ریگی: اگر حقوق ملت بلوچ و اهل سنت را بدهند با دولت گفتگو می کنیم
در بیانیه جیش النصر آمده است: “جیش النصر یک جنبش اسلامی است که معتقد به ارزشهای اسلامی از جمله جهاد یا بعبارتی جنگ مسلحانه بر علیه نظام جمهوری اسلامی است و در مقاومت خود را متعهد به پاسداری از ارزشهای اسلامی می داند و بر اعتدال و میانه روی و امت وسط تاکید دارد”.
روز دوشنبه 19 مه 2014 جنبش “جیش النصر ایران” پس از انشعاب از “جیش العدل”، با ایجاد صفحه ای در فیسبوک اعلام موجودیت کرد.
در این بیانیه عبدالرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی رهبر اعدام شده “جندالله” بعنوان رهبر “جیش النصر ایران” معرفی شده است.
برای روشن شدن تحولات اخیر این تشکیلات مسلح، العربیه گفتگویی با عبدالرئوف ریگی، رهبر تشکیلات تازه تاسیس جیش النصر انجام داده و ابتدا از چندوچون این جدایی پرسیده است.
ریگی در پاسخ پرسشی درباره تاریخ اعلام انشعاب گفت که “مدت یک هفته است که جدا شده ایم اما به صورت رسمی روز دوشنبه 19 مه 2014 آن را اعلام کردیم.”
س- آیا اختلافات میان شما بر سر خط مشی سیاسی بود یا اختلافات دیگری در میان بود؟
ریگی :” نام جیش النصر را دوستان برگزیدند، و اختلاف بر سر روش کار و همچنین اختلاف نظریات بود زیرا برنامه کاری ما هدف قرار دادن اساس و بنیاد نظام و سرکردگان نظام هستند که به امید خداوند بزودی فعالیت ها آغاز خواهد شد. در مورد روش کار بنده معتقد به تقسیم کار و تشکیل مجموعه ها و تقسیم اختیارات و عدم تمرکز، ارج نهادن به شورا و گسترش فعالیت مجموعه ها بودم، که با مخالفت برخی مواجه شد و یک ماه پیش تشکیل جلسه دادیم تا مشکل حل گردد و شورایی تشکیل شد اما مصوبات شورا اجرا نگردید و ما نهایتا تصمیم گرفتیم جدا شویم.”
س-برخی معتقد به وجود اختلافات قبیله ای و منطقه ای در میان شما هستند پاسخ شما چیست؟
ریگی:” هیچگونه اختلاف قبیله ای وجود ندارد زیرا افرادی از قبایل مختلف با ما هستند و افرادی از قبایل مختلف با آنها، البته خانواده ما به طور کامل این تصمیم را گرفت. ما خواهان گسترش عملیات به داخل هستیم و برنامه ها و استراتژی های خود را مرحله وار اجرا می کنیم. ما کاری را که مورد نفرت عمومي باشد و از کاری که به مقاومت ضربه بزند نخواهیم خودداری خواهیم کرد و به افکار عمومی و موازین حقوق بشری احترام می گذاریم. با این همه اختلافات ما فکری و تشکیلاتی است و اختلاف بر اساس دشمنی و عداوت نیست بلکه مجاهدین با هم ارتباط صمیمانه و برادرانه دارند.”
س-بعضی معتقدند، آقای صلاح الدین فاروقی تندرو هستند و شما میانه نظرتان در این باره چیست؟
ریگی:” تندروی یا میانه روی از نوع عملکرد تشخیص داده می شود و این مردم هستند که قضاوت می کنند. البته که بنده و ایشان یک عمر کنار هم و یار و یاور بودیم. من به ایشان احترام می گذارم با اینکه با روش کار و مدیریت ایشان اختلاف دارم و بعد از برادر عزیزم عبدالمالک ریگی من از همه خواستم که با ایشان پیمان ببندند چون خواهان اختلاف و دودستگی نبودم و البته روش کار را پیش ایشان گذاشتم تا کار را جلو ببرند اما متاسفانه آن طور نشد.”
س- آیا اکثریت با شما هستند یا با آقای فاروقی؟
ریگی:” اکثریت مردم منطقه و علمای اهلسنت با ما هستند و از ما حمایت می کنند و خانواده ما محبوب ترین خانواده بلوچستان است.
س- تشکیلات آقای فاروقی همچنان تحت نام جیش العدل فعالیت خواهد کرد؟
ریگی:” آن تشکیلات کما کان موجود است و به فعالیت ادامه خواهد داد”.
س- پس آنها وارث تشکیلات مادر شدند ؟ آیا این دلیل بر باقی ماندن اکثریت در کنار ایشان نیست؟
ریگی:” ما دو گروه شدیم و ما خود را وارث جنبش می دانیم. افرادی که ماندند در گروه نظامی بودند اما چرخانده اصلی حرکت بنده بودم که جدا شدم و به این حقیقت همه اعتراف می کنند.
س- پس چرا تغییر نام دادید؟ چون معمولا در انشعاب ها گروه اصلی تغییر نام نمی دهد.
ریگی:” تغییر نام به خاطر این دادم که خواهان جنگ و دشمني و عداوت نبودم و اگر همان نام را می گذاشتم ممکن بود درگیری و دشمني شود.”
س- آیا اکثریت با شماست؟ و یا اکثریت برای شما اهمیتی ندارد؟
ریگی:” اکثریت مردم منطقه با بنده هستند و در بلوچستان نام فاروقی ناشناخته است و همه مردم و بزرگان با بنده هستند. اما افراد نظامی و جنگجو اکثریت با جیش العدل هستند چون بنده تازه اعلام موجودیت کردم و در همین چند روز صدها نفر به جیش النصر پیوستند. تا چند ماه آینده به امید الله افراد ما چند برابر خواهند شد.”
س – پس از جدایی کدام گروه سلاح و مهمات را در اختیار گرفت و آیا آنها از مناطقی که شما در آنجا حضور دارید عقب نشینی خواهند کرد یا این که شما دست به این کار خواهید زد؟
ریگی:” سلاح و مهمات تقسیم شدند، مناطق متعلق به همه مبارزان هستند و ما با هم برادریم اگر چه جدا کار می کنیم.”
آیا شما آماده مذاکره با دولت ایران هستید؟
ریگی:” مذاکره زمانی ممکن است که توازن قدرت باشد، فعلا سودی ندارد.
س- پس اصل مذاکره با دولت ایران را رد نمی کنید و تنها منتظر موازنه قدرت هستید یا بهتر بگوییم منتظر فرصت مناسب هستید؟
ریگی:” مذاکرات با دشمن بخشی از مبارزه است. طی مسیر مبارزه مذاکره در مورد اسیران و خانواده ها و مسائل جزوی اجتناب پذیر است. اما مذاکره کلی زمانی ممکن است که دشمن متجاوز بخواهد سرزمین ما را ترک کند و ما مکانیسم خروج را برایش بیان می کنیم.”
س- حرف از دشمن متجاوزی می زنید که باید از سرزمینتان خارج شود، آیا بلوچستان را اشغالشده می دانید و خواستار آزادی آن هستید؟ یا به دنبال خودمختاری یا فدرالیسم هستید؟
ریگی:” پیامبر با یهودیان مدینه گفتگو نمود و با قریش مکه قرارداد نوشت ما هم می توانیم با دشمن گفتگو کنیم. سرزمین ما اشغال شده است اما ما خواهان خودمختاری برای منطقه خود هستیم و اگر مردم به فدرالیسم رای دهند ما به رای مردم احترام می گذاریم. با اینکه سرزمین ما اشغال شده اما ما خواهان جدایی نیستیم و کنفدراسیونی می خواهیم که ملت ما خود بر سرنوشت خود حاکم باشند و همچنین خواهان حقوق جامعه اهلسنت ایران هستیم و خود را بخشی از اهلسنت می دانیم.”
س- البته منظور مذاکره بر سر خواسته هاست. آیا در این زمینه امیدی به دولت حسن روحانی دارید ؟
ریگی:” حسن روحانی بخشی از سیستم است و به تنهایی قدرتي ندارد و ما امیدی برای رسیدن به خواسته های مردم از این سیستم نداریم، لذا یکی از اهداف اصلی ما سرنگونی رژیم ولایت فقیه است. با این همه اگر بخواهند حقوق ملت بلوچ و اهلسنت را بدهند ما قطعا گفتگو خواهیم کرد.”
س- بعضی شما را متهم به فرقه گرایی و ضدیت با شیعه می کنند، آیا این امر حقیقت دارد؟
ریگی:” ما فرقه گرا نیستیم با اینکه صفویت افراطی را دشمن انسانیت می دانیم و نظام حاکم، شیعه علی نیستند، بلکه وارث صفویان هستند که با همه مردم ایران دشمن هستند و جنگ ما با حاکمیت است.”
س- رابطه شما با طالبان، القاعده و حتی آی اس آی (سازمان اطلاعات) پاکستان بر سر برخی زبانهاست در این باره چه پاسخی دارید؟
ریگی:” هیچ رابطه ای بین ما و طالبان و القاعده نیست و هیچ دلیلی برای این ادعا وجود ندارد و آی اس آی پاکستان بیشترین ضربه را به ما زده و برادرم عبدالحميد ریگی را به ایران تحویل داد، پس چگونه ممکن است با آی اس آی رابطه داشته باشیم؟”
س- می توانید سرنوشت گروهبان دانایی فر را روشن کنید ؟ چون یک نماینده مجلس گفته که او زنده است و به گروه شما پیوسته.
ریگی:” خیر، دانایی فر کشته شده و یکی از موارد اختلاف در تشکیلات ما عدم مشورت در اعدام دانایی فر بود که بنده موافق نبودم و با ما مشورت نشد.”
س- در مقابل آزاد کردن مرزبانان شما چه امتیازی گرفتید؟ چون چیز ملموسی در این باره شنیده نشده است. پس از آزادی مرزبانان جریان هایی در ایران مولوی عبدالحمید را متهم به همکاری با شما کردند، چون وساطت وی باعث آزادی گروگان ها شد، نظرتان چیست؟
ریگی:” هیچ امتیازی نگرفتیم. مولوی عبدالحميد یک شخصیت محبوب و محترم است که وساطت وی کار را مشکل کرد، چون تقابل با او می توانست موجب افت محبوبیت شود لذا تصمیم به آزادی مرزبانان شد.”
س- آیا موضوع آزادی مرزبانان نیز یکی از موارد اختلاف شما با آقای فاروقی بود؟
ریگی:” من از وقتی علمای اهلسنت وفد (هیات میانجی) فرستادند خواهان آزادی مرزبانان شدم و تلاش کردم. وفد پیش من آمد، و مولانا عبدالحميد قرآن کریم را برای من فرستاده بود تا به حرمت آن هر طور شده مرزبانان را آزاد کنیم.”
س-آیا آقای فاروقی با این موضع شما مخالف بودند؟
ریگی:” آقای فاروقی بدون مشورت دانایی فر را اعدام نمود که ما به آن راضی نبودیم.
س- پرسش ما درباره اختلاف بر سر آزادی مرزبانان است آیا ایشان با آزادی آنها موافق بودند یا خیر؟
ریگی:” آزادی با موافقت همه از جمله فاروقی انجام گرفت.”