ناکارآمدی طرح انسداد مرزی در استان سیستان و بلوچستان
از سوی دیگر، نتایج ناشی از اجرای طرح انسداد در مناطق مرزی و پسکرانههای مرزی استان باعث شده که مرزنشینان و حتی شهروندان مناطق عمقی با تشدید اقدامهای کنترلی در مرزهای استان، دچار نوعی نارضایتی از چنین وضعیتی شوند؛ چرا که این اقدام، برهم زننده مناسبات اجتماعی- اقتصادی و سیاسی میان دو سوی مرز شده است.
نویسنده این یادداشت نوشته است: مسأله تهدیدهای امنیتی و برقراری امنیت در منطقه جنوبشرقی کشور، همواره یکی از دغدغههای اصلی رهبران سیاسی و مدیران امنیتی بوده است. به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ جمهوری اسلامی ایران در طی سالیان اخیر رویکردهای خاصی به مناطق مرزی داشته و در طول یک دهه، تلاش کرده تا با احداث دیوار، برجک دیدهبانی مرزی، حفر کانال در مرزها، دو برابرکردن نیروهای مرزی، تشکیل پلیس ویژه مبارزه با موادمخدر، امنیت لازم را در مرزهای کشور علیالخصوص مرزهای جنوبشرقی تأمین نماید؛ به طوری که میلیاردها تومان در این خصوص هزینه شده است. نتایج نشان میدهد که استراتژی و مدل فعلی مدیریت مرز و توجه صرف به مرز، به مثابه یک خط و کنترل آن ناموفق بوده و ارتباط زیادی بین ساکنان مرزنشین و مدیریت مرزی در این منطقه وجود دارد. عدم توجه به نوع فرهنگ و شرایط جغرافیایی منطقه مورد مطالعه، از مهمترین دلایل ناموفقبودن طرح انسداد مرزی بوده است. انسداد مرزهای جنوبشرقی گرچه شاخصهای امنیتی منطقه را افزایش داده است، ولی از پشتوانه مطالعات علمی بالایی برخوردار نبوده و باعث نوعی دوگانگی سیاسی- اجتماعی در میان ساکنان مناطق مرزی گردیده است. توجه به رویکرد امنیتی برجستهتر از رویکردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استان سیستان و بلوچستان شده است. مرزهای جنوبشرقی کشور به علت شرایط متنوع جغرافیایی، دارای ویژگیهای گوناگون زمینشناختی و ژئومورفولوژیکی میباشند. شناخت این ویژگیها در نواحی مرزی، کمک مؤثری در شناساندن نقاط ضعف و قوت این مناطق و در نهایت کنترل هر چه بهتر مرزها میکند. مشاهدات میدانی نوار مرزی استان سیستان و بلوچستان نشان میدهد که این نوار در محیطهای مختلف در معرض فرآیندهای فرسایش بادی و همچنین فرآیندهای آبراههای و سیلابی قرار دارد. از سوی دیگر، نتایج ناشی از اجرای طرح انسداد در مناطق مرزی و پسکرانههای مرزی استان باعث شده که مرزنشینان و حتی شهروندان مناطق عمقی با تشدید اقدامهای کنترلی در مرزهای استان، دچار نوعی نارضایتی از چنین وضعیتی شوند؛ چرا که این اقدام، برهم زننده مناسبات اجتماعی- اقتصادی و سیاسی میان دو سوی مرز شده است. ش البته بیشترین حجم نارضایتی، ناشی از تزلزل در بنیانهای اقتصادی شکل گرفته در میان مردم مناطق مرزنشین است. انسداد فیزیکی مرز در حالی انجام گرفته که هیچ گونه زیرساختهای اقتصادی برای مرزنشینانی که تنها منبع درآمد آنها از مرز بوده، انجام نپذیرفته است. اندک اقداماتی که اجرا شده، جوابگوی خیل عظیم جمعیت بیکار منطقه نبوده و فقر و محرومیت افزایش چشمگیری داشته است. تا جایی که در برخی مناطق مرزی، مهاجرت مرزنشینان به شهرهای استان و حتی دیگر استانها را در پی داشته و مناطق مرزی متعددی خالی از سکنه شدهاند. تأمین امنیت پایدار در مناطق مرزی زمانی مؤثر واقع میشود که به تمام ابعاد آن توجه شود و تنها بعد امنیتی آن مدنظر نباشد. امنیت در مرزها باید در خدمت تضمین کیفیت زندگی مناسب با شأن انسان و شکوفایی شخصیت او باشد؛ به گونهای که شهروندان در برنامهریزیهای گوناگون مشارکت نموده و عوامل ناامنساز جامعه را از بین ببرند و شرایط زیستی سالم را در زمینههای مختلف ایجاد نمایند. بنابراین یکی از مهمترین خصیصههای مناطق مرزی، امنیت، رفاه و آسایشی است که مرزها برای شهروندان خود به ارمغان میآورند و بومیان آن سرزمینها میتوانند بیدغدغه زندگی کنند و از نظر مسائل مالی، جانی و سایر امور مرتبط با زندگی، احساس امنیت و آرامش داشته باشند. با توجه به گستردگی مرز سیستان و بلوچستان، نمیتوان صرفاً راهبرد کنترل مرز به شیوه انسداد فیزیکی را مدنظر قرار داد و توسعه اقتصادی را مورد توجه قرار نداد. بهترین راهبرد در کنترل مرز، راهبرد تلفیقی است؛ چرا که راهکارها و سیاستهای مقابله با تهدیدها را در سر لوحه اجرایی خود قرار میدهد. با توجه به هزینههای که در امر انسداد مرزهای جنوبشرقی انجام شده است؛ همچنان شاهد قاچاق موادمخدر، سوخت، کالا، ورود غیرقانونی اتباع بیگانه و فعالیت گروههای تروریستی از طریق مرزهای استان به داخل و خارج از کشور هستیم. این مسائل نشاندهنده این است که در اجرای این طرحها؛ تحقیقات علمی و کارشناسانه صورت نگرفته و به صورت تکبعدی(امنیتی) به این مسئله پرداخته شده و فاکتورهای دیگر مانند توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فرآیندهای ژئومورفولوژیکی و … مدنظر قرار نگرفته است.