صدای مردم سیستان و بلوچستان به پایتخت نمیرسد سیستان و بلوچستان، تبعیض های تمام نشدنی / آرزو فولادوند
سیستان و بلوچستان پایینترین رتبه را در شاخصهایی نظیر توسعه انسانی و اقتصادی، امید به زندگی، آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی و مدیریتی، درآمد سرانه، امکانات و کیفیت زندگی داراست
طی روزهای گذشته نیروهای پلیس سراوان در چند تله که در منطقه طراحی شده بود، گرفتار و تعدادی از پرسنل آن کشته و مجروح شدند. پس از آن انفجار یک خودروی حامل بمب در یکی از پاسگاههای همین منطقه باعث مرگ یک درجهدار و مجروحشدن چند سرباز شد. این حوادث درحالی رخ داد که یک مقام فرمانداری ایرانشهر در استان هدف گلوله افراد مسلح قرار گرفت که با عمل جراحی و خروج گلوله از بدنش، جان سالم به در برد. شمار کشتهشدگان ناجا در چندروز گذشته، به ۱۲ نفر رسیده و تعداد زیادی از افراد مجروح در بیمارستان های منطقه بستری شده اند.
باقر حسینی، نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرگزاریایسنا امتداد نوار مرزی را از راهکارهای اصلی برای حل مشکلات امنیتی این استان عنوان کرد و گفت: «یکی از عوامل دیگری که سبب به وجود آمدن جریاناتی از این دست میشود اوضاع و احوال نابسامان معیشتی مردم است.»
به گفته این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اوضاع نامناسب مردم منطقه شرایط را برای «گروهکهای تکفیری» فراهم میکند و این به جذب افراد ناآگاه در منطقه می انجامد که نهایتا از آنان برای چنین اقداماتی استفاده کنند. حسینی همچنین از دولت خواست تا مشکلات معیشتی مردم را حل کند و مشخصا بازارچهها و گذرهای مرزی را فعال کنند تا مردم بتوانند تحت نظارت دولت به فعالیت اقتصادی برای تامین معیشت خود بپردازند.
سیستان و بلوچستان، تبعیض های تمام نشدنی
خشکسالیهای پیاپی در سیستان و بلوچستان، بالا بودن آمار بیکاری، آمار رو به رشد بیماران مبتلا به سل و بیرونقی بازارچههای مرزی و مهاجرت بی سابقه ی مردم استان به حاشیه شهرهای بزرگتر از جمله مشکلاتی است که حیات در این منطقه با بحران جدی روبرو کرده است. ۸۰ درصد جمعیت سیستان را همچنین کشاورزان و صیادان تشکیل میدهند که خشکسالیها موجب بیکاری این افراد شده است. روستاها بر اثر حرکت شنهای روان، بیکاری و فقر وسخت شدن تنفس در هوایی که ۲۰ برابر حد استاندارد گرد و غبار در خود جای داده است محاصره شده اند و این باعث فرار روستاییان از این مناطق به دیگر استان ها و حاشیه ی شهرها شده است. بی آبی و خشکسالی واز بین رفتن زمین های کشاورزی به دلیل کمبود آب موجب شد تا بسیاری از روستاها به ویژه در نواحی مرزی از سکنه خالی شود. هرچند نیروهای انتظامی در پاسگاههای میانه راه سعی بر جلوگیری از مهاجرت مردم به مناطق دیگر داشتند اما آنها اسباب و اثاثیه زندگی خود را در خانه های خود رها کردند و با دستان خالی به مکان دیگری گریختند.
استان سیستان و بلوچستان پایینترین رتبه را در شاخصهایی نظیر توسعه انسانی و اقتصادی، امید به زندگی، آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی و مدیریتی، درآمد سرانه، امکانات و کیفیت زندگی داراست و همچنین در صدر جدول شاخصهایی نظیر مرگ و میر مادران و نوزادان، سوءتغذیه، بیکاری، فقر، بیسوادی، مدارس کپری، اعتیاد، زندانی و اعدام، تعداد افراد بی شناسنامه قرار دارد.
خبرگزاری مهر، در گزارشی در روزهای گذشته از وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم استان خبر داد و نوشت خشکسالیهای مستمر در سیستان، بیکاری طیف وسیعی از کشاورزان و صیادان، آمار رو به رشد بیماران مبتلا به سل و بیرونقی بازارچههای مرزی و سیل مهاجرت مردم سیستان به حاشیه شهرهای بزرگتر همچون زاهدان از جمله مشکلاتی است که حیات در سیستان را با بحران جدی روبرو کرده است.
بنا براین گزارش، خشکسالی در سیستان و بلوچستان «موجب شده تا خانوادههایی که دستشان به دهنشان میرسد یا قدرت کار دارند به حاشیه شهرهای دیگر کشور بگریزند اما عدهای که توان مالی نداشته و دست و پایی برای فرار ندارند در انتظار گشایشی از طرف دولت برای سیر کردن شکم خود هستند.»
این گزارش از فشارهای اقتصادی فراوانی می گوید که روستائیان را در این استان در تنگنا قرار داده تا جاییکه کودکان خود را حتی برای تهیه لقمه نانی راه خیابان و کار در ساختمان ها و منازل را در پیش گرفته اند و «برخی از خانواده های روستایی به ویژه در مناطق مرزی کودکان ۸ ساله خود را به ازای دریافت روزانه ۵۰۰ الی هزار تومان به کار می گمارند!»
این در شرایطی است که «هفته گذشته در میان این برگه هایی که چوب حراج بر زندگی مردم سیستان زده است آگهی خانواده ای که حاضر شده بود فرزندش را در ازای اجاره یک خانه به فروش بگذارد بسیاری از مردم استان را متعجب و متاثر کرد.»
نگاه امنیتی حاکم در منطقه
مشکلات اقتصادی، بیکاری و نگرانی های محیط زیستی تنها معضلات حاکم بر این استان نیست. نگاه امنیتی و غیر خودی بر این استان همواره وجود داشته است. تبعات امنیتی کردن منطقه هم فقر، فلاکت، تحقیر، ستم مذهبی و تبعیض قومی را برای استان رقم زده است.
پیشتر دکتر عبدالستار دوشوکی مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن در مصاحبه با خودنویس با تاکید برفقر و فلاکت غیر قابل توصیف در منطقه گفته بود «مردم بلوچ به دلایل قومی، مذهبی و مخالفت با ولایت فقیه به شهروند درجه سه تبدیل شدند.امروزه تبعیض و ظلم و نابرابری در بلوچستان بیداد میکند. بیش از ٩٠ هزار مامور مسلح (ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی و مرزداری) به همراه ٦٠٠ هزار بسیجی و تعداد نامعلومی از سربازان گمنام امام زمان در بلوچستان وجود دارد. یعنی برای هر ٥ بلوچ یک مامور نظام وجود دارد.»
علی یونسی دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقوام و اقلیتها از وجود برخی تبعیض ها و بی مهری ها دربرخورد با اقلیت های دینی و اقوام انتقاد کرده بود و بدون نام بردن از فرد خاص گفته بود عده ای در حکومت «نمیخواهند دولت به امور اقلیتها توجه کند.»
وعده هایی که برای مردم نان نمی شود
ندای زاهدان در همین راستا از وعده هایی می نویسد که مسئوولان و دولت به مردم استان داده اند. امیدهایی که برای مردم نان نمی شود زیرا «مردم سیستان به ویژه روستائیان در تامین حداقل نیازهای خود گرفتار هستند» و مسئولان با امیدهایی مانند «انتقال خطوط گاز، راه آهن چابهار، طرح آبرسانی به مزارع، پتروشیمی و صنایع فولاد و امیدهایی با بازه زمانی ۵ ساله سعی در تسکین و ترمیم زخمهای بر جای مانده از محرومیت گذشته دارند.»
این گزارش همچنین از طرح آبرسانی به مزارع سیستان که دولت مقرر کرده که ظرف مدت ۴ سال و به میزان ۴۶ هزار هکتار در منطقه سیستان به اجرا برساند می نویسد و می گوید که این طرح ها نتوانسته «مردم سیستان و کشاورزان را به دلیل سابقه کمرنگی که این طرح در گذشته داشته است امیدوار کند.»
آنچه پیداست با عوض شدن دولت وضعیت مردم استان بهبود پیدا نکرده است. وعده های حسن روحانی در سیستان و بلوچستان وعده هایی بیشتر طولانی مدت بود که مرحمی بر زخم های فوری و مشکلات استان نبوده است. روحانی بارها تاکید کرده که برای بهبود وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران تلاش خواهند کرد و همچنین گفته بود «ما در این کشور شهروند درجه دو نداریم و در این کشور شایستهسالاری حاکم است.» حال اینکه چگونه در نظامی که شایسته سالاری حاکم است و همه ی شهروندان با هم برابرند چطور یک شهروند اهل سنت از کمترین امکانات زندگی و اجتماعی برخوردار می شود و تنها زمانی رد پای حکومت را در این منطقه می بینیم که یک عملیات خرابکارانه، ترور و گروگان گیری در استان رخ دهد؟
روحانی در کارزار انتخاباتی، در یکی از بندهای بیانیه شماره سه به رفع تبعیض اشاره کرده و بر «تدوین قوانین لازم برای اجرای کامل قانون اساسی بهویژه اصول ٣، ١٢، ١۵، ١٩، ٢٢ … به منظور رفع تبعیض» تاکید داشت. در بند ۹ این بیانیه گفته شده: «تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگهای ایرانی و تبدیل ساختار و روشهای سیاسی- امنیتی به نظام مدیریت علمی و کارآمد، به منظور استفاده بهینه از منابع بکر و سرشار مادی و انسانی این مناطق.»
این در حالیست که اکثر وعده ها در حد شعار باقی مانده و دولت در از بین بردن تبعیضها و برداشتن نگاه امنیتی در مناطقی که اقلیت های مذهبی و قومی در آن زندگی می کنند ناکام بوده است. گفتنیست پس از روی کار آمدن حسن روحانی ۳۰ زندانی عرب، کرد و بلوچ به دار آویخته شده اند.
احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در روزهای گذشته در آخرین گزارش خود از وضعیتحقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده و گفت دولت روحانی قادربه حذف قوانین تبعیض علیه اقلیتهای قومی و مذهبی نخواهد بود. احمد شهید در این گزارش به اعدام ۱۶ زندانی بلوچ اشاره کرد که در پاییز سال ۲۰۱۳ به تلافی کشته شدن ۱۴ مرزبان، به دار آویخته شدند.