«سواره را غم پیاده نیست»

حال و هوای این روزهای چابهار دیگر بهاری نیست و بی آبی واقعیت تلخی است که این روزها مردم شهر چابهار؛ نگین گردشگری و قطب اقتصادی سیستان و بلوچستان را حسابی مشت و مال می‌دهد تا بدانیم کماکان ضرب المثل «سواره را غم پیاده نیست» در چابهار استوار است.

به گزارش چهاربهاران، این روزها اگر به میدان “هیات سه نفره” چابهار سر و کارت افتاده باشد به طور حتم از حضور تانکرهای حمل آب که رانندگانش این روزها حسابی گرم ترین بازار فروش خود طی چند سال اخیر را شاهد هستند به طوریکه هر قیمتی که آنها عنوان کنند شما چاره‌ایی جز پذیرش آن نداری و اگر لحظه‌ایی در پذیرش قیمت نجومی تامل کنی باید برای گرفتن تانکر آب بعدی نیم ساعتی را در زیر گرمای طاقت فرسای ۵۰ درجه همراه با رطوبت بالای چابهار که بیشتر آن را می‌توان به “سونای سیار” تشبیه کرد؛ گذر عمر خودت را لمس کنی!

یکی از رانندگان تانکر که او را حمید صدا می‌کنند در پاسخ یکی از افرادی که چرا قیمت تانکر آب سر به فلک کشیده است به صراحت می‌گوید “اگه همین تانکر رو هم از دست بدی؛ تانکر بعدی آب رو باید یک و نیم برابر پول بدی تا قدر عافیت رو بدونی” با خودم گفتم همیشه بین علت و معلول رابطه ای هست که این بار علت این بازار گرمی، فروش آب ؛ آن هم از نوع نسبتا شور به این قیمت‌های نجومی را باید اندر احوال اقدامات مسؤولان جست که چرا اینقدر خونسردی سوال برانگیزی وعده حل مشکل آب شرب مردم را در جلساتی که زیر هوای سر اسپیلت همراه با نوشیدن آب معدنی سرد سِرو می کنند ؛ را به مردم می‌دهند که به حق این وعده های مرا یاد این جمله انداخت ” آسوده بخوابید ما بیداریم”!

البته در عمل هم زیاد مهم نیست مردم در گرمای بالای ۵۰ درجه برای پیدا کردن یک تانکر آب آن هم نه شیرین بلکه از نوع شورش که فقط برای شستشو قابلیت استفاده دارد باید یا در همان میدان “هیات سه نفره” که این روزها به میدان آب نما نیز در چابهار شهرت یافته منتظر باشند تا در مزایده قیمت‌های نجومی رانندگان تانکرها؛ باری را با قیمت چندین برابر قیمت واقعی با چنگ و دندان به دست آورند یا هم اینکه همانند سریال دنبال کردن ماشین کپسول فروش در چابهار، سریال جدیدی با عنوان “دنبال کردن ماشین تانکر آب” را هم به دیگر مسابقات برای حفظ بقا در چابهار پیشانی توسعه اقتصادی و قطب بی همتای گردشگری کشور اضافه کرد.

شاید برای عده ایی این مطالب خنده دار یا غیر واقعی باشد اما من به شما می‌گویم حال و احوال این روزهای چابهار دیگر بهاری نیست و حسابی خرما پزان است، آن هم چه خرما پزانی که خدا نصیب نخل‌های خرما هم نکند!

قطعی برق چندین ساعته به همراه قطعی آب شرب حسابی مردم را کلافه کرده و در این بین وعده‌های متولیان، همانند آدم برفی هایی با ظاهر زیبا در این گرمای جان سوط با چشم برهم زدنی؛ وعده های آدم برفی ها آب می‌شود و سرابی باقی می‌ماند که در عمل خیری از آن وعده‌ها به مردم نخواهد رسید.

در یکی از سایت‌های خبری خوانده بودم یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش است تا یک اَبر تکه یَخ چند میلیون تُنی که حاوی آب شیرین است را از قطب شمال با فاصله چند صد هزار متری به کشورش منتقل کند تا در مخازن آب این اَبر تکه یخ‌های چند میلیون تنی را برای ذخیره آب آشامیدنی ذخیره کند در حالیکه همه کشورهای حوزه خلیج فارس تنها آب آشامیدنی خود را از طریق شیرین سازی آب دریا تامین می‌کنند، اما حال و روز ما هر روز که بهتر نمی‌شود هیچ ؛ هر سال دریغ از پارسال….!

منتظر تانکر آب بودیم که به یکباره قیمت‌ها افزایش نجومی‌تری یافت و بهم ریختگی شدیدتری در بین تانکرهای آب فروش پدیدار شد و ندا از غیب آمد که چاه‌های آب هم به مشکل کم آبی نزدیک شده و قیمت آب از سر چاه افزایش یافته و احتمالا تا چند روز آینده دیگر اکثر چاه‌هایی که آبش خوب بوده رمقی برای رفع تشنگی مردم نخواهد داشت و خود طعم تشنگی را در کنار دریای همیشه جاری و خروشان عمان تجربه خواهند کرد.

از میدان آب نمای نجومی چابهار که این روزها شاهد فروش آب این سرمایه زندگی به صورت مزایده ایی و آن هم به بالاترین نرخ اعلامی که کمی فاصله می گیریم یاد شماره تلفن ۱۲۲ یا همان اتفاقات آب می افتیم که شعبه چندم ۱۱۸ هست باور کنید اگر تونستین این شماره اتفاقات آب رو بعد از چند صد بار شمار گیری بالاخره صدای گوش نواز الوووو از پشت خط؛ پرده گوشتان را نوازش داد در فرصت محدودی که دارین فقط می‌توان از آن کاربر جویا شوید که بالاخره کی مشکل آب حل میشه که در جواب خنده معنا داری بهتون تقدیم می‌کنه که حاضران زیر همون گرمای ۵۰ درجه و سُنای سیار ساعتی را در خاطرات وعده‌های برف گونه مسؤولین سیر کنید اما اینگونه مورد تمسخر قرار نگیرین!

این است واقعیت تلخی که این روزها مردم شهر چابهار؛ نگین گردشگری و قطب اقتصادی بلوچستان را حسابی مشت و مال می‌دهد تا بدانیم کماکان ضرب المثل «سواره را غم پیاده نیست» در چابهار استوار است و باید دست خودتان را محکم‌تر از گذشته به زانو گرفته و در سراب شعارهای مسؤولان غرق نشوید که آزموده را آزمون خطاست…!