وضعیت بغرنج زندان مرکزی زاهدان به روایت شاهدین

سوء مدیریت در زندان زاهدان، رفتارهای سلیقه ای، فساد اداری و مداخله نهادهای غیر مسئول در امور داخلی زندان به ایجاد فضای بغرنجی در این محل منتهی شده است که زندگی روزمره هزاران زندانی را تحت الشعاع خود قرار داده، در این زندان آمار بالای بلاتکلیفی، عدم رسیدگی به وضعیت بیماران خاص، تنبیهات و بدرفتاریهای فیزیکی و روحی، کیفیت پایین محصولات غذایی، عدم رسیدگی به درخواست های مرتبط با حبس زدایی، وجود پررنگ مواد مخدر در زندان و فقدان مددکاری موثر بعنوان بخشی از مشکلات زندانیان به چشم می خورد.

به گزارش گروه حقوق بشر بل،چستان به نقل  از خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آمار بندها بیشتر از ظرفیت موجود است، به‌طور مثال: تعداد ساکنین بند هفت ۶۵۰ نفر است در حالی که ظرفیت تخت های این بند یک چهارم عدد مذکور است، در چنین شرایطی تخریب اخیر دو بند زندان باعث شده است حدود ۳۰۰ نفر به دیگر بندهای دیگر زندان اضافه شوند.

 آمار بالای بلاتکلیف‌ها در این زندان همچنان در صدر مشکلات قرار دارد، زندانیان زیادی در این زندان وجود دارند که بین از ۲ تا ۵ سال از زمان حضور آنان در این زندان می گذرد اما آنان به لحاظ قضایی همچنان در وضعیت بلاتکلیفی به سر می‌برند.

یکی از کسانی که اخیرا از این زندان آزاد شده است به گزارشگر هرانا گفت: ” بیش از ۵ الی ۱۰ میلیارد تومان وثیقه ابلاغ می‌شود آن‌هم در استانی که از هر نظر تحت محرومیت‌های مطلق قرار دارد و بافت خانه‌ها کاملاً فرسوده است و برای تأمین ۵ میلیارد تومان باید ده میلیارد تومان سند پیدا کند، زیرا که از سوی کارشناس قیمت هر سند نصف آن ارزیابی می‌شود. به همین خاطر بسیاری از زندانیان به دلیل عدم توان تامین وثیقه بیش از سه سال در زندان هستند. آنطور که ما شنیدیم و دیدیم این سخت گیری ها فقط برای این استان پیاده شده است.”

هر چند بلاتکلیفی حقوقی زندانیان بطور مستقیم به مدیریت زندان مرتبط نمی شود اما نبود یک مرکز مددکاری و فقدان مکانیزم موثر ارتباط زندانیان با دستگاه قضایی از جمله مواردی تلقی می شود که ناشی از ضعف مدیریت زندان است.

این در حالی است که بر اساس ماده ۹ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد که جمهوری اسلامی نیز یکی از امضاکنندگان این میثاق است آمده “هر کس که براثر دستگیری یا بازداشت (زندانی) می‌شود باید او را در اسرع وقت در محضر دادرس یا هر مقام دیگری که به موجب قانون، مجاز به اعمال اختیارات قضایی باشد حاضر نمود و باید در مدت معقولی دادرسی یا آزاد شود.”

عدم توجه مسئولان این زندان نسبت به مواردی که در رسته حبس زدایی تلقی می شود مانند درخواست محکومان برای انتقال به رأی باز(حبس نیمه وقت)، مرخصی و عفو مشروط و سایر اقدامات ازیک‌طرف و برگزاری با تاخیر و نامرتب شورای طبقه‌بندی زندان که به درخواست های این چنینی زندانیان رسیدگی کند باعث شده تا حجم غیرلازمی از زندانیان در حالت حبس طولانی بمانند و جمعیت ساکن زندان به افزایش غیرضروری منتهی شود.

گفتنی است در این زندان بسیاری از زندانیان برای جرایم غیر عمد و محکومیتهایی مانند پرداخت دیه چندین سال است که در زندان به سر می‌برند. زندانیان معتقدند درحالی‌ که در اقصی نقاط کشور جشن گل‌ریزان گرفته و مبالغی جمع‌آوری می‌شود یا ستادهای دیه استانی فعال است اما زندانیان این استان به دلیل تبعیض قومی و مذهبی از چنین شانس هایی برای رهایی از زندان محروم مانده اند.

از سوی دیگر شاهدینی که تجربه حضور در این محل را داشتند اشاره کردند، جز کسانی که چند سال است در این زندان گذران حبس می‌کنند زندانیان مسئولان زندان را به خوبی نمی‌شناسند و از طرفی مسئولان نیز هنگام بازدید از زندان وارد بندها نمی‌شوند و با زندانیان در مورد پرونده قضایی آنان صحبت نمی‌کنند.

در این خصوص زندانیان به گزارشگر هرانا گفتند: “متأسفانه مسئولین به داخل بندها اصلاً نمی‌آیند و از نزدیک با زندانیان صحبت نمی‌کنند و گاهی هم که سرزده به بندها می آیند خیلی سریع و بدون صحبت با زندانیان و شنیذن مشکلاتشان خارج می‌شوند. اکثر اوقات بعد از خاموشی ساعت ۱۲ شب می‌آیند که همه خواب هستند. از مدیرکل گرفته تا رئیس اندرزگاه، قاضی ناظر بر زندان را هیچ‌کس نمی‌شناسد.”

در این زندان افراد محدودی می‌توانند از باشگاه استفاده کنند هر چند زندانیان بند ۳ این زندان بدون استثناء از حق استفاده از وسایل ورزشی این باشگاه ممنوع شده اند.

شرایط بند سه که محل نگهداری زندانیان سیاسی و امنیتی محسوب می شود در فصل سرما سخت توصیف شده است، بطوریکه هم اکنون با توجه به آمار تخت ها ظرفیت این بند ۱۷۳ نفر عنوان شده ولی مسئولین با منتقل کردن دهها زندانی بی جا در کنار زندانیان سیاسی که عمدتا در این بند گذران حبس میکنند، از افزایش جمعیت بعنوان ابزاری برای فشار بر زندانیان سیاسی-امنیتی استفاده میکنند.

هم اکنون در بند ۳ این زندان ۳۴۰ زندانی بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم نگهداری میشوند.

در حال حاضر این زندان دست‌کم ۲۰۰ زندانی زیر حکم اعدام دارد که این افراد از شهروندان سنی مذهب و بلوچ هستند.

اعمال برخورد فیزیکی در این زندان از سوی مسئولان رایج است بطوریکه زندانیان با کوچک‌ترین تخلف یا حتی اعتراض از سوی مسئولان زندان مضروب می‌شوند. در این خصوص شاهدین به گزارشگر هرانا گفتند: “اگر کوچک‌ترین تخلفی توسط زندانیان صورت بگیرد ما را به هواخوری قرنطینه می‌برند و دست‌وپاهایمان را به پشت سر می‌بندند و بر سینه خوابانده چندین ساعت زیر آفتاب سوزان نگهمان می دارند و سرانجام هم مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.”

در کنار همه مشکلات باید اشاره کرد، این زندان از حداقل امکانات درمانی و استاندارد بهداری هم محروم است، بطوریکه دندان‌پزشک و چشم‌پزشک هر ۴ ماه یک‌بار آن‌هم برای درمان تعداد محدودی زندانیان به زندان می‌آید. دراین زندان زندانیان مجبور هستند تا برای تأمین سلامتی خود با هزینه شخصی و دادن رشوه به کارکنان زندان داروی موردنیازشان را تهیه کنند.

همچنین اعزام زندانیان دارای بیماری های خاص و اورژانسی به بیرون از زندان بسیار محدود است و افراد امنیتی و زندانیان سیاسی به‌هیچ‌وجه به بیمارستان اعزام نمی‌شوند.

اخیراً هرانا گزارشی از یک زندانیان زندان زاهدان منتشر کرد که بر اثر عدم رسیدگی پزشکی در این زندان جان باخته بود.

غذای بی‌کیفیت این زندان فاقد ارزش‌های غذایی مفید تعذیه ای است. به گواه افرادی که برای تهیه این گزارش با گزارشگر هرانا صحبت کردند “بعضاً مشاهده می‌شود نان سرو شده برای زندان به خوبی پخته نشده و حالت خمیری دارد، در طول سال گوشت مرغ و گاهی گوشت گوسفند گاهی می آید که از تاریخ منجمد شدن آنها چندین سال گذشته است و کیفیتی ندارد.”

این زندانیان در ادامه افزودند: ” از سبزیجات و میوه‌جات هیچ خبری نیست، فلفل و پیاز مطلقاً بدستور حفاظت ممنوع است. در فروشگاه وسایل محدود و تکراری هستند و بعضی‌اوقات خیلی از وسایل تا چندین هفته وجود ندارند و باید چندین هفته صبر کرد تا به‌دست بی آیند”

 زندانیان حتی از ماست و غذای دولتی هم گلایه‌مند هستند این زندانیان در این رابطه توضیح دادند: ” برای تقسیم ماست به آن آب و برای تقسیم آبگوشت به آن آب جوش اضافه می‌کنند تا جیره غذایی به تعداد به زندانیان داده شود، زندانیان چندین بار به مسئولان این زندان نسبت به جیره غذایی کم و غیراستاندارد اعتراض کردند ولی متأسفانه مسئولان بصورت برعکس کیفیت غذا را نسبت به قبل پایین آوردند تا بدین طریق جلوی اعتراض بیشتر زندانیان گرفته شود و نهایتا سکوت اختیار کنند.”

زندانیان در خصوص کیفیت غذا افزودند: ” آقای خسروی رئیس زندان گفته است هر نفر سهمیه ۱۵۰ گرم گوشت دارد ولی به ما در هنگام توذیع غذا ۲۵ گرم گوشت هم نمیرسد.”

به گفته شاهدین “وضعیت بهداشتی حمام‌ها اسفناک است بطوریکه در اکثر حمام‌ها آب جمع می‌شود و راه خروجی ندارند، درهای سرویس‌های بهداشتی و حمام‌ها فرسوده شده، بعضی از سرویس‌های بهداشتی و حمام‌ها فاقد در است و از پلاستیک زباله به‌جای در استفاده می‌شود، یخچال و کولر دربندهای پرجمعیت مثل ۵، ۶، ۷ و ۸ بسیارکم است، در کریدور بند هفت ۴ کولر روشن می‌شود درحالی‌که دو طبقه است و داخل اتاق‌ها کولر ندارند و همچنین پنکه دیگر بندها نیز به همین وضع گرفتار هستند. آب سرد دربند ۶، ۷ و ۸ وجود ندارد، اگر آب‌سردکن و یخچالی خراب شود باید چندین هفته در ماه پیگیری شود آن‌هم با هزینه شخصی خود زندانیان تا برای تعمیر فرستاده شود. “

مشکل دیگر زندانیان مسئله هواخوری در زندان است، به گفته منابع مطلع در هواخوری‌ها امکانات ورزشی اصلاً وجود ندارد و هواخوری‌ها برای چنین جمعیتی خیلی کوچک هستند، با همه این مشکلات هواخوری ها برای ساعاتی در روز اجباری تلقی می شود بطوریکه زندانیان از ساعت ۸ تا ۱۱ صبح همه در هواخور های کوچک بندها زیر آفتاب سوزان زاهدان در تابستان و سرمای استخوان سوز این منطقه در زمستان نگه داشته می‌شوند.

همانطور که در ابتدای گزارش نیز اشاره شد از دیگر مشکلات این زندان می‌توان به عدم وجود بخش مددکاری موثر اشاره کرد، بطوریکه زندانیان اعتقاد دارند مسئولان برای فرار از انجام وظایف خود، درخواست‌های زندانیان را به سایر مسئولان از جمله مددکاری واگذار می‌کنند.

در این خصوص بعضی زندانیان به هرانا گفتند: “برگه‌های زندانیان برای امضا و رسیدگی در دفتر مدیر داخلِی انباشته‌شده و حداقل یک هفته طول می‌کشد تا امضا شود و یک ماه برگه‌ها در دست زندانیان و برای رسیدن به دادگاه در انتظار مددکار هستند که مددکار هر دوهفته یک مرتبه سر میزند درحالی‌که خیلی از برگه‌ها لازم است در موعد مقرر به دادگاه ارسال شوند.”

 برای انتقال به بند بهتر زندانیان باید مبلغ یک‌میلیون و پانصد هزار تومان به مسئولان زندان رشوه بدهند.

این زندانیان افزودند: “از روزی که آقای “محسن خواجه” مدیر داخلی شده، مشکلات بیش‌ از پیش شدند. برای امضا بارها درخواست پول می‌کنند و برای انتقال به بند دیگر مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان قیمت گذاشته‌اند بطوریکه در هر بند یک نماینده دارد که پول‌ها را جمع‌آوری می‌کند خصوصاً بند ۶ که ورودی هست و حتی برای ملاقات پدر و فرزند باهم پول می‌گیرند.”

پخش مواد روان‌گردان و قرص‌های خواب‌آور با مشارکت بعضی از کارمندان زندان صورت می گیرد، در حدی این وضع تکراری شده که دیگر مسئولان نسبت به مشاهده توزیع مواد مخدر بی‌تفاوت هستند.

 استفاده از کلاس‌ها و کارگاه‌های فنی و حرفه‌ای همانند باشگاه‌های ورزشی در این زندان محدود است و زندانیان بند ۳ حق حضور در این اماکن را ندراند.

با فرا رسیدن زمستان و نبود سیستم گرمایشی، شرایط زندان بسیار نامناسب توصیف میشود.

منابع مطلع به گزارشگر هرانا گفتند: “محیط سالن در زمستان بسیار سرد است و بند ها مجهز به سیستم گرمایشی نیستند، و هر زندانی که برای جلوگیری از ورود سرما به نورگیرها پتو بیاندازد، افسر نگهبان این زندان به نام “مهدی جهانگیر” زندانیان را متهم به فرار از زندان میکنند.”

این منابع در ادامه گفتند: “افرادی که برای جلوگیری از ورود سرما به سالن ۳، روی نورگیر ها که محل ورود هوای سرد است پتو انداخته بودند برایشان پرونده سازی شد.”

از جمله این افراد که در روزهای اخیر به دلیل تالاش برای مقابله با سرما به “تلاش برای فرار از زندان” متهم شده اند عبارتند از:

مراد بخش بلوچی ۳۲ ساله از متهمان جرایم مواد مخدر، محکوم به اعدام از اتاق ۱ بند ۴

حسین دادور ۲۷ ساله از متهمان جرایم مواد مخدر، محکوم به اعدام

محسن گنگوزهی ۳۰ ساله از متهمان جرایم مواد مخدر، محکوم به اعدام

پیش از این ۳ تن، ۴ زندانی دیگر در زمان برگزاری نماز در مسجد سالن، متوجه سرمای مسجد شده و با استفاده از پتو برای جلوگیری از ورود سرما سعی بر پوشاندن نور گیر مسجد کرده اند اما همین افسر نگهبان این افراد را متهم به فرار از زندان کرده است. “هویت این ۴ زندانی “معین نورا، مولوی عبدالرزاق براهویی، حافظ زوار و ابراهیم گرشاب زهی” احراز شده است.

منابع مطلعی که هرانا را برای انجام تحقیق میدانی و تدوین این گزارش یاری کردند افزودند: “در هفته اخیر توحیدنیا رئیس اندرزگاه بند هفت به دلیل نبود موکت در کریدور برای اقامه نماز، از هر تختی بدون اجازه یک پتو برداشته و با دوختن پتوها به یکدیگر آنها را جایگزین موکت کرده است تا زندانیان در کریدور قرآن بخوانند.”

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا