هامون که خشک شد مردها جانشان را دستشان گرفتند برای قاچاق:بنزین قاچاق وانت‌ها بلای جان مردم (در حقیقت این “فقر مطلق و بیکاری و تبعیض های متعدد سیاسی و اقتصادی” هستند که بلای جان مردم شده اند، نه اتومبیل های وانت آنها!) سیستان و بلوچستان + ویدیو

پس از خشک شدن هامون، بسیاری از مردم شغل خود را که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم وابسته به این دریاچه بود از دست دادند در نتیجه فقر در این منطقه افزایش یافت. این منطقه، منطقه‌ای کشاورزی بود و صنعتی در آن به صورت وجود نداشت و همچنان هم متأسفانه همین‌طور است. در نتیجه مردم برای کسب درآمد وارد شغل‌های کاذب مانند قاچاق سوخت و یا حتی قاچاق مواد مخدر شدند.
مرز ۱۱۰۰ کیلومتری بین ایران و افغانستان و پاکستان علاوه بر مشکلات امنیتی که به همراه دارد به پایانه‌ای بزرگ برای قاچاق سوخت بدل شده است. به گفته مقام‌های استان سیستان و بلوچستان روزانه بین ۵٫۵ تا ۶ میلیون لیتر سوخت از این استان به کشورهای هم‌جوار قاچاق می‌شود.
شاید باورش سخت باشد اما پیش‌زمینه این قاچاق را تفاوت قیمت سوخت از جمله بنزین و گازوئیل در ایران و افغانستان و پاکستان ایجاد نکرده است بلکه خشک شدن هامون و از بین رفتن شغل ده‌ها هزار نفر در این منطقه و اجبار سرپرستان خانوار به روی آوردن به قاچاق برای کسب درآمد، عامل ناپیدای اوج گرفتن پدیده قاچاق سوخت در منطقه سیستان و بلوچستان است. قاچاقی که به ناامنی مرزهای این منطقه نیز افزوده است. به گفته مقام‌های محلی در هر ساعت ۱۲ نفر در تصادفات جاده‌ای در این استان جان خود را از دست می‌دهند که منشأ بخش بزرگی از این تصادف‌ها قاچاقچیان سوخت در این منطقه هستند.
مردم منطقه از ناامن شدن جاده‌ها به علت حمله ناگهانی قاچیان سوخت به جاده‌ها نگران‌اند و از هر چند گاهی خبر از کشته شدن رانندگان این خودروهای حامل سوخت در تصادفات جاده‌ای منتشر می‌شود.
به گفته مقام‌های محلی بیش از ۷۰ درصد مردم این استان زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند.
پس از خشک شدن هامون، بسیاری از مردم شغل خود را که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم وابسته به این دریاچه بود از دست دادند در نتیجه فقر در این منطقه افزایش یافت. این منطقه، منطقه‌ای کشاورزی بود و صنعتی در آن به صورت وجود نداشت و همچنان هم متأسفانه همین‌طور است. در نتیجه مردم برای کسب درآمد وارد شغل‌های کاذب مانند قاچاق سوخت و یا حتی قاچاق مواد مخدر شدند.
بسیاری از سرپرستان خانوار با خطر انداختن جانشان از ایران بنزین و گازوئیل به پاکستان قاچاق می‌کنند. ماشین‌ها به دو صورت سوخت را انبار می‌کنند یا پلاستیک‌های چند لایه‌ای پشت ماشین می اندازند مانند یک کیسه بسیار بزرگ و آن را پر سوخت میکنند و زیر و رویش را فرش و موکت می‌اندازند به این شیوه به زبان محلی “مشک”می‌گویند و یا اینکه آنها را در بشکه‌های پلاستیکی پر می‌کنند. تقریبا بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ لیتر سوخت در هر وانت جا می‌گیرد که حدود ارزش هر بار این وانت‌ها حدود ۵ میلیون تومان می‌شود.
مردم این سوی مرز تانکرها و گالن‌ها را با بنزین آزاد لیتر ۱۰۰۰ تومان و گازوئیل را لیتری ۶۰۰ تومان پر می‌کنند و در سوی دیگر مرز در پاکستان لیتری حدود ۳۰۰۰ تومان به افرادی مثل خود که منتظر رسیدن سوخت هستند می‌فروشند. از آنجا هم سخت به افغانستان و مناطق داخلی پاکستان برده می‌شود. قاچاقچی‌ها هم به صورت دست جمعی و در تعداد بالا حرکت می‌کنند. از یک سو به این شکل امنیت بیشتری دارند از سوی دیگر مشتریان آنها در سوی دیگر مرز نیز برای چند ده لیتر کار نمی‌کنند و باید حجم سوخت بالا باشد.

البته تقریباً همه این افراد که دست به قاچاق سوخت می‌زنند خودشان صاحب بار نیستند بلکه آنها فقط راننده هستند و به ازای هر بار قاچاق مقداری پول دریافت می‌کنند در واقع آنها پایین‌ترین بخش این قاچاق هستند که برای مافیای اصلی کار می‌کنند و اگر اتفاقی برای باری که حمل می‌کنند بیفتد باید خسارت آن را نیز به صاحب بار پرداخت کنند. شکل کار به این صورت است که صاحب بار از رانندگان ضمانت می‌گیرد، اگر بار را تحویل دهند ضمانت برگردانده می‌شود اگر نه پول دست صاحب بار باقی می‌ماند. اگر راننده گیر پلیس بیفتد هم باید خسارت صاحب سوخت را بدهد هم جریمه دولت را پرداخت کند در نتیجه برخورد بین پلیس و قاچاقچیان غالباً بسیار خشن است. قاچاقچی‌ها سعی می‌کنند به هر شکل که شده از دست پلیس فرار کنند. [میزان جریمه رانندگان بنا بر نظر قاضی می‌تواند بسیار متنوع باشد. با نگاهی به اخبار می‌توان این جریمه را از لیتری حدود ۵۰۰۰ تومان تا جریمه‌ای در حدود به ازای هر لیتر ۱۵۵۰ تومان یافت.] در نتیجه در بسیاری از موارد مثلاً قاچاقچی‌ها برای فرار از دست پلیس گالن بنزین روی خودروی آنها پرت می‌کنند و آتش می‌زنند. مأموران پلیس به سمت آنها شلیک می‌کنند که باعث انفجار و کشته شدن قاچاقچی‌ها می‌شود. کاروان‌های سوخت البته همیشه یک “راه پاک کن”دارند. چند خودرو با فاصله چند کیلومتری در مسیر حرکت می‌کنند و باز بودن مسیر را به کاروان خبر می‌دهند، در صورتی که مسیر باز نباشد این خودروها در جایی مخفی می‌شوند تا زمانی که مسیر باز شود. بسیاری از این تصاویر تجمع خودروها در واقع در زمان مخفی شدن این قاچاقچی‌ها در منطقه گرفته شده است.
تا چند سال پیش کاروان‌های قاچاق سوخت از وسط شهر حرکت می‌کردند و اینقدر زیاد و خشن بودند که کسی جرات مقابله با آنها را نداشت اما الان اوضاع بهتر شده است.
چند سال قبل دولت به مردم منطقه کارتی مانند کارت اعتباری داد و گفت دیگر قاچاق سوخت نکنند تا دولت خودش سوخت را با تانکر به افغانستان منتقل کند و آن را بفروشد. به این شکل هم دولت کمتر از قاچاق سوخت ضرر می‌کرد و همین‌طور خطر جانی قاچاق در مرز برای مردم از بین می‌رفت و دولت نیز می‌بایست تفاوت قیمت را به کارت‌های مرزنشینی که به مردم داده بود واریز می‌کرد.
اما فقط و فقط یک ماه این کار را انجام داد این در حالی بود که ما شاهدیم این تانکرهای سوخت از مرز خارج می‌شوند اما پولی به حساب مردم ریخته نمی‌شود، گاهی روزانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ تانکر سوخت از مرز خارج می‌شود. قبلاً به آن می‌گفتند قاچاق تازگی‌ها نامش شده است صادرات.
بعدها مرز منطقه سیستان به کلی بسته شد و اکنون تقریباً هیچ قاچاقی از منطقه سیستان صورت نمی‌گیرد و دیگر خبری از کاروان‌های قاچاق در این منطقه نیست. اما مرز در منطقه بلوچستان بسیار کوهستانی است امکان کنترل کامل آن وجود ندارد در نتیجه این قاچاق به شکل گسترده در آن منطقه همچنان وجود دارد هر چند پلیس توانسته با کنترل بیشتر از ورود قاچاقچیان به شهر جلوگیری کند.

 

بر اساس یک تحقیق در دانشگاهی محلی در استان سیستان و بلوچستان دست کم ده هزار نفر در مراتب مختلف قاچاق سوخت در استان سیستان و بلوچستان نقش دارند.
بر اساس این تحقیق تنها در سال ۱۳۸۶ بیش از ۶۰۰۰ مورد قاچاق “کالا”در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان کشف شده است.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا