای رفتن به مدرسه ناگزیر به اجاره سرویس با هزینه شخصی خود هستند؛ بنابراین در اغلب موارد با همراهی یکدیگر با یک راننده به توافق میرسند، رانندگانی که گاه استانداردهای لازم برای این کار را ندارند.
در برخی موارد یک روستا ۱۰ تا ۲۰ خانوار دارد؛ بنابراین دانشآموزان باید به مدرسه روستای همجوار بروند که رسیدن به مدرسه گاه نیاز به یک یا دو ساعت پیادهروی دارد و بهدلیل نبود سرویس برای رفتوآمد، دانشآموزان مجبورند، مسیر را پیاده طی کنند که خطرات مختلفی ازجمله لغزندگی مسیر یا حیوانات وحشی آنها را تهدید میکند. گاه شاهد هستیم که در یک روستا تعداد اندکی از دانش آموزان موفق به ادامه تحصیل میشوند و عمدتا زمانی که خواندن یا نوشتن را آموختند اقدام به ترک تحصیل میکنند.
تیر سال ۹۴ بود که سیدابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم اعلام کرده بود: «در حال برنامهریزی برای رفع مشکل تردد و رفتوآمد دانشآموزان مناطق محروم به مدارس هستیم. تعداد محصلان بهویژه بعد از مقطع ابتدایی و در دوره دبیرستان در برخی روستاها اندک است و ناچارند به مناطق مجاور بروند. در تلاش هستیم مشکل سرویس رفتوآمد دانشآموزان را در این مناطق حل کنیم.»
با گذشت نزدیک به دو سال از سخنان رضوی، هنوز هم دانشآموزان مناطق محروم مخصوصن بلوچستان با خودروهای بدون استانداردجابهجا میشوند و جادهها و خودروهای ناایمن جان دانشآموزان را تهدید میکند.
** دانش آموزان در مسیر مدرسه جان می دهند
تأمین نشدن سرویس برای حمل و نقل دانش آموزان روستایی منجر به ترک تحصیل آنها یا استفاده از خودروهای نامناسب برای رفتوآمد به مدرسه و تهدید جان دانشآموزان میشود و تا زمانی که اعتبار لازم برای تأمین سرویس دانشآموزان روستایی فراهم نشود، ترک تحصیل و حوادثی از این نوع همواره کودکان و نوجوانان یوچستان را تهدید خواهد کرد.
فروردین سال گذشته بود که خودروی وانتبار حامل ۱۵ دانش آموز دختر شهرم بخش بنت شهرستان نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان واژگون و دانش آموزان مصدوم و یکی از آنان بر اثر شدت جراحت وارده کشته شد. در اردیبهشت نیز ۱۴ دانش آموز دلگانی بر اثر واژگونی وانت مجروح شدند.
در اسفند نیز بر اثر برخورد کامیون با دانش آموزان در محور روستایی لاشار شهرستان نیکشهر در بلوچستان چهار دانش آموز جان باختند.
** وانت به جای سرویس مدرسه
بررسی حوادث رخ داده برای دانش آموزان حکایت از این دارد که عمده این موارد بهدلیل تصادفات رانندگی سرویس هاست و این مسئله عمدتا در شهرهای کوچک و مناطق روستایی بلوچستان مشاهده میشود؛ همچنین اینکه بیشتر سرویس های مورد استفاده پراید یا وانت هستند. آذر سال گذشته بود که یک نیسان با ۱۸ دانشآموز دختر و پسر بشاگردی واژگون شد و هر ۱۸ سرنشین آن مجروح شدند.
دانش آموزان بلوچ آینده بلوچستان برای توسعه و پیشرفت هر چه بیشتربلوچستان هستند
سوال اینجاست چرا بلوچستان دارای بدترین شاخص های آموزشی در ایران باشد؟!چرا فرزندان بلوچستان باید برای تحصیل کشته و مجروح شوند و یا اینکه محروم از تحصیل بدلیل کمبود امکانات آموزشی و عدم تخصیص بودجه مناسب؟
اصل ۳۰سی ام قانون اساسی ایران می گوید؛دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهُد.
و همچنین اصل ۱۹ نوزدهم قانون اساسی ایران می گوید ؛مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخودارند و رنگ،نژاد،زبان و مانند اینها سبب نخواهد شد که تبعیض صورت بگیرد.
اما چراشاهد حقوق برابر برای تحصیل نازنین فرزندان بلوچستان نیستیم و همچنان شاهد تبعیض و نابرابری و عقب انداختن ملت بلوچ هستیم بله تا زمانی که اراده حاکمیت نباشد،عدالت آموزشی در بلوچستان محقق نخواهد شد.
نویسنده: احمد شاهوزائی
فعال حقوق بشر بلوچ
گروه حقوق بشر بلوچستان
۳۱فرودین ۱۳۹۶/ ۲۰آوریل ۲۰۱۷