گزارش یک شهروند زاهدانی از وضعیت موتورگیری در شهرهای بلوچستان
کمپین فعالین بلوچ- یک شهروند زاهدانی مطلع مشاهدات، تجربیات و مطالعات خود در زمینه موتورگیری ها که همواره در بین مردم بلوچ به عنوان یک “معضل” و “مشکل عمومی” مطرح است را به طور مختصر تشریح کرده است که ذیلا مطلب ایشان را می توانید مطالعه کنید:
طبق اطلاع بنده، در شهر زاهدان چهار یا پنج پارکینگ دولتی وجود دارد، پارکینگهایی که وسایل نقلیه توقیف شده به آنجا منتقل میشوند؛ که در هر یک از این پارکینگها، ما بین چند صد تا چند هزار موتور سیکلت توقیف شده وجود دارد. و حتی این تعداد پارکینگ، جوابگوی حجم بالای بگیر و ببندها نیست، به همین منظور، پارکینگ جدیدی خارج از شهر و در فضای باز و بصورت حصارکشی تاسیس شده است. وسایل نقلیه در این پارکینگها بصورت بسیار نامطلوب نگهداری میشوند. و دست کج مسئولان پارکینگ و کارگرهایشان مزید بر علت بوده، و بسیار مشاهده کرده ایم که بر پیکره ی این موتورسیکلتها دستبرد زده شده است.
دلایل توقیف موتور سیکلت ها
اما دلایلی که باعث توقیف موتورسیکلت میشوند عبارتند از: عدم گواهینامه راکب، عدم بیمه ی موتورسیکلت، عدم استفاده از کلاه ایمنی. (لازم بذکر است، عدم استفاده ی راکب دوم موتورسیکلت از کلاه ایمنی نیز مشمول ۶۰ هزار تومان، و عدم کارایی هر یک از اجزای موتور، قبیل چراغ، چراغ خطر، بوق و راهنما نیز شامل مبالغ مختلفی جریمه میشوند.) بماند که کیفیت پائین مونتاژ این موتورسیکلتها، باعث بروز روزانه ی چنین مشکلاتی در ساختار آنها میشود. یعنی همیشه بهانه ای برای توقیف یا جریمه ی موتورسیکلت وجود دارد. از طرفی، قیمت بسیار بالای بیمه برای موتورسیکلت، و شرایط سخت اخذ گواهینامه، بخصوص دارا بودن کارت پایان خدمت سربازی، شرایط را برای توقیف دائمی مهیا میکنند. (یکی از دلایلی که بسیاری از جوانان بلوچ گواهینامه ندارند، اینست که خدمت سربازی نرفته اند. و دلیل آن نیز اینست که اکثرشان بنحوی نان آور خانواده، یا کمک خرج هستند. همانگونه که دلیل ترک تحصیل بسیاری نیز همین است. متاسفانه فقر و تبعیض سیستماتیک حاکم بر بلوچستان، باعث شده بالاترین آمار کودکان کار و بازماندگان از تحصیل و خدمت اجباری سربازی را داشته باشیم.)
روش های متوقف کردن موتور سیکلت ها
روشهای متوقف کردن این موتور سیکلتها نیز قابل تامل است! جدای از روش متداول که ایجاد ایستهای بازرسی، و چک کردن مدارک راکب و وسایل نقلیه میباشد، استفاده از روشهایی چون “به سرقت بردن” موتورسیکلتها از درب خانه ها و مغازه ها بدون حضور و اطلاع مالکان آنها در دستور کار نیروی انتظامی میباشد. و گاها پیش آمده که مالکان این موتورسیکلتها، با ظن سرقت وسیله نقلیه شان، گزارش سرقت داده، و نهایتا موتورسیکلتشان سر از پارکینگهای نیروی انتظامی در آورده است! و باید برای ترخیصشان کلی هزینه کرده و هفت خوان اجرائات سخت را بگذرانند.
تعقیب و گریز روش دیگری برای متوقف کردن موتورسیکلتهاست، که گاها باعث ایجاد تصادف و خسارتهای مالی و جانی جبران ناشدنی میشوند. و نیروی انتظامی نیز با زدن برچسبهایی به راکبان موتورسیکلتها، براحتی خود را تبرئه میکند.
روش نا مرسوم و خطرناک دیگر، کمین کردن سربازان، سر چهار راهها و پشت درختان و گوشه ی دیوارهاست. که به محض رسیدن موتورسیکلت، چندین سرباز از هر طرف یورش برده و موتورسیکلت را متوقف میکنند، که بعضا باعث سرنگون شدن راکب نیز میشود. و گزارش های از شکستن پای یک شهروند چابهاری چندی پیش در همین شیوه متوقف کردن منتشر شد.
اما تمام این موارد تنها قسمتی از داستان هستند؛ حداقل سه تا چهار روز دوندگی، ۳۳۰ تا ۳۸۰ هزار تومان هزینه ی بیمه، ۱۰۰ هزار تومان جریمه ی گواهینامه، حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان جریمه ی کلاه ایمنی، حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان کرایه تاکسی برای گذراندن هفت خوان، حدود ۱۰۰۰ تومان پول پارکینگ برای هر روز؛ تمامی این هزینه ها دست به دست هم میدهند تا شخص از خیر موتورسیکلت خود بگذرد. (همچنان که بنده بدلیل نداشتن بودجه از خیر موتورسیکلت خود، که بصورت قرض نیز خریده بودم، گذشتم، و تنها وسیله ی نقلیه ی خود جهت رفتن سر کار (کارگری)، را از دست دادم. و در نتیجه کار خود را، و هم اکنون در شرایط بسیار سخت مالی بسر میبرم. حسبی الله ونعم الوکیل). و این مشکل هزاران نفر فقط در شهر زاهدان است.
لازم بذکر است، این موتورسیکلتها، پس از چند ماه، و عدم پیگیری مالکان آنها، به مزایده گذاشته میشوند. و از این طریق مبلغ هنگفتی به خزانه ی دولت سرازیر میشود. (یادم هست دو سال پیش، فرمانده کل راهنمایی و رانندگی اظهار داشت که، این نیرو افتخار این را دارد، که تنها از محل درآمد این ارگان از جریمه ها، ۱۰۰۰ میلیارد تومان به دولت کمک کند!)