شرکت “حزب مردم بلوچستان” در کنفرانس سازمان ملل در ژنو- سوئیس
“حقوق” در ایران نادیده گرفته میشوند
روز سه شنبه 13 مارچ 2018 در مقر اروپایی سازمان ملل (Palais des Nation) در شهر ژنو از ساعت 12.00 تا 13.00 در سالن XXl یک کنفرانس تحت عنوان “حقوق در ایران نادیده گرفته میشوند” برگزار گردید. در این کنفرانس سطح بالا که به دعوت “سازمان حقوق گروهها اقلیت” تدارک دیده بود، گروهای متنوع از پنلیست ها شرکت کردند.
سخنرانان کنفرانس عبارت بودند از:
ـ خانم شیرین عبادی Shirin EBADI ، برنده ایرانی صلح نوبل و رئیس مرکزحامیان حقوق بشر
ـ آقای احمد شهید Ahmed SHAHEED گزارشگرویژه سازمان ملل متحد در مورد آزادی باورها و مذاهب و گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر در ایران (پیام ویدیوئی)
ـ خانم دیانه علایی Diane ALAI نماینده بین المللی جامعه بهاییان در سازمان ملل متحد
ـ آقای تیمور الیاسی Taimor ALIASI اتحادیه های حقوق بشری در کردستان ـ ژنو
ـ آقای ناصر بلیده ای Nasser BOLADAI سخنگوی حزب مردم بلوچستان و رئیس سازمان “مردم و ملتهای بدون نماینده.UNPO
– خانم رؤیا برومند Roya BOROMAND مدیر اجرایی “مرکز عبدالرحمن برومند“
ـ خانم میریَم پوتیچ Puttich Miriam مدیر اجرایی “گروه حقوق اقلیتها / مرکز cesefire
آقای ناصر بلیده ای با تشریح تاریخ برخوردهای سرکوبگرایانه ای که حکومت ایران در بلوچستان علیه ملّت بلوچ به پیش می برد سخنرانی خود را آغاز کرد، وی گفت، آنچه که در ارتباط با یک ملت خارج از قدرت در ایران گفته میشود با شرایط ملتهای دیگر ساکن ایران نیز مطابقت دارد. ایشان در ادامه سخنانش گفت، شرایط ترکمنستان، آذربایجان، اهواز، کردستان و بلوچستان مشابه است و از ظلم و ستم مشابه رنج می برند و خواستهای مشابه و مشترکی برای حل مشکلات ملی خود در ایران را دارند.
در ارتباط با بلوچستان وی گفت، آنچه را که در بلوچستان شاهد آن هستیم، مجموعه ای از ستم ها و تبعیض ها متفاوت و متعدد هستند و از جمله آنها، ستم ملّی، ستم مذهبی، تبعیض فرهنگی، تبعیض اقتصادی و ناامنی فیزیکی علیه بلوچها که توسط عمال حکومت جهت یکسان سازی (اسیمیلاسیون) صورت میگیرد را به عنوان نمونه میتوان نام برد. ایشان طی سخنانش گفت، هدف دولت ایران از جمع کردن چنین قدرتها بدخین متفاوت، ایجاد یک گردباد مخرب است تا با استفاده از قدرت این گردباد ویرانگر، مردم بلوچ و بلوچستان را از صحنه جهان نیست و نابود سازد.
دولتهای ایران از همان ابتدا حمله و تسخیر بلوچستان سیاست کشتار دستجمعی و اخراج جمعی را سیاست عملی خود پیشه کردند و در حمله قشون نظامی شاهان قاجار به منطقه سیستان در قرن هیجده ام میلادی، لشکریان ایران کشتار دستجمعی انجام دادند و زمینها مردم بلوچ در سیستان را بین خود تقسیم کردند. تعداد زیادی ازافراد قشون نظامی ایران که صاحب زمینهای قبضه شده بودند، همشهریها و افراد خود از مناطق ایران را برای انجام کارهای کشاورزی بر روی زمینها به سیستان نقل مکان دادند، در حقیقت این اولین اقدام تغییر بافت جمعیتی و سیاست یکسان سازی حکومت وقت ایران در بلوچستان بود.
با پیشرفت لشکر نظامی ایران، کشتار و اخراج دست جمعی مردم بلوچستان ادامه داشت، اما مردم بلوچ با حاکمیت ایران در سرزمین خودشان، به شیوه ای که دولتهای قاجار و بعد حکومت پهلوی ارائه می کردند حاضر به پذیرش این سیاست بلوچ ستیزانه نبودند. قشون نظامی ایران در بلوچستان با همیاری و حمایت دولت آنوقت بریتانیا نیز به سیاست اخراج بلوچها از بلوچستان و ادامه کشتار در بلوچستان به هر ترتیبی که می توانستند، این سیاست را به پیش بردند.
در ادامه سیاست سرکوب علیه بلوچستان، دولتهای آنروز قاجاریان و پهلوی ها دست به تقسیم سرزمین مردم بلوچستان زدند و در این راه آنان این سرزمین را چهار پاره کردند و یک بخش آنرا استانهای خراسان، کرمان و هرمزگان ضمیمه کردند و بخش دیگر را استان بلوچستان و سیستان نام نهادند و در انتها اسم استان را از استان بلوچستان و سیستان به استان سیستان و بلوچستان تغییر دادند، اکنون تنها استان بلوچستان هست که در آن اکثریت با مردم بلوچ می باشد.
اکنون دولت پرزیدنت حسن روحانی و مجلس کنونی ایران اعلام کرده اند که در صدد هستند استان بلوچستان را به سه بخش دیگر تقسیم نمایند، آنان قصد دارند در این روند اسم بلوچستان را کاملا از نقشه استانی ایران محو کنند. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران همان سیاست سرکوبگرانه حکومتهای گذشته قاجاریان و پهلوی ها را در بلوچستان را به پیش می برند و در این مسیر در کنار سیاست سرکوب، دستگیری، زندان و اعدام بلوچها، به سیاست بیکاری و فقر و محرومیت تشدید بخشیده اند، تا بدین شیوه شرایط اجتماعی و اقتصادی نامناسبی برای مردم بلوچستان بوجود آورند تا مردم بلوچ را برای پیدا کردن کار و امرار معاش و سیر کردن شکم خویش به مهاجرت هر چه بیشتر از بوچستان مجبور نمایند. یک سیاست مخرب دیگر ایران محرومیت دهها هزار بلوچ از داشتن شناسنامه است، کودکان هزاران خانواده بلوچ از تدریس محروم هستند، همین امکاناتی محدودی که دولت ایران در بلوچستان بوجود آورده به این بلوچ های بدون شناسنامه دریغ میگردد، مردم بلوچ به دفعات مختلف چندین با به این دریغ ورزیهای حاکمیت و به این تضعیع حقوق شهروندی و بلاتکلیفی های زیانبار اعتراض کردند. وقتی صحبت از امکانات تفریحی و ورزشی برای جوانان در بلوچستان میشود، در این زمینه امکانات محدود را شاهد خواهید شد.
حسین نوری مدیرکل ورزش و جوانان سیستان و بلوچستان اخیرا در سخنانی گفته است، که در سال 1395 بودجه این اداره پانصد میلیون تومان بوده و این مبلغ اندک نیازهای این سازمان را تامین نمیکند. با توجه به گفته های آقای نوری میتوان گفت، که این مبلغ بودجه ناچیز فقط حقوق کارمندان را در سطح حداقلی تامین می کند.
سیاست سرسختانه دولت ایران برای سرکوب و سیاست زمینه سازی برای مهاجرت اجباری جوانان بلوچ جهت کاریابی به کشورهای همسایه، نتوانسته رژیم ایران را برای تغییر بافت جمعیتی بلوچستان به هدف خود برساند. به همین دلیل دولت حسن روحانی اعلام کرده است که برای “همایش جمعیتی” قصد دارد دو میلیون نفر غیربومی و غیربلوچ را از دیگر نقاط ایران، به بلوچستان مهاجرت بدهد.
در این شک و تردیدی نیست که بلوچستان توانایی جذب این جمعیت را دارد، ولی سوال اینجاست وقتی که هم اکنون با توجه به سیاست مخرب سکوبگرانه جمهوری اسلامی، بیش از 70 درصد مردم بلوچستان زیر “خط فقر” زندگی میکنند، چه نیازی به مهاجرت این افراد به بلوچستان است، آیا بهتر نیست کسانی که در بلوچستان هم اکنون بیکار هستند دسترسی به کار و امکانات داشته باشند؟
هدف ایران از مهاجرت دادن این جمعیت فقط به قصد تغییر بافت جمعیتی بلوچستان به ویژه در مناطق ساحلی بلوچستان است.
این مهاجرت دادن غیربومیان به بلوچستان از میان مردم عادی ایران نیزنخواهند بود، بلکه این مهاجرت های بیشتر بخش های نیروهای نظامی ایران و کارکنان نهادهای وابسته به سازمانهای نظامی ایران است. درهمین هفته گذشته میان گروهی از نیروهای مسلح بلوچ و نیروهای نظامی ایران یک درگیری صورت گرفت، تلویزیون ایران با فردی که در ارتباط با این درگیری مصاحبه می کرد، از نیروهای انتظامی یا ارتش و یا حتی سپاه پاسداران نبود، بلکه با یک سخنگوی نیروهای زمینی “سپاه قدس” بود. از این گفتگو می توان چنین نتیجه گرفت که دولت روحانی اداره استان بلوچستان را به “سپاه قدس” واگذار کرده است. “سپاه قدس” بخشی از “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” است که برای پیشبرد سیاست هژمونی طلبی و صدور انقلاب ایران به خارج کشور فعال است. کنترل بلوچستان توسط نیروهای سپاه قدس نشان می دهد، که دولت ایران بلوچستان را بخشی از ایران نمی داند بلکه آنرا به عنوان یک مستعمره می پندارد.
دولت جمهوری اسلامی ایران هیچگونه علاقه ای برای بهبود وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مردم بلوچستان ندارد. به همین دلیل از سازمان ملل متحد توقع داریم که موارد و مشکلات مردم بلوچستان را، از جمله مسائل آن بخش از جمعیت مردم بلوچستان را که از داشتن شناسنامه و دیگر امکانات ابتدایی در ایران محروم هستند را مطرح بکند و موازی با این موارد، دولت ایران را تحت فشار بگذارد و از آن دولت بخواهد که به سرکوب، دستگیری، زندان، اعدام و کشتار در بلوچستان پایان بدهد و همه زندانیان سیاسی بلوچ را آزاد نماید.
تهیه گزارش: توسط شاخه سوئیس حزب مردم بلوچستان
منصور دهقانزهی
سه شنبه 22 اسفند 1396