کریم عبدیان: خروج آمریکا از برجام به نفع جنبشهای اعتراضی مردم ایران است
کریم عبدیان بنی سعید، رئیس کمیته روابط خارجی ” کنگره ملیتهای ایران فدرال” در گفتگویی مفصل با ” العربیه.نت” خروج آمریکا از برجام را به نفع جنبشهای اعتراضی مردم ایران دانسته و گفت که مقابله نیروهای آمریکایی با اقدامات خرابکارانه سپاه قدس در کشورهای منطقه و مقابله بین المللی با حمایت رژیم تهران از تروریسم آغاز شده است.
کریم عبدیان که مدیریت اجرایی ” سازمان حقوق بشر اهواز ” در واشنگتن را نیز بر عهده دارد، معتقد است که جنبشهای اعتراضی مردم ایران از حمایت وسیع جامعه جهانی برخودار خواهند شد. دلایل وی را در مشروح این مصاحبه بخوانید:
استراتژى جدید امریکا در قبال جمهورى اسلامى ایران که توسط وزیر خارجه ایالات متحده ارائه شد را چگونه ارزیابى مى کنید؟
براساس شرایط و مفاد ۱۲ مادهای آقای پامپئو، این استراتژی برای جواب دادن و رفع اشکالاتی است که از نظر آمریکا در برجام وجود دارد و پیش از این بر خلاف منافع آمریکا در این توافق گنجانده شده بود. مهمترین آنها ادامه برنامه موشکی تهاجمی و بالستیکی ایران از یک سو و توسعه و نفوذ و ایجاد بیثباتی و ماجراجوییهای بیمسئولانه و مخرب ایران در منطقه و به خطر انداختن منافع آمریکا و متحدانش از سوی دیگر بوده است.
محتوای دیگر این استراتژی برخورد با سیاست عدم شفافیت و کتمان پروژه ساخت بمب اتمی ایران است؛ پروژهای که آمریکا از جزئیات آن آگاه است و همچنین اجازه ندادن کامل به آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بازدید ( هر وقت و همه جا ) و مواردی دیگر که شامل آزادی شهروندان آمریکایی محبوس در ایران، خروج کامل از عراق و احترام به تمامیت ارضی این کشور و نیز برحذر داشتن ایران از ادامه کمکها به سازمانهای تروریستی است. میبینید که آمریکا پس از تحلیل درک ضعف و مخدوش باراک اوباما از رژیم ولایت فقیه و پس از بررسی نواقص برجام درباره آینده استراتژی جدید خود در قبال ایران را ارائه کرد؛ برجامی که در نتیجه نقش فعال و یکجانبه لابی قوی ایران در واشنگتن و نفوذ این لابی در کاخ سفید به رهبری خانم والری جاریت و با توسل به دروغ و پنهان کاری و تهدید توآم با بلوف توانست این توافق را به آمریکا تحمیل کند. نتیجهگیری دولت ترامپ در این مدت یکسال و نیم این شد که امضای برجام برخلاف مصالح آمریکا و متحدانش بوده و نتیجه این تحلیل و بررسیها اتخاذ این استراژی شد که از سوی وزیر امور خارجه تشریح شد.
آیا تحریمهاى جدید علیه سپاه پاسدران و نهادهاى رژیم ایران مىتواند تأثیرى بر جنبشهاى اعتراضى مردم ایران داشته باشد؟
طبعا. در مرحله اول برای کشوری تکمحصولی مانند ایران که کل عایدات آن از نفت است و ادامه حیات او و سیطره اجباری بر مردمانش منوط به صادرات نفت است، تاثیر این تحریمها بلاشک حیاتی خواهد بود. پشتوانه سرکوب حکومتی و خرج و دخل عوامل سرکوب جنبشهای مردمی که همانا سپاه پاسداران و نیروهای وابسته به آن یعنی نیروهای بسیجی و امنیتی و همچنین خرید تمامی اسلحههای سرکوب از عایدات نفت است. ثروت، املاک نجومی، حقوق و مزایای چشمگیر رهبران و سرداران سپاه، علاوه بر نصف اقتصاد کشور و شبکههای وسیع اقتصادی که در دست پاسداران همگی و تماما وابسته به صدور نفت است؛ نفتی که حالا دچار این تحریمها است. لذا این تحریمها که عمدتا بر صدور نفت و بر علیه شبکه بانکی و مالی ایران و دسترسی آن به بازار جهانی وضع شده، بدون شک سپاه را فلج خواهد کرد. در حقیقت، تاثیر این تحریمها بلافاصله و آنی خواهد بود و حتما به ضرر رژیم و به نفع جنبشهای اعتراضی مردمی در درون کشور است.
به نظر شما، تحریمهاى جدید امریکا تا چه حد مىتواند در تغییر رفتار منفى رژیم ایران در کشورهاى عربى و مداخلات نظامى آن در سوریه، یمن، عراق و غیره و همچنین حمایت از تروریسم منطقهاى و جهانى توسط این رژیم، مؤثر باشد؟ آنگونه که پیش از این نیز گفتم مداخلات ایران در این کشورها بدون پول نفت نمیتواند ادامه پیدا کند. حقوق دهها هزار نیروی مستقیم ایرانی و دهها هزار نیروهای مزدور بسیجی طرفدار رژیم که از شیعیان هند، پاکستان، افغانستان و کشورهای دیگر در سوریه بر علیه مبارزان آزادیخواه سوری میجنگند از کجا تامین میشود؟
از طرفی دیگراستراتژی جدید آمریکا دست کشورهای منطقه به خصوص آنهایی که اسلحه آمریکایی دارند را برای مقابله با ایران بازتر خواهد کرد. به این دلیل که تحریمها شامل کمک نظامی، معنوی، لجستیکی و اطلاعاتی آمریکا به این کشورها بر علیه ایران و تحرکات این کشور در منطقه خواهد بود. به نظر من این کمکها مهمتر از مفاد ۱۲ مادهای آقای پامپئو است، زیرا که کمکهای لجستیکی و دادن اطلاعات ماهوارهای آمریکا به این کشورها در مورد نقل و انتقالهای نظامی، امنیتی و جاسوسی ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان بسیار آنی بوده و در حقیقت این تز همین حالا شروع شده است. این بدین معنا است که از همین حالا ایجاد اختلال در فرماندهی عملیاتی سپاه قدس که مسئول سیطره نظامی ایران بر این کشورها است توسط نیروهای آمریکا آغاز شده است. در ضمن با شروع تحریمها مساله فرستادن پول و حقوق شبه نظامیان و کمکهای نقدی و غیره عملا مختل شده است و وضعیت برای رژیم ایران بسیار بدتر از این خواهد شد.
با توجه به ادامه اعتراضات به اشکال مختلف در مناطق مختلف ایران، انتظار جنبش مردم ایران از جامعه جهانى چیست؟
اولا تضعیف نیروهای سرکوبگر از طریق تحریمها بنفع مردم و اعترضات آنها است. از این پس اخبار تظاهرت به مردم دنیا خواهد رسید. سرکوب و کشتار مردم و تظاهرکنندگان بیدفاع اگر پیش از این پوشش داده نمیشد، امروز شبکههای غربی با تاثیر آمریکا و همچنین پشتیبانی رئیس جمهور ایالات متحده و وزیر خارجهاش که علنا اعلام کردهاند صدای آزادیخواهی مردم ایران و طنین نیروهای آزاداندیش ایرانی در غرب وسیعا پخش و پوشش داده میشود و بیشتر خواهد شد.
رژیم به دلیل ضعف اقتصادی و سیاسی در داخل و ایزولهشدن در سطح بین المللی تعادل خود را از دست خواهد داد و در مقابل، امید به پیروزی و کسب آزادی در مقابل نیروهای سرکوبگر به آنها انگیزه، نیرو و انرژی خواهد داد. از همه مهم تر وقتی که مردم به این نتیجه برسند که عمر این رژیم با ادامه تحریمها و نداشتن پول و درآمد رو به پایان است، به این حقیقت پی می برند که مرحله براندازی این رژیم آغاز شده و با جدیت و مشارکت فعالتر و با استمرار و شجاعت بیشتر به مبارزات خواهند پیوست. گرچه ممکن است کسی دقیقا نداند که چه زمانی و چگونه این رژیم سقوط خواهد کرد ولی با توجه به ضعف وحشتناک اقتصادی و دریوزگی سیاسی و اجتماعی و به دلیل گسترگی فساد و بی اعتمادی مردم به رژیم، نگاه مردم به آینده خوشبینانه تر خواهد بود و این عامل همبستگی و همگانی بودن جنبش خواهد شد.
این در حالی است که بعد از به خاک سپردن پروژه اصلاحات دروغین که عدهای فکر میکردند شانسی برای اصلاح این رژیم باشد، دیگر مردم فرقی بین جناحهای رژیم نمیبینند. این به معنی این است که این رژیم در این چهل سال تمامی ترفندهای خود را به کار بسته و از همه مهرههای درون و بیرون بهره جسته است. این رژیم بزرگترین کشتارها را مرتکب شد، فقر و بدبختی را بر جامعه تحمیل کرد. رژیم ایران دیگر هیچ برنامه سیاسی و یا اقتصادی حتی برای نجات و بقای خود ندارد و از هرگونه اصلاح عاجز است.
به نظر شما، در صورتی که فشارهاى بین المللى منجر به تغییر رفتار رژیم جمهورى اسلامى شود، اعتراضات مردمى فروکش خواهد کرد یا اینکه گزینه تغییر رژیم نیز مطرح است و این تغییر به چه نحوى ممکن است اتفاق بیفتد؟
گزینه تغیر رژیم باید یک پروژه درونی باشد و به دلایل شرایط مساعد فراهم آمده، باید هرچه سریعتر و به دست خود مردم و از درون کشور انجام پذیرد. نیروهای مترقی در آمریکا و اروپا و در غرب نیز همه به این نتیجه مهم رسیدهاند و بر این امر واقف هستند که آینده مردم ایران، فقط و فقط از مسیر گذار و سقوط کامل رژیم جمهوری اسلامی و به دست خود ایرانیان ممکن است. سقوط رژیم جمهوری اسلامی رسالت و مسئولیت خود ایرانیان است و در راه رسیدن به آن و برای آزادی کشورشان آنها باید مانند دیگر ملل و مردمان جهان مبارزه کنند و آن وقت میتوانند منتظر کسب پشتیبانی معنوی، مادی، لجستیکی و اخلاقی دیگران شوند. اکنون این امکان و شرایط مهیاست و اکنون بهترین فرصت است.
نهایتا در جواب مشخص به سوالتان به نظر من و با تحلیل و درکم از انقلابها و شورشهای موفق و غیر موفق چند دهه اخیر، چه از نوع مخملی آن تا انقلابهای بهار عربی و با درک و حضور فعالانه در فضای سیاسی ایرانی در پنجاه سال گذشته میتوانم بگویم که در صورت ادامه جنبشهای کنونی و فراگیر این اعتراضها و عصیانهای سراسری و همگانی کلیه مناطق مختلف کشور و در صورت احترام به آزادی و به رسمیت شناختن همه عقاید، ادیان و ملیتهای ایران و حقوق برابر آنان و همچنین با تجنب و دوری جستن از خشونت و با تأکید بر تاکتیک مبارزاتی نافرمانی مدنی و استمرار آنها، جنبشهای داخل ایران از پشتبیانی وسیع جهانی برخوردار خواهند شد.