هذیان گوئی خامنه ای / حسن داعی
در روز پس از اعتراف بیژن زنگنه به ورشکستگی صنعنت نفت و گاز در کشور، خامنه ای برای پاک کردن این آبرو ریزی، امروز به میدان آمد و سخنانی گفت که بیانگر درماندگی نظام و پریشان گوئی ولی فقیه است. سخنان وی آنقدر بی معناست که حتی مزدبگیران و دلالان خارج از کشوری رژیم، که وظیفه آنها بازپخش رجزخوانی های ولی فقیه است، از امروز صبح، انگشت به دهان مانده اند که این اظهارات مسخره را با چه شیوه ای برای مخاطبین غربی خود توجیه کنند
دوشنبه 27 بهمن، بیژن زنگنه وزیر نفت در مجلس رژیم حاضر شد و با حالتی نزار از وضعیت اسفناک صنعت نفت و گاز و صندوق های خالی این وزارتخانه، خبر داد و گفت که وزارت نفت که در واقع محل درآمد اصلی نظام است، آنچنان ورشکسته شده که نه تنها قادر به سرمایه گذاری و اجرای پروژه های مورد نیاز خود نمی باشد، بلکه پول باندازه کافی برای پرداخت حقوق کارمندان خود را نیز ندارد.
در روز بعد، چهارشنبه 29 بهمن، خامنه ای برای پاک کردن آثار منفی عجز و لابه های زنگنه به میدان آمد و در سخنرانی خود کشورهای غربی را تهدید کرد که در صورت ادامه تحریم ها علیه ایران، جمهوری اسلامی نیز به تلافی، غرب را تحریم کرده و از صادرات گاز به این کشورها خودداری خواهد کرد. خامنه ای گفت: “ملّت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملّت ایران است که آنها را تحریم خواهد کرد. بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ما است، مال ملّت ایران است؛ گازی که یک انرژی بسیار مهم و اثرگذاری است و دنیا به آن احتیاج دارد و همین اروپای بیچاره احتیاج به این گاز دارد، این گاز در اختیار ما است؛ ایران بیشترین سهم گاز موجود در دنیا را فعلاً – تا حدّ اکتشافات فعلی در ایران – دارد؛ ما تحریم میکنیم آنها را در وقتی که مناسب باشد؛ و جمهوریاسلامی میتواند این کار را بکند.”
رجز خوانی خامنه ای، آنقدر مسخره و بی معناست که حتی مزدبگیران و دلالان خارج از کشوری رژیم، از تریتا پارسی تا هومن مجد و دهها مثلا خبرنگار آمریکائی و اروپائی قلم به مزد که وظیفه شان رله کردن و بازپخش خط و نشان کشیدن های ولی فقیه میباشد، در مقابل سخنرانی خامنه ای سکوت کرده و انگشت به دهان مانده اند که این رجزخوانی مسخره را با چه شیوه ای به خورد مخاطبین غربی خود بدهند.
باید به ولی فقیه درمانده نظام گفت که اولا، این غرب و در رأس آن کنگره آمریکاست که بمنظور وادار کردن جمهوری اسلامی به دست کشیدن از جاه طلبی های هسته ای و اشاعه تروریسم در جهان و رویای خلافت در منطقه، در صدد مجازات و قطع شاهرگ اقتصادی رژیم یعنی صادرات نفت و گاز است. بنابراین، اگر خامنه ای با ابتکار خودش صادرت را قطع کند، از زحمت و دردسر کنگره آمریکا کاسته و به آنان کمک کرده است.
دوم آنکه، به برکت مافیاهای اقتصادی و دزدان سرگردنه در جمهوری اسلامی، که هنری بجز غارت منابع طبیعی کشور و به جیب زدن آن و تأمین بودجه سرکوب در داخل و تقویت گروههای تروریستی در منطقه ندارند، وضعیت صنعت نفت و گاز کشور به جائی رسیده کهایران، وارد کننده گاز است و اصولا توان صادرت ندارد که خامنه ای قصد تعطیل کردن آن را داشته باشد.
مرکز پژوهش های مجلس رژیم در گزارشی در اینباره می نویسد: “ایران در سال ٢٠١٢ بهعنوان یکی از کشورهای دارنده ذخایر گازی در جهان شناخته شده است. باوجود دارابودن چنین ظرفیتی، سهم ایران از تجارت در بازار جهانی گاز بسیار ناچیز است و بیش از آنچه صادر میکنیم، واردات داریم. اطلاعات موجود گویای این واقعیت است که هماکنون باوجود آنکه ایران به صادرات گاز اقدام میکند اما برای تامین مصرف داخلی کشور به واردات نیز نیازمند است. بهگونهای که باید بیشتر از صادرات، از کشورهای دیگر گاز وارد کرده تا مصرف داخلی را تامین کند.”
قابل ذکر است که رژیم اصولا توان تکنیکی و سرمایه لازم برای تولید گاز از منابع موجود در کشور را ندارد که نمونه فاجعه بار آن، ذخائر گازی مشترک به همسایگان است که سالانه دهها میلیارد دلار به کشور خسارت وارد میکند. مثال دردناک آن منطقه پارس جنوبی است که یکی از بزرگترین ذخائر نفت و گاز جهان میباشد و بین ایران و قطر قرار گرفته است و درحالیکه کشور همسایه با سرعت تمام در حال بهره برداری از آن است، رژیم نظاره گر غارت سهم ایران از این سرمایه ملی است.
در آبان 1392، رکنالدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت اعتراف کرد که بدلیل عدم سرمایه گذاری در پارس جنوبی و ناتوانی در برداشت از این ذخیره گاز، سالی 30 میلیارد درآمد ارزی کشور به باد میرود. در گزارش دیگری که سایت آفتاب در 24 آبان 1392 منتشر کرد مسئولین وزارت نفت اعتراف میکنند که قطر روزانه 525 هزار بشکه از میدان مشترک بهره برداری میکند ولی ایران بدلیل عدم سرمایه گذاری، فقدان تکتولوژی لازم و خروج کمپانی های بزرگ نفتی از کشور، هیچ برداشتی از این میدان مشترک نداشته است. در گزارش دیگری که سایت بازتاب در 11 اردیبهشت 1390 تحت عنوان “غارت میادین نفتی” منتشر کرد، جزئیات از دست رفتن دهها میلیارد از سرمایه های کشور در میادین مشترک با عراق، عربستان و امارات توضیح داده شده است.
سوم آنکه، به برکت سیاست های ویرانگر جمهوری اسلامی، نه تنها ایران قادر به تولید گاز برای صادرات نیست، بلکه با ادامه روال کنونی، حتی تولید و صادران نفت نیز روز به روز کاهش یافته و به پیش بینی کارشناسان نظام، ایران که صاحب چهارمین ذخائر نفت جهان است، به وارد کننده نفت تبدیل خواهد شد. هادی نژاد حسینیان معاون سابق وزارت نفت رژیم و نماینده سابق در سازمان ملل در مصاحبه ایبا روزنامه اعتماد در 10 بهمن 88 گفت: “با اين شرايطي که صنعت نفت ايران دارد، رسيدن به جايگاه اول منطقه پيشکش، خدا کند از جرگه کشورهاي نفت خيز خارج نشويم… سه سال پيش مطالعاتي در اين زمينه انجام شد که نشان داد اگر روال توليد و مصرف نفت و فرآورده هاي نفتي به همان منوال تداوم يابد حداکثر تا 10 سال از آن بايد زمان ما نفت خام براي صادرات خواهيم داشت و بعد از آن بايد کل نفت توليدي به مصرف داخل برسد.”
حمید رضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس در مصاحبه ای در 24 فروردین 1390 با اشاره به برداشت غیرصیانی (یعنی غارت وحشیانه ذخائر نفت) گفت: “با ادامه سیاستهای کنونی در حوزه نفت، سوء مدیریتها و غفلت از سرمایهگذاری برای تولید صیانتی، در مدت هفت سال به وارد کننده نفت تبدیل میشویم.”
روشن ترین تصویر از سیاست های ویرانگر رژیم ایران در نابود کردن ذخائر نفت و گاز کشور را کمال دانشیار رئیس کمیسیون انرژی مجلس هفتم در گزارشی در 24 تیرماه 1387 ارائه کرد و گفت: “ما در كشور حدود 600 ميليارد بشكه نفت كشف كردهايم كه از اين مقدار تاكنون حدود 60 ميليارد بشكه برداشت كردهايم يعني 10 درصد منابع كشف شده، در بهترين شرايط 10 درصد ديگر هم ميتوانيم از اين ذخائر برداشت كنيم، حدود 80 درصد براي برداشت نياز به هزينههاي سنگين دارد و اگر گاز استخراج نشود و به مخازن تزريق نگردد همين 4 ميليون بشكه نفت توليدي روزانه بعداً به 3 ميليون و بعد 5/2 ميليون و به تدريج سير نزولي خواهد داشت.
قبل از انقلاب روزانه 6 ميليون بشكه نفت استخراج ميشده. الآن حدود 2 ميليون كاهش توليد داريم در اين مدت اگر جنگ نبود قطعاً افزايش توليد ميداشتيم. به عبارت ديگر جنگ براي حفظ مصالح كشور و كم شدن توليد و كاهش خسارت به مخازن بسيار مؤثر بوده است. ما تا 10 سال آينده اگر به همين شيوه عمل كنيم توليدمان به 5/2 ميليون بشكه ميرسد يعني نفت ديگري براي صادرات نميتوانيم داشته بايم و كل توليد صرف نيازهاي مصرف داخلي ميشود.
در حال حاضر، در كشور روزانه 500 ميليون متر مكعب گاز استحصال ميگردد. در تابستان حدود 300 ميليون مترمكعب مصرف كشور است. تزريق گاز به ميدانهاي نفتي حدود يكصد ميليون مترمكعب پيش بيني شده كه كمتر تزريق ميشود. گاز مورد نياز براي تزريق به چاههاي نفت تقريباً 3، 4 برابر اين است. چون گاز به موقع تزريق نميشود، مخازن كلي خسارت ميبينند. تأكيد بر تزريق گاز به ميدانهاي نفتي و جلوگيري از افت سالانه 400 هزار بشكه. در توليد اين عدد بسيار خطرناك است. الآن سالي 400 هزار بشكه از توليد ايران كاسته ميشود. اگر هيچ كاري نشود 10 سال ديگر اصلاً قادر به استخراج نفت نيستيم البته در حال حاضر، سالانه يكصد حلقه چاه جديد ميزنند كه اين ميزان را جبران كند ولي مسئلة اصلي اين است كه انرژي مخزن را نميتوانند بازيافت كنند. الآن به 9 ميدان نفت گاز تزريق ميشود كه بايد به 30 ميدان افزايش يابد. كشور در 20 سال آينده 600 ميليارد دلار بايد در بخشهاي مختلف نفت و گاز هزينه نمايد يعني سالانه 30 ميليارد دلار. اين مقدار را قطعاً قادر نخواهد بود از بودجه نفت تأمين كند و بايد شرايطي فراهم كرد كه سرمايهگذاران خارجي جذب و مشاركت نمايند.”
اظهارات دو روز پیش زنگنه و سخنرانی امروز خامنه ای هر دو یک معنا دارند و آن، وضعیت ورشکسته رژیم است که یکی را به عجز و لابه و دیگری را به عربده کشی خنده دار وادار کرده است.