مردمی که هر روز فقیر تر میشوند: نسلی خاموش و همیشه مهاجر
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه سیستان و بلوچستان، سیستان از پنج شهرستان «زابل، زهک، هیرمند، هامون و نیمروز» در اطراف تالاب هامون در شرق کشور تشکیل میشود که 70 درصد مردم آن از طریق تالاب مخارج زندگی خود را تامین میکردهاند.
در حالی 16 سال از خشکسالی در سیستان میگذرد که به گفته مسئولان محلی تا کنون بیش از 5000 خانوار روستایی به شهرهای مختلف کشور مهاجرت کردهاند و بیش از 70 هزار بهرهبردار بخش کشاورزی نیز بیکار شدهاند، خشکسالی تا آنجا پیش رفته که 80 درصد صنایع و کارخانهها تعطیل و هفت هزار کسبه نیز در معرض بیکاری قرار گرفتهاند، وخامت اوضاع اقتصادی مردم در این منطقه به حدی رسیده است که فرماندار زابل گفت برخی مادران به علت فقر، از فرزندان خود میگذرند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه سیستان و بلوچستان، سیستان از پنج شهرستان «زابل، زهک، هیرمند، هامون و نیمروز» در اطراف تالاب هامون در شرق کشور تشکیل میشود که 70 درصد مردم آن از طریق تالاب مخارج زندگی خود را تامین میکردهاند.
شروع خشکسالی در سال 1377 با ممانعت افغانستان برای رهاسازی آب به رودخانه هیرمند و تالاب هامون که با این کشور مشترک است، شروع شد. در سالهای نخست 3000 صیاد تالاب هامون بیکار شدند و در ادامه آن 70 هزار بهرهبردار بخش کشاورزی شغل خود را از دست دادند.
در همان سالهای ابتدایی خشکسالی مردم به شغل آبا و اجدادی خود که مراوده کالا با افغانستان بوده، پرداختند. آنها کالاهای مورد نیاز را مانند پدران خود از افغانستان وارد کرده و زندگی خود را اداره میکردند، ولی به تدریج از اواسط دهه 80 که مسئولان وقت برای تامین امنیت، مرز بین دو کشور را با کشیدن دیوار “امنیتی” مسدود کرده و مانع مراوده کالا توسط مرزنشینان شدند، اوضاع اقتصادی مرزنشینان رو به وخامت رفت و آنها هر روز نسبت به روزهای قبل فقیرتر شدند، تا جایی که برخی ناچار به مهاجرت از این منطقه شدند. بر اساس آمار مرکز آمار ایران، در مرحله اول مهاجرت، در بین سالهای 1385 تا 1390 بیش از 9000 نفر از مرزنشینان در شمال سیستان به استانهای دیگر کشور مهاجرت کردند.
اگر چه دولت قبل خواست با قانونی کردن فروش سوخت توسط مرزنشینان فرصت اشتغال را برای مردم ایجاد کند و جلوی مهاجرتها را بگیرد ولی این طرح که به عقیده کارشناسان بومی عجولانه در سیستان و بلوچستان اجرا شد فقط توانست در چهار ماه از فعالیتش ماهی 25 هزار تومان به هر خانواده مرزنشین سود برساند. واردات 54 قلم کالا بدون دریافت تعرفه گمرکی نسخه همزمان دولت قبل با این طرح بود تا قدرت اقتصادی مردم نواحی مرزی افزایش یابد که آن هم به دلایل نامعلوم، مانند طرح فروش سوخت شکست خورد.
وقتی مردم به هر دری برای اشتغال زدند و کاری از پیش نبردند، در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفتند. موج دوم مهاجرتها از اواخر سال 91 شروع شد و در سال 1392 به اوج خود رسید. بنا به گفته مسئولان محلی بیش از 5000 خانوار تنها در شش ماهه نخست سال 92 این منطقه را ترک کردند.
ابتدا برخی برای انجام کارهای فصلی نظیر کشاورزی و کارگری به صورت موقت مهاجرت کردند و پس از آن مهاجر دائمی شدند. البته خیلی از این مهاجران اکنون شغل ثابتی ندارند و به گفته فعالان اجتماعی به آنها کارهای سخت واگذار شده و مانند اتباع غیرمجاز افغان برخورد میشود. برخی از این افراد شبها در پارکها و میدانهای شهرها میخوابند و هنوز جای ثابتی برای خود فراهم نکردهاند.
هزاران بیکار، مسافرکشی را به مهاجرت ترجیح دادند
تعدادی دیگر از مردم سیستان که قدرت اقتصادی مهاجرت را نداشته یا منتظر تحول در منطقه ماندهاند با خودروی های شخصی و به صورت شراکتی، مسافرکشی میکنند. به گفته «علیرضا» از مسافربران شخصی، اگر چه آنها نمیتوانند حداقل درآمد برای زندگی را بدست بیاورند ولی چارهای جز این کار ندارند، زیرا کارخانه، کارگاه و یا کشاورزی در منطقه باقی نمانده است.
وی به خبرنگار ما میگوید: کرایه هر مسافر از زابل تا شهر دوستمحمد در 30 کیلومتری این شهر، دو هزار تومان است، علاوه بر اینکه در این مسیر بیش از 300 راننده کار میکنند، سوار کردن مسافر هم قانونی ندارد و هر کس، گردن کلفتتر باشد، مسافر میزند، با این حساب به خیلی از رانندگان هفتهای دو یا سه سرویس میرسد که به زحمت به ماهی 150 هزار تا 200 هزار تومان میرسد.
ادامه مطلب را در آدرس سایت ذکر شده ذیل مشاهده نمائید.