چشمانداز وقایع سال 2015 در کردستان روژهه لات (ایران)
در سال 2015 در برابر شمار معدودی از زندانیان سیاسی که پس از تحمل دوران حبس آزاد شدند، دهها تن از فعالان سیاسی و فرهنگی و روزنامەنگاران کرد توسط نهادهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شدند.
چشمانداز وقایع سال 2015 در کردستان روژهه لات (ایران)
در سال 2015 در برابر شمار معدودی از زندانیان سیاسی که پس از تحمل دوران حبس آزاد شدند، دهها تن از فعالان سیاسی و فرهنگی و روزنامەنگاران کرد توسط نهادهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شدند.
زندانیان در دوران حبس نیز با شکنجه و توهین و تحقیر مواجه بودند و از بسیاری از حقوق ابتدائی یک زندانی از جمله ملاقاتهای هفتگی و درمان محروم ماندند.
رمضان احمد اهل کوبانی و زینب جلالیان زندانی محکوم به حبس ابد از جمله آنان بودند که علیرغم نیاز فوری به درمان در وضعیت بدی در زندانهای کرج و خوی بسر میبرند. انتقام جویی از زندانیان سیاسی توسط اداره اطلاعات بدین ترتیب در اوج خود بود.
در این بین دستکم پنج زندانی سیاسی اعدام شدند. حکم علی و حبیب افشاری، منصور آروند، سیروان نژاوی و بهروز آلخانی پس از سالها تحمل حبس نهایتا به اجرا گذاشته شد. نیروهای امنیتی یا از تحویل پیکر اعدامیان به خانوادەها خودداری کردند و یا اقدام به تهدید آنان به برخورد در صورت برگزاری مراسم بزرگداشت نمودند.
تهدیدی که البته کارساز نبود و نتوانست خانودەها را وادار به سکوت کند.
همچنین شش زندانی کرد سنیمذهب به نامهای حامد احمدی، کمال مولایی، جمشید دهقانی، جهانگیر دهقانی، صدیق محمدی و هادی حسینی در زندان رجاییشهر کرج اعدام شدند.
آمار اعدام زندانیان عادی نیز روندی رو به رشد داشت و چوبەهای دار در انظار عمومی شهرهای کرماشان و خوی نیز برپا شدند.
از سویی کشتار بیرحمانه کولبران و کاسبکاران مرزی که برای لقمەای نان راهی جز گام گذاشتن در این راه خطرناک ندارند با شدت هرچه بیشتر ادامه یافت.
طبق آماری که نوروز تیوی در 2015 موفق به جمعآوری آن شده دستکم سی و هشت تن در شهرهای مرزی از اورمیه گرفته تا کرماشان به ضرب گلوله نیروهای سپاه و مرزبانی جان خود را از دست داده و دهها تن دیگر زخمی شدند. شماری از کولبران هم در میان برف و یخبندان و حوادث طبیعی قربانی شدند. در موردی منابع بومی اعلام کردند نیروهای انتظامی در مرز بانه کولبری که بازداشت شده بود را با بنزین به آتش کشیدند. برخی از خانوادەها نیز گزارش دادند برای تحویل گرفتن پیکر عزیزانشان مجبور شدەاند هزینه گلولەای که به آنها شلیک شده را بپردازند .
در واکنش به تراژدی کولبران علیرضا آشناگر معاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان در یک جلسه کمیسیون برنامەریزی برای مبارزه با قاچاق کالا در سنندج با انتقاد از پوشش تلفات انسانی در مرزها گفت: “تاکنون حتی یک کولبر در مرزهای کردستان کشته و یا زخمی نشده، رسانەها نباید احساسی برخورد کنند. دولت تدبیر و امید در صدد ارتقای معیشت در مرزهای کردستان است و رسانه ها باید این مقوله را برجسته کنند.”
همچنین اداره بهداشت و آموزش پزشکی کرماشان طی بخشنامەای به بیمارستانهای دولتی از آنها خواست که از پذیرش کولبران زخمی خودداری کنند اگر نه با آنها برخورد خواهد شد. این بخشنامه در تابلوی اعلانات بیمارستانها نصب شد.
مقامات در حالی مدعی شدند که دولت در صدد بهتر کردن اوضاع اقتصادی منطقه است که واحدهای تولیدی زیادی به دلیل ورشکستی تعطیل شدند و استاندار ایلام از مهاجرت قریب پنجاه هزار شهروند به دلیل بیکاری خبر داد .
علاوه بر این قاتلین خاموش در کمین روستانشینان بودند. انفجار مینهای کاشته شده در نوار مرزی دستکم چهارده کشته بر جای گذاشت و دهها تن که عمدتا از اهالی استانهای ایلام و کرماشان بودند مجروح و قطع عضو شدند.
کودکان بزرگترین قربانیان بیتوجهی مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به پاکسازی میادین مین در مرزها بودند.
از جمله این کودکان که در هنگام بازگشت از مدرسه در منطقه کنجان شهر مهران با مین برخورد کردند.
در این سال نیز خانواده کودکان شینآبادی که در آتش بیتدبیری مسئولان سوختند برای دریافت هزینه درمان فرزندانشان مجبور شدند بارها به تهران عزیمت کنند.
هزاران کودک هم به دلیل فقر مادی از تحصیل بازماندند. اسکندر لطفی از آموزگاران مریوان گفت تنها در این شهر چهارصد کودک فرصت ثبت نام پیدا نکردند.
با همه اینها، مراسمهای نوروزی بصورت گردهماییهای عمومی در مناطق شهری و روستایی برگزار شد و کردها به رسم دیرینه آتش نوروز را برای غلبه بر سیاهی با همخوانی سرود ملی “ای رقیب” برافروختند .
دیگر جشنهای تاریخی مانند کومسای در هورامان و جشنوارەهای فرهنگی مانند جشن روز گُلوَنی در لرستان برای حفظ اصالت این سرزمین برگزار شدند.
تقدیر از نامداران کرد هم بخشی از فعالیتهای فرهنگی بود.
از ساختن یک مجسمه و نصب آن بر مزار حسن زیرک در بوکان گرفته، تا مراسم یادبود برای شیرکو بیکس.
اهدای گل بجای سیگار و راهپیمایی در اعتراض به گسترش مواد مخدر هم از در چارچوب فعالیتهای فرهنگی بود.
نیروهای امنیتی بسیاری از برنامەهای فرهنگی را هم لغو کردند، مثل مراسمهای روز زبان مادری و مراسم بزرگداشت شاعر کرد مستوره اردلان.
مردم روژهلات از دیگر بخشهای کردستان هم غافل نبودند و از اندک فضای موجود برای بیان احساساتشان استفاده کردند.
این تصاویر جوانان هنرمند در مریوان و تهران را نشان میدهد که مقاومت کوبانی و شنگال را بر روی صحنه بردند.
جوانان روژهلاتی علاوه بر این مشارکت قابل توجهی در جبهەهای مقاومت کوبانی و دیگر نقاط جنگی کردستان داشتند، آنچه با مشارکت شماری از مبارزان غیر کرد ایران همراه بود.
شماری از متخصصان رشتەهای مختلف هم برای کمکرسانی، داوطلبانه عازم روژاوا شدند.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نگران از روحیه انقلابیگری جوانان، ضمن جلوگیری از انتقال پیکر جانباختگان مبارزات به داخل مرزها همچنین به مراسمهای بزرگداشتی که برای آنان انجام میشد یورش بردند.
اما نه تنها این مراسمها با شرکت مردمی برگزار شد بلکه جوانان آپویی و خانواده زندانیان اعدامی برای جانباختگان، مراسمهای یادبود برگزار کردند. حتی برای مبارزانی که پیکرشان تحویل خانوادهها نشد، مزارهای نمادین ساخته شد.
در این میان مراسم بزرگداشت طاهر الچی رئیس کانون وکلای ئامد در تهران نیز قابل توجه بود. مراسمی که با محدودیتهای امنیتی همراه شد.
اما فعالترین گروه معترض در کردستان، مادران صلح بودند. مادرانی که بیهراس موضع خود را در میان میگذاشتند. از محکوم کردن اعدامهای سیاسی تا بازدید و تقدیر از خانوادەهای جانباختگان مبارزات گرفته تا طرح مطالبه آزادی رهبر خلق کرد عبدالله اوجالان و حمایت از حزب دمکراتیک خلقها در انتخابات ترکیه.
اداره اطلاعات سردشت سیزده تن از مادران صلح که برای شرکت در مراسم ترحیم یک مبارز جانباخته در کوبانی به این شهر رفته بودند را بازداشت و آنها را مورد بیاحترامی قرار داد.
مادرانی که پس از چند ساعت بازجویی آزاد شدند هدف خود را کمک به برقراری صلح در کردستان و توقف خونریزیها عنوان کردند.
تظاهراتهای مربوط به مرگ فریناز خسروانی در مهاباد هم از مهمترین رویدادهای 2015 بود.
او که از کارکنان یک هتل در مهاباد بود پس از تلاش یک مأمور امنیتی برای تعرض جنسی، خود را از طبقه چهارم هتل پرتاب کرد و جانباخت.
همزمان با پخش این خبر و انکار مقامات مسئول که سعی داشتند فریناز خسروانی را به عنوان گناهکار جلوه دهند، مردم خشمگین مهاباد با انجام تظاهرات در برابر هتل محل کار فریناز و به آتش کشیدن آن خواهان محاکمه عاملین این جنایت شدند.
سرکوب خشونتبار اعتراضات مردمی و بازداشت دهها تن نتوانست جلوی اعتراضات را بگیرد و قیام مردمی به شهرهای اطراف مانند سردشت و پیرانشهر هم کشیده شد. دولت نهایتا مجبور شد عامل این اقدام را بازداشت شد.
از سویی زنان گریلای نیروی مدافع زنان موسوم به “ه.پ.ژ ” برای گرفتن انتقام فریناز طی عملیاتی در حدفاصل سقز و بانه دو نیروی مسلح جمهوری اسلامی را از پای درآوردند.
همچنین با وجود آمار بالای قتل و خودکشی زنان در پی فشارهای قانونی و سنتی، مراسم هشتم مارس روز جهانی زن در برخی نقاط کردستان برگزار شد. جمهوری اسلامی این روز را ممنوع اعلام کرده است.
تجمعات برای اعتراض به قوانین زنستیز و قتلهای ناموسی از دیگر فعالیتهای زنان بود.
اعتصابات و اجتماعات صنفی و کارگری بخش دیگری از اعتراضات مردمی بود که در روز جهانی کارگر و طول سال انجام شد.
خصوصا معلمان و دبیران مدارس کردستان در روز تحصن عمومی معلمان سراسر ایران تجمعات اعتراضی برگزار کردند و پیگرانه حقوق انسانی خود را درخواست نمودند.
اقدامات زیستمحیطی شاید برجستەترین اقدام فعالان کردستانی در این سال بوده.
همزمان با آلودگی بیش از حد هوا در سنندج، کرماشان و ایلام، هشدارها درباره خشک شدن دریاچه اورمیه و تبدیل آن به کویر نمک هم تکانی به مسئولان نداد. خبرهای ضد و نقیض در مورد پروژه نجات دریاچه اورمیه چنان زیاد بود که امیدها برای نجات آن کمرنگ شد. دریاچه زریبار مریوان و تالابهای دیگر هم وضعیت خوبی ندارند.
از سویی وداع تلخ با دو منطقه تاریخی و باستانی ایلام و بیجاربا آبگیری سدهای سیمرهو تالوار و خبرهای مربوط به نابودی قلعه تاریخی فلکالفلاک لرستان و معبد تاریخی کنگاور این اواخر با خبر نابودی میراث بشری در هورامان با ایجاد سد بلبر و آبگیری سد داریان تکمیل شد.
در مقابل تخریبات گسترده زیستمحیطی، مردم و گروههای طبیعتدوست سعی کردند با انجام فعالیتهایی مانند شرکت داوطلبانه در عملیات اطفای حریق در جنگلها، کاشتن نهال، پاکسازی محیط زیست از زباله و برگزاری مراسمهای ترک شکار و کمک به حیوانات با زیستگاه خویش آشتی کنند.
مناطق مریوان و هورامان پیشروی حفاظت از محیط زیست بودند. خصوصا اعتراضات مربوط به تخریب چشمه تاریخی بل که زندگی دهها هزار انسان را تحت تأثیر قرار میدهد بسیار پیوسته و موثر بود.
وقتی که امضای تومار سه هزار نفری و راهپیمایی و تجمعات مردمی کارساز نبود شماری از فعالان محیط زیست برای توقف آبگیری سد داریان دست به اعتصاب غذا زدند، اعتصابی که پس از چند روز بصورت مشروط متوقف شد.
در این بین خلق کرد اما در برابر سرکوب و سیاستهای خشونتبار جمهوری اسلامی بیدفاع نبود. اعدامهای سیاسی، تخریب عامدانه محیطزیست و عملیاتهای نظامی و توپباران نواحی مرزی با واکنش گریلاهای نیروی مدافع شرق کردستان موسوم به ‘ی.ر.ک’ همراه بود.
در این سال بیش از هفتاد تن از نیروهای سپاه پاسداران با اتکا به حق دفاع مشروع در عملیاتهای گریلایی از پای درآمدند و در مواردی ماشینآلات و تجهیزات مورد استفاده برای ساخت و سازهای نظامی و پایگاههای مرزی به آتش کشیده شد.
در مقابل شماری از نیروهای گریلا جان خود را از دست دادند. زیلان گابار از جمله آنان بود که در هجوم سپاه پاسداران به جوانرو با وجود آنکه زخمی شد تا آخرین گلوله مقاومت کرد. زیلان برای آنکه اسیر دشمن نشود نارنجکی که بهمراه داشت را نهایتا منفجر کرد و با اهدای جانش، به سپاهیان جمهوری اسلامی یاد داد که یک انقلابی هرگز تسلیم نمیشود.