مربی سرشناس ایرانی خواستار کمک دولت به مردم، به جای کمک به سوریه و عراق شد
محمدرضا استیلی: “چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است”
یک مربی و فوتبالیست مشهور ایرانی، با این استدلال که “چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است” خواستار کمک دولت به مردم ایران، به جای کمک به عراق، سوریه و یمن شد. حمید استیلی در یک برنامه تلویزیونی تحت عنوان “حالا خورشید”، درباره وضعیت گورخوابها در ایران، گفت: در کشور ایران علاوه بر گورخوابها، تعدادی زیادی کارتنخواب نیز وجود دارد و گروههای خیریه مردمی نیز وجود دارد که به این افراد کمک میکنند. ایران کشور ثروتمندی است و توان اسکان این افراد را دارد. این افراد در واقع افراد بیماری هستند و نباید آنها را [از جامعه] طرد کرد. این گورخوابها و کارتنخوابها نیز انسان هستند و باید به آنها کمک کرد. استیلی در در پاسخ به سوال مجری برنامه که از او پرسید “مردم میگویند پول نفت کجاست”، گفت: کشور ایران نیز این توانایی را دارد. وقتی ایران میتواند به کشورهای دیگر مانند عراق، سوریه و یمن کمک کنیم، در ابتدا باید به کشور خودمان و مردم خودمان را بیشتر حمایت کنیم. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. در ادبیات فارسی این ضربالمثل برای تاکید بر ضرورت یاری و مساعدت خودیها و آشنایان پیش از غیرخودیهای و غریبهها به کار میرود. حالا خورشید یک مجله صبحگاهی در زمینه مسائل اجتماعی است که به تهیهکنندگی و اجرای رضا رشیدپور، از شبکه 3 سیما پخش میشود. پیش از این نیز، اصغر فرهادی، سینماگر برجسته بینالمللی و برنده جایز اسکار، با انتشار نامهای شدیداللحن خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، درباره گورخوابها، با یادآوری فرازهایی از تاریخ، از روحانی خواست در لباس مبدل و بدون محافظ، از مناطق مختلف دیدن کرده و از اوضاع زندگی مردم آگاه شود. فرهادی گفته با انتشار این نامه میخواهد ” همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند” را در شرمی که در قبال وضعیت این گورخوابها احساس کرده، سهیم کند. اصغر فرهادی خطاب به حسن روحانی نوشته: ” امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم. میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد. در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.” اصطلاح گورخوابها اشاره به افرادی دارد که به دلیل فقر و نداری و برای فرار از سرمای زمستان در گورستان نصیرآباد در شهرستان شهر استان تهران میخوابند.