سیاست ایران در بلوچستان از تغییر ترکیب جمعیت تا کشتارهای بی رحمانه
سخنان آقای ناصر بلیده ای در سمینار “مقیاس بی عدالتی در بلوچستان” در واشینگتن دی سی، هفتم اکتبر 2017
سیاست ایران در بلوچستان از تغییر ترکیب جمعیت تا کشتارهای بی رحمانه
من نمی خواهم به جزئیات سیاست های دولت ایران در خصوص مردم بلوچ بپردازم.
فقط در مورد سه موضوع مهم صحبت خواهم کرد که در نتیجه سیاست های دولت ایران در ذهن هر بلوچ حّک شده است.
یکی برنامه های بلند مدت ایران برای “تغییر بافت جمعیتی” بلوچستان و دیگری “قتل های فرا قضایی” است که بلوچستان را به عنوان یک منطقه شکارانسان برای نیروهای امنیتی ایران تبدیل کرده است و سوم سیاست دولت برای “استفاده از دین به عنوان ابزار سیاسی” است که با ایجاد فرقه های مذهبی ساختگی ادامه دارد.
تغییر بافت جمعیتی
تغییر بافت جمعیتی بلوچستان یکی از سیاستهایی است که از زمان اشغال و انضمام بلوچستان به ایران شروع و تا حاکمیت دولت فعلی نیزهمچنان ادامه دارد. پس از اشغال بلوچستان توسط ایران در سال ۱۹۲۵، دولت ایران بخشهایی از بلوچستان را به استانهای همسایه کرمان و هرمزگان واگذارکرد.
دیده بان حقوق بشر این واقعیت را ثابت کرده است که مناطق پر جمعیت بلوچ نشین از سال ۱۹۹۷بگونه ای توسط تهران تقسیم بندی شده اند، تا نسبت جمعیتی با اقلیت بلوچ ایجاد و امکان انتحاب شدن بلوچها در انتخابات محلی میسر نباشد.
طبق همین گزارش در حکومت پهلوی چهل درصد جمعیت زاهدان ساکنان غیر بلوچ هستند, گزارش همچنان یادآور می شود که از اواسط دهه ۱۹۹۰ برنامه تغییر بافت جمعیت شهرهای بزرگ همانند زاهدان، ایرانشهر،خاش و چابهار توسط مقامات تعیین شده است.
هفته گذشته مجلس و وزارت کشوربحث تبدیل بلوچستان به سه استان کوچکتر را آغار کرده است، این تبدیل امکان تغییر بافت جمعیتی را آسان تر حواهد کرد.
دولت روحانی اعلام کرده است که یک طرح جدید برای کاهش جمعیت بلوچ به یک اقلیت در میهن خود در دست اجرا دارد.
اکبر ترکان، رئیس سازمان مناطق آزاد اعلام کرده است که دولت قصد دارد جمعیت مناطق ساحلی خلیج و دریای مکران را به سه برابر افزایش دهد.
سیاست تغییر بافت جمعیتی بلوچستان بدلیل تغییرات وسیع ژئوپولیتیک در آسیای مرکزی، خاورمیانه، جنوب و شرق آسیا شدت گرفته است. با همه این احوال ۷۰ درصد مردم بلوچ زیر خط فقر زندگی میکنند و رقم درصد بیکاری دو رقمی است.
اگر در منطقه امکان اسکان ۲ میلیون نفر دیگر وجود دارد، چرا این مزایا باید برای افرادی که در حال حاضر در بلوچستان زندگی می کنند نباید وجود داشته باشد؟
قتل های فرا قضایی قتل عام فرا قضایی مشخصه سیاست دولت ایران در مناطق اقلیت های ملی، به ویژه در بلوچستان بوده است.
بلوچستان به منطقه کشتار ایرانی توسط حکومت تبدیل شده است.
این موضوع توسط رئیس مرصاد، به صراحت اعلام شده است، اینگونه ابلاغ شده است: ” به ما دستور داده شده است که کسانی را که اسلحه حمل می کنند، هر جا که دستگیر شدند اعدام خواهیم کرد”.( روزنامه اطلاعات ششم اسفند هزارو سیصدوهفتادوشش).
همانطور که اشاره شد، دولت ایران به دنبال سیاست خود برای تغییر بافت جمعیت بلوچستان ادعا می کند، که منطقه ساحلی بلوچستان می تواند دو میلیون نفر دیگر را جای دهد.
در حالی که جوانان بلوچ به علت بیکاری مجبور به ترک بلوچستان برای کار در خارج از کشور یا در سایر استان های ایران هستند. عده خیلی زیادی برای کسب درآمد مشغول خرید و فروش بنزین در بازار سیاه هستند.
این مردان جوان اغلب در جاده ها یا هر جا که آنها را پیدا می کنند، هدف قرار گرفته و کشته می شوند.
در بسیاری از موارد نیروهای امنیتی ایران از آتش سنگین استفاده می کنند، که منجر به زنده سوزاندن این مردان جوان در خودروهای خود و یا موتور سیکلت های حامل سوخت می شوند.
آخرین حادثه هفته گذشته یک بنزین فروش جوان بود که در تلاش برای فرار از مرگ، سعی در مخفی کردن در خانه خود را داشت،
حتی پس از آن نیروهای امنیتی شلیک را متوقف نکردند که منجر به مرگ صاحبخانه کودکش مرتضی شد. فی الواقع این نوع هدف قراردادنها به قصد کشتن نه تنها مرگ وحشیانه این جوانان است، بلکه بی عدالتی مضاعف در حق کشته شدگان اینجاست، که هیچ یک از مجریان جهت پاسخگویی به عدالت سپرده نمی شوند. دولت به دلیل عدم علاقه برای مردم بلوچ به جای ایجاد شغل برای این جوانان، به کشتن بی قید و شرط آنها متوسل می شود.
در اینجا من باید تاکید کنم که،
اگر یک واقعه مشابه در ایران مرکزی اتفاق بیافتد، فورا” تبدیل به سرخط خبری بی بی سی فارسی, صدای آمریکا و رادیو فردا میگردد، که خواستار عدالت و تفسیرهای مختلف دفاع از حقوق بشرمیشود، اما وقتی که نوبت به بلوچستان میرسد، حتی رسانه هایی که توسط کشورهایی مانند ایالات متحده و انگلیس اداره میشوند، جنایات مقامات ایران را در بلوچستان نادیده می گیرند و به آن پوشش خبری نمی دهند. ما معتقدیم که آنها با نادیده گرفتن این قتلها, کشتارهای بلوچستان توسط دولت را تائید میکنند.
مذهب به عنوان یک ابزار سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد یکی دیگر از جنبه های سیاست های ایران در بلوچستان پشتیبانی او (جمهوری اسلامی ایران) از گروه های فرقه ای و اسلام سیاسی است.
بلوچ به عنوان یک ملت سکولار در برابر شیعیان ایران و سنی های پاکستان در برابر اسلام سیاسی مقاومت کرده است. دو کشور برای ایجاد و حمایت از گروه های افراطی مذهبی در بلوچستان همکاری دارند.
حقایق و شواهد بسیاری در این زمینه وجود دارد، که نشان می دهند دولت های ایران و پاکستان در ایجاد و شکل گیری و استفاده از گروه های افراطی همکاری می کنند تا:
۱- ایجاد بی ثباتی و اما کنترل شده در بلوچستان.
۲ـ ایجاد دینامیک غلط سیاسی در قالب افراط گرایان اسلامی برای تحریف مبارزات بلوچ به هدف استمرار حاکمیت خود. آنها همچنین سعی می کنند که فرهنگ لیبرال و سکولار بلوچ را که بر اساس اسلام معتدل است، به یک نسخه افراطی از اسلام سیاسی تبدیل کنند.
موقعیت جغرافیایی بلوچستان اجازه دسترسی به دریا را می دهد، این همان چیزی است که گروه های افراطی نیاز دارند.
تقسیم بلوچستان بین ایران، پاکستان و افغانستان باعث میشود گروه ها با یکدیگر در سراسر مرزها ارتباط برقرار کنند و به پاکستان، افغانستان و ایران به سوی شبه جزیره عربستان و فراتر از آن حرکت کنند. نیروهای سکولار و دموکراتیک بلوچ به تنهایی توانایی به چالش کشیدن سیاستهای دولت را دارند.
دولت دیکتاتوری ایران در یک شرایط دموکراتیک توانایی مقابله با آنها را ندارد و به همین دلیل، آنها در داخل ایران ممنوع الفعالیت و تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند.
اکنون زمان جهت متوقف ساختن ایران برای بهره برداری دین در راه اهداف سیاسی و ادامه تمامیت خواهی خودش، تلاش های بین المللی هر چه بیشتر ضروری است.
اگر جلوی ایران در زمینه استمرار تبعیض های مذهبی و قومی علیه مردم بلوچستان گرفته نشود، شرایط مناسب برای تشکیل سازمان های همانند “دولت اسلامی – داعش” در بلوچستان فراهم میشود و نتیجه آن ایجاد بی ثباتی بیشتر در کشورهای همسایه, آسیای جنوبی و مرکزی و کشورهای خلیج خواهد شد.
حزب مردم بلوچستان