تحریف حقایق، تحلیلِ غلط و سوءِ نیت در خصوص “قوم” بلوچ / بخش دوم از ح د سدیچ
نگارنده حقیر از راه دور به هدف کمک در گسترده تر کردن «اطلاعات عمومی» خانم زهرا اربابی، در حضور وی “دّزبندی” میکنم، از ایشان عاجرانه درخواست و التماس می کنم لطف نماید، در ویدیو کلیپ ذیل، به سخنان زنده یاد یعقوب مهرنهاد که در دانشگاه زاهدان، قبل از اعدامش بیان نموده، گوش فرا دهد.
بخش دوم؛
4- تشویق و تجلیل به شیوه آخوندی، خودی و غیرخودی!
تلاش مُبلغان سیاسی- فرهنگی رژیم از “هویت تراشی های جعلی” و نامیدن یک “طایفه” «با عنوان» یک “قوم” هدفی است موذیانه به منظور ایجاد اختلاف بین قوم بلوچ و دامن زدن بر پدیده های پیش پا افتاده، که مانع تحول و تبدیل فکری مردم بلوچ شوند، میباشد.
مسئولین فرهنگی و آموزشی رژیم، حتی در زمان « تشویق و تجلیل نمودن» از دانش آموختگان و فارغ الحصیلان بلوچ استان، آنها را بر حسب «نام» تعلقداری به قبیله و طایفه ای تفکیک می کنند.
مثلأ، به جای نامیدن آنان با عنوان «دانش آموختگان و فارغ التحصیلان بلوچستان از فلان دوره و یا فلان رشته تحصیلی و بدون ذکر نسبت تعلقداری طایفه» کارگزاران نظام این دانش آموختگان را، فارغ التحصیلان از فلان و فلان “طایفه” مینامند.(4)
فراتر از موضوع استفاده از یک طایفه و قبیله بلوچی، برای جعلسازی به هدف «خلق یک “قوم”» در بلوچستان، حتی «مردان و زنان سینمایی پیرو استبداد ولایت فقیه» با نادیده گرفتن ستمگریها و تبعیض های حاکمیت بر بلوچها، در آینده قصد دارند استان سیستان و بلوچستان را در اثرهای «هنری- سینمایی» خودشان به عنوان “سرزمین تروریست ها” نیز معرفی کنند.! (5)
اکثر مقامات، کارگزاران و مأموران اجرایی، قضایی و امنیتی رژیم، با تأسی از “قانون اساسی” سراسر تبعیض آمیز و سیاستهای کلی راهبردی و استراتژیک حاکمیت، طی سی و شش سال با نهادینه کردن ستم، از طریق بکارگیری زور سرنیزه، توپ و گلوله، سرکوب و دستگیری، زندان و اعدام، با براه انداختن ماشین “تروریسم دولتی” و با بهره گیری از “تروریست های گمنام امام زمان” و ترور نمودن نخبگان و فرهیختگان و حذف فیزیکی فعالین فرهنگی و مدنی، اجتماعی و حقوق بشری بلوچستان «ستیز با بلوچ» را «وظیفه روزانه و شغل» خود میدانند.
5- اظهارات عوامفریبانه و سوء نیت
یک نمونه از «تلاش های عوامفریبانه» مواجب بگیران رژیم، سخنان خانم “زهرا اربابی” معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار سیستان و بلوچستان میباشد، که چندی پیش اظهار نموده است.
سرکار خانم اخیرأ در سخنانی گفته، که “حضور نخبگان، فرهنگیان و دانشجویان در منطقه (استان سیستان و بلوچستان) نعمت است و باید از این استعدادها در جهت توسعه و عمران منطقه کمک گرفت”
این سخن بیان شده فوق از زبان ایشان سخنی است قابل تحسین و همچنین قابل تأمل، بدون تردید مردم بومی بلوچ نیز کمک گرفتن حاکمیت و دولت از استعدادهای بومی را به فال نیک می گیرند و به این موضوع در صورت عملی شدن، خوشآمد میگویند و از آن استقبال خواهند کرد.
شخصیت های متعدد فرهنگی، مذهبی و فعالین مدنی و اجتماعی در استان، همیشه و مُدام از رژیم درخواست کرده اند، که دولت در جهت کمک گیری از نیروهای شایسته بومی و بلوچ بیشتر توجه دهد، تا افراد غیربومی و غیربلوچ.
سرکار خانم در ادامه سخنان «هوشمندانه» خودش “دلیل” عقب ماندگی استان را نیز “سکوت جوانان و مردم بلوچ” در قبال حق و حقوق و مطالباتشان دانسته و در ادامه سخنانش فرموده است، که “مردم مطالبات خودشان را با “منطق” «فریاد» بزنند و “از مسئولان عملی شدن مطالبات خود را خواستار گردند”.
اما وی نگفته و نمیگوید، که معنی “منطق” در “ادبیات رژیم آخوندی” مترادف هست با “حذف منتقد و مطالبه گری حقوق شهروندی”!
از خانم محترم، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار سیستان و بلوچستان، باید یک پرسش نمود، پرسشی که هرگز کسی از عوامل مواجب بگیر رژیم «جرأت پاسخ دادن آنرا به خودش نمی دهند»!
سوال اینکه، “چه کس فریادرس و کدام نهاد عادل و مدافع حقوق بشری در ایران وجود دارد تا تضمین دهد، بعد از «فریادی» که نخبگان، فرهیختگان و دانشجویان منطقه، علیه “بیداد” و در جهت عملی شدن مطالبات بر میآورند، رژیم سرکوبگر برای این “فریاد برآورندگان مطالبات بر حق” مخاطره نیآفریند، پاپوش سیاسی و مذهبی نسازد و آنان را سرکوب و دستگیر، زندان و اعدام نکند؟
بدون تردید، وی مغرضانه و آگاهانه به هدف رّد گم کردن و با کرّی و کورانه میگوید که “جوانان منطقه خواسته ها و مطالبات خود را فریاد نمی زنند”! (6)
عجب…!. شاید حافظه ایشان قد نمی دهد، یا عامدانه خودش نمی خواهد بر حافظه خویش رجوع
نماید.!
گویی إنگار، از اعدام ناجوانمردانه جوان نُخبه و فرهیّخته، دانشجو و خبرنگار جوان، فعال فرهنگی و اجتماعی بلوچ اهل زاهدان و اولین وبلاگنویس اعدام شده جهان، زنده یاد “یعقوب مهرنهاد” و دوستانش، که از طریق “انجمن جوانان صدای عدالت” مطالبات و خواسته های خود را در چارچوب “قانون اساسی” همین رژیم «فریاد» کردند، اما بعد به جرم “مطالبه گری بر حق” توسط “اربابان” خانم “اربابی” اعدام و شهید گردیدند، قرنها گذشته است.!
جوانانی که «مطالبات بر حق مردم استان» را نه « با فریاد» بلکه «با متانت و آرامی و به دور از خشونت و با منطق» به گوش سران و مسئولین دولتی و حاکمیت میرساندند، اما به جرم همین «حرکتی» که خانم اربابی الان میخواهد جوانان و مردم منطقه را به «انجام» آن “ترغیب” کند، آنها (یعقوب مهرنهاد و اعضای شورای مرکزی انجمن جوانان صدای عدالت) «انجام دادند»، اما پاسخ رژیم چوبه دار بود در مقابل مطالبه گری حقوق شهروندی آنان!
هنوز «صدای مطالبات و خواسته های مردم بلوچ» که از “زبان” یعقوب مهرنهاد و اعضای شورای مرکزی “انجمن جوانان صدای عدالت” «فریاد” زده میشدند، در گوش های شنوای «مردم حق طلب بلوچ» نجوا (نجوی) میکنند.
اما برای شنیدن «صدای حق طلبی و مطالبات حقوق شهروندی» گوش شنوا، وجدان بیدار، ضمیری انساندوست و با بصیرت باید داشت، تا درد مظلومان و ستمدیدگان مورد تبعیض و ظلم و ستم قرار گرفته را بشود، شنید.
نگارنده حقیر از راه دور به هدف کمک در گسترده تر کردن «اطلاعات عمومی» خانم زهرا اربابی، در حضور وی “دّزبندی” میکنم، از ایشان عاجرانه درخواست و التماس می کنم لطف نماید، در ویدیو کلیپ ذیل، به سخنان زنده یاد یعقوب مهرنهاد که در دانشگاه زاهدان، قبل از اعدامش بیان نموده، گوش فرا دهد.
اادامه مطلب را در آدرس سایت اینترنتی ذکر شده ذیل مرور نمائید.