فاجعه پزشکی در هیرمند: وقتی اورژانس یک شهرستان وظایف خود را دشوار می بیند
پس از تماس های مکرر خانواده ای در هیرمند به علت بیماری فرزندشان به اورژانس 115 این شهرستان، مسئولین اورژانس حاضر به ارسال آمبولانس به محل نشدند و آن را در راستای وظایف خود ندیدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ندای هیرمند؛ یکی از وظایف اصلی اورژانس ها در سطح شهر ها عکس العمل سریع و حاضر شدن به موقع در محل بیماری است که توانایی رساندن آن به مراکز درمانی نبوده و یا مجروحینی که به بر اثر جراحت شدید فردی متخصص را می طلبد که برای جابه جایی صحیح آن وارد عمل شوند.
در شامگاه امروز در شهر دوست محمد مرکز حوزه هیرمند خانواده ای بر اثر بیماری فرزندشان که از شدت بیماری رنج برده و توانایی رفتن به بیمارستان را نداشته است سریعاً به اورژانس شهر تماسی تلفنی برقرار می کنند.
در این میان با پاسخ غیر منتظره یکی از مسئولین اورژانس رو به رو می شوند و آنها از فرستادن آمبولانس به محل خودداری می نمایند.
پس از اصرار های بی وقفه خانواده بیمار برای ارسال آمبولانس به محل که در 500 متری اورژانس قرار داشته است با عدم توجه مسئولین اورژانس 115 هیرمند رو به رو می شوند و به کمک دوست بیمار و با موتور سیکلت اقدام به جابه جایی بیمار به بیمارستان می کنند.
در این میان بیمار به علت ناخوشایندی و حالت غیر معمول خود از ترک موتور سیکلت به زمین برخورد کرده و حال وی بیش از پیش وخیم تر می شود.
خدا نظر رودینی پدر بیمار در گفت و گو با خبرنگار ندای هیرمند گفت: بارها و بارها به اورژانس دوست محمد تماس تلفنی برقرار کردیم و مسئولین در اقدامی نا پسند ارسال آمبوولانس را در شرح وظایف خود ندیدند و از فرستادن آمبولانس اجتناب کردند.
وی افزود: قطعاً این عمل آنها به دور از انسانیت بوده و با این کار می توانست جان یک جوان را که در بستر بیماری به سر می برده است گرفته شود.
رودینی اظهار داشت: من از مسئولی که پای تلفن پاسخگو بود مشخصات فردی وی را جویا شدم تا به رئیس بیمارستان شکایت نمایم اما با لحنی طلبکارانه به من پاسخ داد: بروید و تحقیق کنید که من چه کسی هستم.
پدر بیمار بیان داشت: وقتی اورژانس شهرستان هیرمند نتواند یک بیمار را به بیمارستان برساند پس وظیفه آنها چیست؟ مگر پزشکانی که وارد عرصه پزشکی می شوند قسم یاد نمی کنند که در قبال جان بیمار تلاش نمایند و مسئولیت پذیر باشند.
حامد علی حاجی دوست و همسایه بیمار گفت: از آنجایی که وضعیت اقتصادی خانواده بیمار در وضعیت ضعیفی است آنها وسیله نقلیه ای را دارا نبودند و بنده پس از اطلاع شدن از حال بیمار سعی نمودم با موتور سیکلت بیمار را به بیمارستان برسانم.
وی ادامه داد: در این میان در حالی که بیمار از شدت درد و بیماری در حالت عادی نبود به زمین برخورد کرد و حتی جراحاتی به وی وارد شد.
علی حاجی بیان داشت: مطمعناً اگر آمبولانس در محل حاضر میشد میتوانست از چنین فاجعه ای جلوگیری کند، زیرا تنها فاصله اورژانس تا منزل بیمار 500 متر بود .
حال باید به این موضوع اندیشید که در مرحله اول نجات جان بیمار و رساندن به موقع بیمار از وظایف اصلی اورژانس های شهری می باشد، از این نکته که بگذریم اگر چنین چیزی در شرح وظایف آن مسئول اورژانس هم نمی بود حس شرافت و انسانیت میطلبید که جان یک جوان را که از طبقات ضعیف جامعه می باشد را نجات دهند.