جناب اقای سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان
من نسرین آبادیان ، دختر ملک محمد آبادیان هستم. که در اسفند ماه سال 90 پدرم به همراه سه برادرم عبدالهادی، عبدالله و جواد به همراه گل محمد بلیده ایی دایی بنده وپسرخاله ام نظام الدین ملازاده به همراه مولانا نقشبندی و پسرش مولوی عبدالغفار ودامادش فقیر محمد به دست ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
جناب اقای سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان
با عرض سلام و درود؛
من نسرین آبادیان ، دختر ملک محمد آبادیان هستم. که در اسفند ماه سال 90 پدرم به همراه سه برادرم عبدالهادی، عبدالله و جواد به همراه گل محمد بلیده ایی دایی بنده وپسرخاله ام نظام الدین ملازاده به همراه مولانا نقشبندی و پسرش مولوی عبدالغفار ودامادش فقیر محمد به دست ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
جناب سردار رحیمی منی که در زندگی خودم همه نزدکانم را به اتهاماتی بی پایه بازداشت کرده اید سوال و اعتراضی دارم که در تناقض آشکار سخنان مسئولان ایجاد شده است ای کاش ماه ها قبل این نامه را می نوشتم اما بعد از بازداشت شدن 30 نفر از جوانان سرباز نصیر آباد بیش از پیش ذهنم مشغول شد و دیگر مجالی برای تعلل ندیدم.
جناب اقای رحیمی، شما در سخنان خود پس از بازداشت 30 نفر از جوانان نصیر آباد سرباز در گفتگو با رسانه ها گفته اید: که تعدادی از افراد بازداشت شده از جوانان روستای نصیر آباد در ترور مولوی جنگی زهی نقش داشته اند و به آن اعتراف کرده اند، و این درست همان نکته ایست که از نگاه من تناقض اشکاری در آن مشاهده می شود. تناقض در سخنان شما برای بنده اصلا قابل هضم نیست که چطور مدتهاست شما پرونده ملوی جنگی زهی را از نگاه بازداشت کردند افراد مختومه اعلام کرده اید چگونه اکنون و برای بار دیگر اعلام بازداشت افراد جدیدی می کنید؟! این نشان می دهد از اساس و همانطور که ما و خود عزیزان محبوس شده ما پیشتر به مسئولان می گفتیم، این مساله که ترور مولوی جنگی زهی توسط مردم محلی چه خانواده من و چه افراد بازداشت شده جدید صورت گرفته باشد، بی پایه است.
جناب فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان، شما و دوستان شما در وزارت اطلاعات 3 سال پیش عزیزترین های زندگی مرا بدون مدرک، بدون جرم ، و بدون هیچ شاهدی گرفتید و با ایجاد فشار و گرفتن اعترافات اجباری به آنها تهمت قتل ، و اقدام علیه امنیت ملی و محارب با خدا و رسول زدید و در وزارت اطلاعات و قرنطینه زندان زاهدان حبس کردید و در رسانه ها اعلام کردید که ما این افراد را به اتهام قتل مولوی شهید جنگی زهی دستگیر کردیم و قضیه را در تمام این مدت تمام شده اعلام می کردید و به عزیزان ما حکم “مرگ” دادید، حال در تناقضی آشکار با زبان خود اعتراف کرده اید که تمام این تهمت های بدون ارائه دلیل ، چیزی جز یک سناریو باطل شده و تمام اعترافات پخش شده در شبکه ها همانطور که گفته بودیم دروغ های املا شده ای بیش نبودند که خود شما الان غیر مستقیم در سخنان خود بدان اشاره کرده اید.
جناب سردار رحیمی من حق دارم بگویم که شما و دوستان شما هیچ گاه از مواضع شکست خورده خود عقب نشینی نکردید. با وجود اینکه مردم راسک برای اعلام برائت بازداشت شدگان یعنی مولوی نقشبندی ، پدرم و برادرانم تظاهرات کردند و شما آن روز مردم را برای ساکت کردن به گلوله بستید و یک نفر کشته شد و گفتید که ضد انقلاب اند و نگفتید حق خود را می خواهند، و بعد از آن خانواده مولوی شهید جنگی زهی نامه های محضری نوشتند و بی گناهی عزیزانم را اعلام کردند و حتی برای دیدن زندانیانمان به زندان رفتند، و حتی مسئولان استان و نماینده ایرانشهر برای دیدنشان به زندان رفتند اما شما سخنان هیچ کس را نپذیرفتید و گفتید ما بهتر می دانیم! اما حال که با استدلال بنده از سخنان متناقض شما سوالم این است، چرا هنوز دست از سر عزیزانمان بر نمی دارید و آزادشان نمی کنید؟!
جناب سردار رحیمی، انتظار ما از نظام جمهوری اسلامی برقراری عدالت است، ما انتظار داریم اجازه ندهید کسانی که عقده های شخصی دارند و در بازداشت و روند پرونده دست اندازی کردند به کار خود ادامه دهند. و جلوی آنها را بگیرید و ازادی که حق عزیزانم است را به آنها بر گردانید و اجازه دهید بیش از این از نعمت پدر و برادران و سایه صلح دوستی و خیراندیشی آنها از ما و مردم دور نشود و بیش از این مردم بلوچستان را جریحه دار نکنید.
کما اینکه می بینم این افراد بازداشت شده جدید از نصیر آباد درست پرونده آنها همان مسیری را می پیماید که پرونده پدر و برادرانم پیمودند و تهی از هر گونه دلیل و شاهد و صرفا مستند به اعترافات اجباری زیر فشار روحی و جسمی است و خانواده هایشان همان رنجی را می کشند که من و مادر و خواهرم سه سال است می کشیم.
نسرین آبادیان
دختر ملک محمد آبادیان و خواهر عبدالهادی ، جواد و عبدالله
30 دی 1393