رفتارهای دوگانه ی رژیم ایران در بلوچستان مسعود رئیسی
کشتار جوانان بی گناه بلوچ توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران و عدم رسیدگی به پرونده هایشان، کم کم به یک رویه ی عادی در بلوچستان محروم تبدیل می شود.
رفتارهای دوگانه ی رژیم ایران در بلوچستان مسعود رئیسی
کشتار جوانان بی گناه بلوچ توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران و عدم رسیدگی به پرونده هایشان، کم کم به یک رویه ی عادی در بلوچستان محروم تبدیل می شود.
چند روز پیش در مورخ 20 اردیبهشت ماه دو جوان بلوچ از طایفه ی عبدالزهی در حالی توسط نیروی انتظامی رژیم کشته شدند که با توجه به نبود کار، به دنبال پیدا کردن روزی حلال برای گذراندن زندگی سخت و پرمشقت این منطقه به یکی از شغلهای کاذب (گازوئیل کشی) روی آورده بودند. نظامیان رژیم ایران از جمله سپاه پاسداران، مرصاد و همچنین نیروی انتظامی در چند ماه اخیر نیز اقدامات مشابهی انجام داده اند. در تاریخ 1394/02/13 یک جوان بلوچ به نام بلال زردکوهی فرزند جان محمد توسط مرصاد در نایگون (اطراف ایرانشهر) بدون ارتکاب جرم و به اشتباه کشته شد. در تاریخ هشتم همین ماه جوان بیست و دو ساله ای به نام شبیر بلوچزهی از بم پشت شهرستان سراوان به ظن اشتباه گازوئیل کش، توسط سپاه پاسداران با اصابت دو گلوله به کتف و کمر کشته شد. در ششمین روز سال جدید نیز در اثر شلیک ماموران پاسگاه نگور دو نفر به نام های ولی محمد بلوچ و دینار سنگانی جانشان را از دست دادند؛ همچنین چندی پیش در شهر خاش یک جوان دیگر در تیراندازی نیروی انتظامی کشته شد؛ این در حالی است که مشخصات فرد شلیک کننده برای همه محرز گشته ولی نه تنها او بلکه هیچ یک از خاطیان که مجال ذکر کردن همه موارد در اینجا نیست، هرگز به هیچ یک از دادگاههای رژیم فراخوانده نشدند و هیچ فردی به خاطر این کشتارها محاکمه نشد.
در بلوچستان اتفاقات مشابه از این جنایات بر علیه مردم بی دفاع بلوچ به فراوانی اتفاق می افتد. حال جای سوال اینجاست که چه کسانی در پشت پرده ی این کشتارها هستند؟! مسئول این همه تعدی و تجاوز به حقوق مردم بلوچستان کیست و چرا خاطیان هرگز محاکمه نشده اند؟
اما کشته شدن یک معلم سیستانی و یک بسیجی در شهرستان سرباز باعث شد که رژیم ایران با لشکرکشی شبانه دستکم سی نفر از جوانان بی گناه روستای نصیر آباد را از داخل خانه هایشان دستگیر کرده و آنها را به جای نامعلومی ببرد و اکنون با گذشت بیش از چهار ماه وضعیت تعدادی از این افراد همچنان مشخص نگشته و هیچ گونه تماسی نیز با خانواده هایشان نداشته اند و پیگیری هایی هم که از سوی خانواده و نزدیکان آنها صورت گرفته راه به جایی نبرده و حتی محل نگهداری آنها مشخص نیست.
درگیری های نیروهای سپاه پاسداران در تاریخ 1394/01/17 در اطراف شهرستان قصرقند نیز نشان می دهد که رژیم ایران برای رسیدن به اهداف خود هیچ چیزی را جلودار لشکرکشی های بزرگ خود، در بلوچستان نمی بیند و از هر راهی برای ایجاد رعب و وحشت و صد البته سرکوب مردم مظلوم بلوچستان استفاده می کند.
در میان بازی های پشت پرده رژیم در بلوچستان شهر کوچکی همانند ایرانشهر به مکانی برای خلافکاران تبدیل شده و اخیرا شاهد ناامنی های زیادی از جمله سرقت مسلحانه و درگیری های طائفهای که گاها به طور آشکارا و جلوی مامورین نظامی و امنیتی در خیابان های این شهر صورت میگیرد، شده ایم ولی رژیم ایران نه تنها هیچگونه حرکت و اعتنایی در مقابل اینگونه جرائم نشان نمی دهد بلکه با مسلح کردن طوایف باعث می شود این درگیری ها شدت پیدا کند و روز به روز خونهای بیشتری از مردم بلوچ ریخته شود.
سکوت سران نظامی رژیم ایران در برابر این موارد دامنه های این درگیری ها را حتی به دیگر شهرهای بلوچستان از جمله خاش، ایرندگان و سراوان نیز کشانده است. جدای مسائل درگیر کردن طوایف بلوچ با همدیگر توسط نیروهای نظامی و امنیتی بالاخص سپاه پاسداران قدس و وزارت اطلاعات، دست این رژیم و نظامیان در سرقت های مسلحانه نیز رو شده؛ کما اینکه حدود چند ماه پیش با شجاعت و پیگیری های یک جوان بلوچ که اتومبیلش توسط سارقان به سرقت رفته بود این مهم نیز به مردم بلوچستان ثابت شد. پس ازآنکه سارقان ماشینش را در تاریکی شب و با زور اسلحه به سرقت می برند او به کلانتری یازده ایرانشهر مراجعه می کند ولی در عین ناباوری، مسئول رسیدگی به پرونده اش در قبال تحویل دادن ماشین، تا دو روز دیگر درخواست پولی به مبلغ ده میلیون تومان میکند. با توجه به مشکلات مالی که این فرد داشته موفق به جمع آوری این مبلغ نشده و متاسفانه این مامور که با سارقان همدست بوده دستور آتش زدن ماشین جوان بلوچ را می دهد و بعد از این هم پیگیری های این فرد هیچ ثمری در بر نداشت.
تبعیضات رژیم آخوندی تنها به این موضوعات منحصر نمی شود. شاید دلیل تبعیضاتی که در قبال مردم اهل سنت روا داشته میشود انحصار طلبی مقامات باشد زیرا از یک طرف به خودشان اجازه هرگونه اهانت به اهل تسنن و بلوچها میدهند و از طرف دیگر این مردم اجازه ی دفاع و یا حتی اعتراض هم ندارند و اگر هم کسی اعتراض کند از طرف رژیم به بهانه های مختلف طرد میشود و چه بسا احضار ها و فشارها بر او بیشتر می شود. این تبعیضات را در صداوسیمای این استان و حتی تلویزیون رسمی ایران نیز میتوان به وضوح دید. مردم بلوچ در ایست و بازرسی هایی که در ورودی شهرهای بلوچستان وجود دارند نیز مورد آزار و اذیت مامورین قرار می گیرند.
اینگونه رفتارهای دوگانه و تبعیض آمیزی که رژیم جمهوری اسلامی ایران در برابر مردم بلوچستان دارد باعث شده نارضایتی مردم دوچندان شود و درگیری هایی همانند درگیری اخیر مردم محمد آباد بمپور از توابع شهرستان ایرانشهر با نظامیان سرکوبگر رژیم بوجود بیاید؛ درگیری که باعث شد مردم به ستوه آمده و عصبانی از وضع کنونی به کلانتری این منطقه حمله برده و چندین خودرو را به آتش بکشند.
با یک نگاه کلی به این مسایل و رفتارهای متناقض رژیم اسلامی ایران میتوان فهمید که این رژیم با سیاست های اشتباهی که در پیش گرفته، در بوجود آوردن این ناامنی ها و کشتار بی گناهان دست دارد و با استفاده از این نوع تحرکات میخواهد اشرافیت خود را در همه مناطق بلوچستان بیش از پیش کند و به صورت آزادانه تر و راحت تری به سرکوب ملت بلوچ بپردازد؛ ملتی که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون همیشه از سوی رژیم شاهد بی مهری و رفتارهای دوگانه و تبعیض آمیزی در همه ی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و …. بوده است.
به قلم مسعود رئیسی فعال حقوق بشر
12/05/2015