نامه ی پدر محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی بلوچ
پدر جوانترین زندانی سیاسی ایران در نامه ای سرگشاده به مسئولان، ضمن شرح شکنجه ها و فشارهای وارده بر پسرش و خطر جان وی در زندان اردبیل خواهان انتقال این زندانی به زندان چابهار شد.
به گزارش گروه حقوق بشر بلوچستان، دادعلی ملک رئیسی پدر این زندانی سیاسی که در نوجوانی بازداشت شده است در بخشی از نامه خود نوشته است:
“فرزندم پس از آنکه از زندان مرکزی زاهدان به زندان مرکزی اردبیل تبعید شده است بصورت مکرر از سوی ماموران و مسئولین زندان بی هیچ دلیلی مورد اذیت و آزار قرار می گیرد، ” وی افزوده” او را در هوای سرد زیر صفر درجه اردبیل با دست و پاهای زنجیر شده از ساعت ۸ صبح تا ۱۰ شب بدون هیچ پوششی حتی بدون دمپایی بر روی زمین پوشیده از برف به یک میله آهنی بسته اند”
پدر این زندانی ادامه داده” رئیس قبلی زندان آقای کریم الله محبوبی یک بار پسرم را دست و پا بسته تا حد مرگ شکنجه داده و گفته شما از این زندان زنده خارج نمی شوید حتی اگر یک روز از آزادیتان مانده باشد” وی در آخر نوشته که:”تقاضا می کنم نسبت به انتقال فرزندم به زندان چابهار جهت نجات جان وی در نتیجه ضرب و شتم های مکرر مسئولین زندان اردبیل و همچنین سهولت در ملاقات با خانواده او به زندان چابهار انتقال دهید”.
متن نامه که نسخه ای از آن به کمپین فعالین بلوچ رسیده است به شرح ذیل است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض ادب و احترام به استحضار می رسانم اینجانب داد علی ملک رئسی پدر محمد صابر ملک رئیسی زندانی بازداشت شده با شمار پرونده ۸۸۰۹۹۸۵۴۱۰۰۰۲۷۳ می باشم، غرض بنده از نگارش این نامه این می باشد که به استحضار شما برسانم فرزندم پس از آنکه از زندان مرکزی زاهدان به زندان مرکزی اردبیل تبعید شده است بصورت مکرر از سوی ماموران و مسئولین زندان بی هیچ دلیلی مورد اذیت و آزار قرار می گیرد، آخرین مورد از این نوع رفتارهای غیر انسانی در تاریخ ۸ دی ماه سال جاری رخ داده است. این اتفاق که پس از اقدام صابر برای نگارش نامه ای به سازمان زندان ها نسبت به رفتار فراقانونی مسئولین زندان بوده، باعث شده که او بشدت مورد غضب این مسئولین قرار بگیرد بگونه ای که او را در هوای سرد زیر صفر درجه اردبیل با دست و پاهای زنجیر شده از ساعت ۸ صبح تا ۱۰ شب بدون هیچ پوششی حتی بدون دمپایی بر روی زمین پوشیده از برف به یک میله آهنی بسته اند.
شکنجه که صرفا پس از یک درخواست عادی بر او روا داشته شده است، پسرم پس از این برخورد دست به اعتصاب غذا زده و از سازمان زندان ها و رئدس جمهور خواسته است که به وضعیت او رسیدگی کند. علاوه بر این پسرم در ۵ خرداد۱۳۹۱ پیش از انتقال به زندان مرکزی اردبیل بشدت توسط ماموران زندان زاهدان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است بصورتی که یک پا، سر و بینی او در اثر این ضرب و شتم شکسته است.
همچنین در زندان مرکزی اردبیل در کنار اینکه بارها بی هیچ دلیلی مورد ضرب و شتم مامورین قرار گرفته است یک بار در تاریخ ۲۲تیر ۹۳ مامورین زندان اردبیل ضمن تحریک زندانیان دیگر بندها به آنها گفته اند:” این صابر و دوستانش و دوست دیگرش امین کسانی هستند که در عراق و سوریه با ما می جنگند”! با این تحریکهای ماموران، زندانیان به سمت صابر و دوستانش حمله کرده و آنها را بشدت زخمی کرده که در اثر این ضرب و جرح دست امین شکسته است.
و همچنین قاضی ناظر زندان آقای لطفی یک قاضی است چنین انتظار نمی رود که به پسرم بگوید شماها خائن مملکت هستین نباید قضاوت کنندگان به شما حبس می دادن باید اعدام می شدین. و رئیس قبلی زندان آقای کریم الله محبوبی یک بار پسرم را دست و پا بسته تا حد مرگ شکنجه داده و گفته شما از این زندان زنده خارج نمی شوید حتی اگر یک روز از آزادیتان مانده باشد. این نوع رفتار های فراقانونی مسئولین زندان اردبیل بر علیه پسرم که اولین مورد از آن نبوده و قطعا آخرین مورد نخواهد بود نشان می دهد که جان او در خطر قرار دارد و ممکن است در اثر ضرب و شتم های بی مورد و مکرر مامورین زندان اردبیل به قتل برسد و یا اینکه دچار ضایعه جبران ناپذیری شود.
علاو بر این نکته دیگری میخواهم به اطلاع شما برسانم اینکه در مدت پنج سال گذشته که پسرم در زندان اردبیل تبعیده بود بنده بخاطر کهولت سن و فلج بودن از ناحیه دوپا و مسیر طولانی و مخارج سنگین موفق به ملاقات پسرم نشده ام در کنار این موضوع بنده بشدت بیمار می باشم و از وجود بیماری های قلب، فشار خون و دیابت رنج می برم، به همین علت ضمن جلب نمودن توجه شما نسبت به وضعیت این زندانی محروم از جنابعالی تقاضا می کنم نسبت به انتقال فرزندم به زندان چابهار جهت نجات جان وی در نتیجه ضرب و شتم های مکرر مسئولین.
با تشکر داد علی ملک رئیسی