ده ماه اسارت؛ سرنوشت نامعلوم 12 نفر بلوچ صیادان ایرانی در موزامبیک + فیلم
کسی در مورد اسارت ۱۲خدمه یک لنج ایرانی به همراه ناخدا «لال محمد» کنارکی توسط پلیس کشور موزامبیک چیزی نمیدانست تا این که روز سوم مهر ماه ۱۳۹۹خانواده این صیادان اسیرشده به وزیر امور خارجه نامه نوشتد و از او استمداد کردند. صیادان ایرانی اواخر آذر ۱۳۹۸ در ساحل موزامبیک اسیر شدهاند. داستان اسارت این صیادان چیست و چرا تا کنون درباره اسارت آنان اطلاعرسانی نشده است؟
«برهان اناری»، اهل روستای «رمضان کلگ» در بیست کیلومتری نیکشهر، به «ایرانوایر» میگوید این ملوانان در طول ده ماه گذشته، در وضعیتی غیرانسانی و فاجعهبار در «زندان پمبا» در موزامبیک نگهداری میشوند.
همه ملوانان اسیرشده توسط کشور موزامبیک، در جنوب شرقی آفریقا، از اهالی روستای رمضان کلگ، از توابع دهستان «مخت»، بودهاند.
صبح یک روز سرد اواخر پاییز سال گذشته، لنج ناخدا لال محمد که محلیها او را به نام «دلک» میشناسند، با جاشوهایش که غالبا با هم نسبت فامیلی دارند، به قصد صیادی راهی دریا شد.
گفته میشود سه هفته بعد و درست در روزهایی که خانواده صیادان نیکشهری منتظر بازگشت آنها بودهاند، دمادم ظهر روز بیستوچهارم آذر ماه سال ۱۳۹۸ جیپیاس لنج خراب میشود. لنج حوالی سواحل موزامبیک پرسه میزده است که پس از آن به علت بیدقتی آشپز آتش میگیرد و صیادان به ناچار لنج را ترک میکنند و خودشان را به سواحل موزامبیک میرسانند.
آنها تا به امروز در بازداشت نیروهای امنیتی کشور موزامبیک هستند و مسئولان محلی به خانواده این گروگانها توصیه کردهاند در این مورد اطلاعرسانی نکنند.
«ناصر بلوچی» که پدرش عیسی و برادرانش خالد و محمد در جریان این واقعه به اسارت پلیس موزامبیک درآمدهاند، به «روزنامه جام جم» گفته است: «آنها گریه میکنند و میگویند موزامبیکیها سه چهار روز یک بار غذا میدهند. با این که پلیس کتکشان نمیزند، اما گرسنگی کشیدن از شکنجه بدتر است. شما را به خدا به داد ما برسید. الآن دارم خرج مادر و خواهرم را میدهم. مادرم مریض قلبی است و به خاطر آنها گریه میکند. فکر کنید اعضای خانواده خودتان است و پیگیر کار ما باشید.»
روستای «رمضان کلگ» روستایی محروم است. نویسندگان نامه به «محمدجواد ظریف» هم به این نکته اشاره کردهاند و در مورد شرایط خانوادگی صیادان اسیر نوشتهاند که آنها «همه روستایی و کمبضاعت و مستضعف هستند و به علت نبود شغل و کسبوکار، بعضا برای صیادی راهی آبهای آزاد میشوند که باز هم با چنین مشکلاتی مواجه میشوند.»
داستان اسارت ملوانان و صیادان ایرانی توسط کشورهای حاشیه ساحلی آفریقا یا دزدان دریایی سومالی، داستانی دردناک و تکراری است.
بهمن ماه سال ۱۳۹۳ بود که دو لنج صیادی برای ماهیگیری راهی آبهای اقیانوس هند شدند. یکی از لنجها متعلق به «حاجی صالح کنارکی» و دیگری لنجی به نام «حسینی»، از شناورهای منطقه چابهار، بودند. با خرابی موتور، یکی از شناورها از حرکت باز ایستاد. آنها در سواحل سومالی با وضعیت بلاتکلیف، بدون غذا و آذوقه سرگردان شده بودند و به اسارت دزدان دریایی سومالی درآمدند، اما پنج سال بعد فقط چهار صیاد از مجموعه ملوانان گرفتارشده، به ایران بازگشتند و آنچه از روایت اسرای دیگر در ذهنشان باقی مانده بود، تصویری بود هولناک و عجیب از شکنجه، گرسنگی و مرگ.
یکی از ملوانانی که چند سال پیش توسط دزدان دریایی سومالی اسیر شده بود، در یک تماس تلفنی و ملتمسانه از همسرش درخواست کرده بود که یک تفنگ به دستش برسانند تا هر چه سریعتر خودکشی کند و از این وضعیت دردناک هرروزه رهایی یابد.
«عبدالستار دوشوکی»، پژوهشگر و مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن، معتقد است احتمال این که جمهوری اسلامی از لنج مذکور برای قاچاق مواد مخدر، اسلحه یا سوخت استفاده کرده باشد و در شرایط کنونی که ملوانان لنج اسیرشدهاند، خانوادههایشان را تشویق به سکوت کند، وجود دارد:
«چنین استفادههایی سابقه چندین ساله دارد و همه مردم در استان سیستانوبلوچستان هم به این موضوع آگاهاند و به همین دلیل هم به مدت ده ماه در مورد سرنوشت این ملوانان سکوت شد؛ چون خانوادههای صیادان مذکور به شدت از هر گونه اطلاعرسانی واهمه دارند؛ چرا که اتفاقاتی که در سیستانوبلوچستان میگذرد همواره با نگاهی به شدت امنیتی نگریسته و حتی در بسیاری موارد انکار میشوند. تصورش را بکنید از زمان دستگیری این صیادان حدود ده ماه میگذرد، ولی در طول این مدت هیچگونه اطلاعرسانی انجام نشده و به جز خانوادههای درجه اول این افراد، کسی از ماجرا مطلع نبوده است.»
مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن، با اشاره به ویدیویی که اخیرا از ناخدای لنج مذکور منتشر شده و در آن به زبان اردو از خانوادههایشان در پاکستان درخواست کمک کرده است، میگوید: «آقای لال محمد در این ویدیو که در کنار یکی از مسئولان موزامبیک ایستاده، به زبان اردو صحبت کرده و میگوید خانوادههای ما در پاکستان نگران جانمان هستند. در حالی که ناخدا لال محمد یک شهروند ایرانی است و مردم منطقه نیم قرن است او را در کنارک میشناسند و نه تنها او، بلکه همه جاشوها و خدمه لنج از روستاهای اطراف نیکشهرند. اما این یک شگرد قدیمی از سوی مقامات جمهوری اسلامی است که وانمود کنند صیادان اسیرشده متعلق به ما و شهروندان ما نیستند، بلکه پاکستانیاند.»
به گفته عبدالستار دوشوکی، ملوانان بلوچی بر خلاف ماهیگیران استان بوشهر، هرمزگان و خوزستان، قادر به حرف زدن به زبان اردو هستند؛ به همین دلیل هم از آنها در حملونقل مواد ممنوعه استفاده میشود تا در زمان دستگیری بتوانند این ادعا را مطرح کنند که از اهالی بلوچ پاکستان هستند، وگرنه سوال اینجاست که یک لنج ایرانی که کارش هم صیادی بوده، در موزابییک چه کار میکرده است؟»
در انتهای گزارش یکشنبه ششم مهر ماه روزنامه جام جم، از قول اقوام سه تن از صیادان اسیرشده به نام «رحیم بخش بلوچ» نوشته شده است: «شهرام یک بار تماس گرفت و گفت لنج غرق شد و شرایط زندگی و بهداشت اصلا خوب نیست. پلیس موزامبیک گفته به مسئولانتان بگویید مدارک شما را به اینجا بفرستند تا مشخص شود متعلق به کدام کشور هستید. پس از بررسیهای لازم، آزادتان خواهیم کرد.»
سوال اینجاست که چرا مدارک فرستاده نشدهاند؟ آیا ارسال مدارک هویتی آنها تا این حد زمانبر خواهد بود؟ چرا ناخدای لنج مذکور در ویدیویی که برای درخواست کمک ارسال شده است به زبان اردو حرف میزند و از خانوادهاش در پاکستان درخواست کمک میکند؟
عبدالستار دوشوکی میگوید: «تا آنجا که مطالعات من نشان میدهد، دو درصد از لنجهای آن حوالی به نقلوانتقالهای مشکوک میپردازند. من الزاما در مورد این لنج تاکیدی ندارم، اما ملوانان لنجهایی که در نقلوانتقالهای غیرقانونی مورد استفاده قرار میگیرند، عمدتا دارای مدارک و اسناد جعلی پاکستانی هستند و وقتی وارد دریای آزاد میشوند به عنوان لنج پاکستانی حرکت میکنند و وقتی هم دستگیر میشوند خودشان را به عنوان شهروندان پاکستانی معرفی میکنند.»
در غالب موارد رخدادهشده دولت ایران واکنش منفعلانهای در مورد صیادان اسیرشده داشته است. «برهان اناری»، از اهالی روستای رمضان کلگ، از جمعآوری کمکهای مردمی برای نجات جان این اسرا میگوید.
«زنها النگوهایشان را میفروشند و خانوادهها داراییهایشان را. دولت میل زیادی به ورود به این ماجرا نشان نمیدهد، اما به طور غیرمستقیم خانوادهها را به دو حرکت تحریک میکند؛ نخست این که اصلا اطلاعرسانی نکنند و دیگری این که خودشان مابین خودشان پول جمع کنند و برای غذای عزیزانشان بفرستند، اما تا مردم فقیر اینجا که آهی در بساط ندارند مبلغی جمعآوری کنند، شاید جان بسیاری از آنها به خطر بیفتد. کما اینکه همه جاشوهای اسیرشده توسط دزدان دریایی سومالی، به جز چهار نفرشان مردند.»
آقای عبدالستار دوشوکی هم معتقد است وقتی ناخدا از دولت پاکستان و خانوادهاش در پاکستان درخواست کمک کرده است، دیگر مداخله آقای ظریف در این ماجرا بیمعناست: «آنها معمولا نسبت این افراد به ایران و دولت ایران را تکذیب میکنند و وانمود میکنند که آنها بلوچهای پاکستانند و اصلا سرنوشتشان به ما ربطی ندارد.»
یعنی آیا نامه خانواده صیادان اسیرشده به ظریف بینتیجه است؟ عبدالستار دوشوکی در پاسخ به این سوال معتقد است: «اگر نیتشان کمک باشد، راه برایشان وجود دارد. مثلا آقای ظریف میتواند بگوید که این لنج اگر چه یک لنج پاکستانی بوده، اما برخی شهروندان ما برای آن کار میکرده و ملوان و خدمه آن بودهاند و درست است که صاحب لنج ایرانی نیست، اما خدمه ایرانی هستند. از ویدیوی ارسالی توسط ناخدا هم میشود فهمید که گیر و گرفتاری ملوانها پول است و دستگیرکنندگان پول میخواهند. ناخدا خطاب به دوربین میگوید پول بفرستید تا ما آزاد بشویم. در ادامه به زبان اردو میگوید پول را به شخصی به نام “حسین” که احتمالا یکی از مسئولین امنیتی در ایران است، بدهید. آنها معمولا از مردم منطقه میخواهند تا پولی گردآوری کنند و از طریق واسطهها در دبی این پولها را به باجگیرها تحویل بدهند؛ این اقدامات دارای سابقه طولانی است.»
چه جمهوری اسلامی در سرنوشت ملوانان اسیرشده دست داشته و چه دست نداشته باشد، آنچه مسلم است بر اساس آییننامه قانون حمایت از اتباع ایرانی در بیرون مرزها، جمهوری اسلامی موظف به پیگیری وضعیت غیرانسانی صیادان در زندان«بمپا» تا زمان حصول آزادی است.